۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابونعيم اصفهانى' به 'ابونعيم اصفهانى') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
كتاب در پنج جلد تهيه شده و جلد نخست آن مشتمل بر مقدمه، شرح حال ابونعيم | كتاب در پنج جلد تهيه شده و جلد نخست آن مشتمل بر مقدمه، شرح حال [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]، معرفى كتاب معرفة الصحابة و نيز شرح حال حافظ ابومنصور ديلمى و نيز ابوعلى حدّاد كه كتاب حاضر را از ابونعيم روايت كردهاند، به قلم محققان، آقايان مسعد عبدالحميد محمد السعدانى و محمد حسن محمد حسن اسماعيل و مقدمه مولف مىباشد. كتاب فاقد تبويب و تفصيل است و محتواى آن تنها بر اساس حروف الفبا مرتب گرديده است. | ||
در اين كتاب، از 4235 شخصيت نام برده شده و مجموعا 8148 حديث از طريق ايشان روايت شده است. | در اين كتاب، از 4235 شخصيت نام برده شده و مجموعا 8148 حديث از طريق ايشان روايت شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
ترتيب طبقاتنويسى به دليل اين كه متفرع بر شناخت حوادث تاريخى و قبايل افراد بوده و بسيارى، از آن اطلاع نداشتهاند، براى سهولت در كار و پيدا كردن اسامى آنها روش معجمنويسى انتخاب شده است. معجمنويسى نيز گاه فقط در حرف اول بوده است؛ يعنى مثلا تمام اسامى كه با حرف الف شروع مىشدند، يك جا بيان مىشده و گاه در تمام حروف، كه البته روش دوم، بيشتر از قرن ششم به بعد بوده است. | ترتيب طبقاتنويسى به دليل اين كه متفرع بر شناخت حوادث تاريخى و قبايل افراد بوده و بسيارى، از آن اطلاع نداشتهاند، براى سهولت در كار و پيدا كردن اسامى آنها روش معجمنويسى انتخاب شده است. معجمنويسى نيز گاه فقط در حرف اول بوده است؛ يعنى مثلا تمام اسامى كه با حرف الف شروع مىشدند، يك جا بيان مىشده و گاه در تمام حروف، كه البته روش دوم، بيشتر از قرن ششم به بعد بوده است. | ||
با اين حال، نقد و بررسى، هر چند به طور ضعيف مىتوانسته هم در معجمنويسى و هم در معرفتنويسى باشد؛ اما به هر حال، ديده مىشود كه جهتگيرى كتابهاى معرفتنويسى در نقد و بررسى اصحاب و بيان اشتباهها و توهمهايى كه پيشينيان در اين موضوع مرتكب شدهاند، بيشتر جلوه مىكند و عنوان "معرفة" نگاهى دقيقتر از معجم به موضوع صحابهنگارى دارد. اين مطلب را مىتوان از نوشتههاى ابن عبدالبر و ابن اثير و ابن حجر به وضوح ديد، هر چند كه پيشگام در اين زمينه را بايد ابونعيم اصفهانى دانست. ابونعيم همان طور كه از كتابش معرفة الصحابه آشكار است، بنا را بر پالايش و نقد و بررسى گفتهها و خطاهاى پيشينيان گذاشته است. | با اين حال، نقد و بررسى، هر چند به طور ضعيف مىتوانسته هم در معجمنويسى و هم در معرفتنويسى باشد؛ اما به هر حال، ديده مىشود كه جهتگيرى كتابهاى معرفتنويسى در نقد و بررسى اصحاب و بيان اشتباهها و توهمهايى كه پيشينيان در اين موضوع مرتكب شدهاند، بيشتر جلوه مىكند و عنوان "معرفة" نگاهى دقيقتر از معجم به موضوع صحابهنگارى دارد. اين مطلب را مىتوان از نوشتههاى ابن عبدالبر و ابن اثير و ابن حجر به وضوح ديد، هر چند كه پيشگام در اين زمينه را بايد [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]] دانست. ابونعيم همان طور كه از كتابش معرفة الصحابه آشكار است، بنا را بر پالايش و نقد و بررسى گفتهها و خطاهاى پيشينيان گذاشته است. | ||
تا پيش از كتاب معرفة الصحابه ابونعيم، كسانى كه در حوزه صحابهنگارى آثارى داشتند، نوعاً با ديد حديثنگارى به اين موضوع پرداخته، و تنها از اصحابى نام بردهاند كه از رسول خدا(ص) روايتى داشتهاند. اين نوع از صحابهنگارىها بيشتر ميان كسانى رايج بوده است كه تاريخ را از منظر حديثنگارى مىديدهاند و به جنبه حديثنگارى بيش از تراجمنگارى و شرح حالنويسى توجه داشتهاند. | تا پيش از كتاب معرفة الصحابه ابونعيم، كسانى كه در حوزه صحابهنگارى آثارى داشتند، نوعاً با ديد حديثنگارى به اين موضوع پرداخته، و تنها از اصحابى نام بردهاند كه از رسول خدا(ص) روايتى داشتهاند. اين نوع از صحابهنگارىها بيشتر ميان كسانى رايج بوده است كه تاريخ را از منظر حديثنگارى مىديدهاند و به جنبه حديثنگارى بيش از تراجمنگارى و شرح حالنويسى توجه داشتهاند. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ه: اشكال ديگرى كه متوجه اين روش است، ارائه نكردن اطلاعات كافى در باره اصحاب است؛ امرى كه ديگران را بر آن داشت تا صحابهنگارى حديثى را به تراجمنگارى تغيير جهت دهند. | ه: اشكال ديگرى كه متوجه اين روش است، ارائه نكردن اطلاعات كافى در باره اصحاب است؛ امرى كه ديگران را بر آن داشت تا صحابهنگارى حديثى را به تراجمنگارى تغيير جهت دهند. | ||
بنابراين، حركت ديگرى كه در حوزه صحابهنگارى پديد آمد، روش نقد و بررسى مستندات صحابهنگارانِ پيشين بود. پيشگام اين حركت، تا آنجا كه منابع موجود نشان مى دهد، ابونعيم اصفهانى در معرفة الصحابة است. ابونعيم از شيوه روايى پيروى نكرد و آن را جامع و مانع ندانست. وى از كسانى كه تنها بر اساس روايات، افرادى را در شمار صحابه نام بردهاند، انتقاد مىكند. به طور مثال، ذيل عتبة بن ابىوقاص مىگويد: برخى علماى متأخر او را صحابى دانستهاند و به حديث زهرى از عروه از عايشه از عتبة بن ابىوقاص استناد كردهاند، در حالى كه اسلام آوردن عتبه ثابت نشده است. همچنين ممكن است "سماع از پيامبر (ص)" حاصل نشده باشد؛ مانند مصعب بن شيبه؛ اياس بن مالك، محمد بن زهير بن ابى جبل، محمد ابومهند مزنى، محمد بن عليه قرشى، محمود بن شرحبيل و عتبة بن طويع. اين افراد از نظر ابونعيم در شمار تابعين هستند. وى اين اشتباه را از ناحيه برخى راويان دانسته و در پايان، ذيل بابى به نام "ذكر من اسمه محمد و ذكرهم بعض الرواة فى جملة الصحابة واهماً فيهم" تصريح مىكند كه تمام افرادى كه نام برده شد، از اصحاب نيستند و تنها برخى بر اساس اين رواياتِ موهوم و بىاساس، توهم كردهاند كه آنان در شمار صحابه هستند. ابونعيم مىگويد: تنها كسانى به اين روايات اهميت مىدهند كه هدفشان زياد كردن شمار صحابه رسول خدا(ص) و مباهات به آنان است. | بنابراين، حركت ديگرى كه در حوزه صحابهنگارى پديد آمد، روش نقد و بررسى مستندات صحابهنگارانِ پيشين بود. پيشگام اين حركت، تا آنجا كه منابع موجود نشان مى دهد، [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]] در معرفة الصحابة است. ابونعيم از شيوه روايى پيروى نكرد و آن را جامع و مانع ندانست. وى از كسانى كه تنها بر اساس روايات، افرادى را در شمار صحابه نام بردهاند، انتقاد مىكند. به طور مثال، ذيل عتبة بن ابىوقاص مىگويد: برخى علماى متأخر او را صحابى دانستهاند و به حديث زهرى از عروه از عايشه از عتبة بن ابىوقاص استناد كردهاند، در حالى كه اسلام آوردن عتبه ثابت نشده است. همچنين ممكن است "سماع از پيامبر (ص)" حاصل نشده باشد؛ مانند مصعب بن شيبه؛ اياس بن مالك، محمد بن زهير بن ابى جبل، محمد ابومهند مزنى، محمد بن عليه قرشى، محمود بن شرحبيل و عتبة بن طويع. اين افراد از نظر ابونعيم در شمار تابعين هستند. وى اين اشتباه را از ناحيه برخى راويان دانسته و در پايان، ذيل بابى به نام "ذكر من اسمه محمد و ذكرهم بعض الرواة فى جملة الصحابة واهماً فيهم" تصريح مىكند كه تمام افرادى كه نام برده شد، از اصحاب نيستند و تنها برخى بر اساس اين رواياتِ موهوم و بىاساس، توهم كردهاند كه آنان در شمار صحابه هستند. ابونعيم مىگويد: تنها كسانى به اين روايات اهميت مىدهند كه هدفشان زياد كردن شمار صحابه رسول خدا(ص) و مباهات به آنان است. | ||
وى در معرفة الصحابة سعى بر اين دارد تا اين اشتباهها را برطرف سازد و از اين رو به راههاى مختلفى كه مىتوانسته در اثبات صحابى بودن كسى كمك كند، توجه كرده است. آن چه از ميان همه راهها براى او و صحابه نگاران بعدى قابل توجه بوده و بدان استناد كردهاند، علاوه بر تواتر، شهرت صحابى بودن فردى در نزد مورخان و محدثان بوده است، در عين حال از روايت نيز غافل نشده و براى اطمينان، روايت يا رواياتى را از آن صحابى - هر چند با اشاره - نقل مىكند. | وى در معرفة الصحابة سعى بر اين دارد تا اين اشتباهها را برطرف سازد و از اين رو به راههاى مختلفى كه مىتوانسته در اثبات صحابى بودن كسى كمك كند، توجه كرده است. آن چه از ميان همه راهها براى او و صحابه نگاران بعدى قابل توجه بوده و بدان استناد كردهاند، علاوه بر تواتر، شهرت صحابى بودن فردى در نزد مورخان و محدثان بوده است، در عين حال از روايت نيز غافل نشده و براى اطمينان، روايت يا رواياتى را از آن صحابى - هر چند با اشاره - نقل مىكند. |
ویرایش