پرش به محتوا

تاریخ وصاف الحضرة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'رده:دی (99)' به '')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره = ‏‎‏/‎‏و‎‏6‎‏ت‎‏2‎‏ 952 DSR‎‏  
| کد کنگره = ‏‎‏/‎‏و‎‏6‎‏ت‎‏2‎‏ 952 DSR‎‏  
| موضوع = نثر فارسي - قرن 8ق.، ايران - تاريخ - مغولان و ايلخانان، 616 - 756ق.، ايران - تاريخ - خوارزم شاهيان، 470 - 628ق.  
| موضوع = نثر فارسی- قرن 8ق.، ايران - تاريخ - مغولان و ايلخانان، 616 - 756ق.، ايران - تاريخ - خوارزم شاهيان، 470 - 628ق.  


| ناشر = دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ  
| ناشر = دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ  
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک = 978-964-03-5821-4  
| شابک = 978-964-03-5821-4  
| تعداد جلد = 4
| تعداد جلد = 4
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 44471
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13531
| کتابخوان همراه نور =13531
| کتابخوان همراه نور =13531
| کد پدیدآور = 5491
| کد پدیدآور = 5491
خط ۸۲: خط ۸۲:
نویسنده با بررسی شخصیت و کردار خلیفه‌ عباسی، المستعصم بالله، وی را‌ فرمود‌ مغرور و متکبر و غرق در‌ تجملات‌ دانسته از اموال و احتشام و جلال و اقتدار خلیفه سخن می‌گوید و با نگرشی انتقادی چنین‌ می‌نگارد: «با آنکه مفترض الطاعة بود در انواع لهو و لعب‌ که عین بدعت و ضلالت است مستغرق بود‌.»
نویسنده با بررسی شخصیت و کردار خلیفه‌ عباسی، المستعصم بالله، وی را‌ فرمود‌ مغرور و متکبر و غرق در‌ تجملات‌ دانسته از اموال و احتشام و جلال و اقتدار خلیفه سخن می‌گوید و با نگرشی انتقادی چنین‌ می‌نگارد: «با آنکه مفترض الطاعة بود در انواع لهو و لعب‌ که عین بدعت و ضلالت است مستغرق بود‌.»


گاه وصّاف الحضره در پی آن است که دلیل واقعی‌ سقوط بغداد را نیز بیابد، شاید حکایت زیر که دو دیدگاه‌ مغولان و خلیفه عباسی را نشان می‌دهد، بیانگر‌ بخشی‌‌ از این‌ حقیقت باشد: «روزی خلیفه به نماز صبح ایستاد، آیه قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء‌ و تنزع‌ الملک ممن تشاء و تذل من تشاء و...را بخواند و تضرع‌ بسیار‌ کرد‌ و بگریست‌ این حال را به سمع ایلخان‌ رساندند...گویند او را از خوردن طعام بازداشته بودند چون سخت ‌‌گرسنه‌ شد از موکلان غذایی طلبید، هلاکو گفت تا طبقی از زر پیش او‌ نهادند‌ و گفتند‌ ایلخان‌ می‌گوید از این طبق تناول کرد! خلیفه گفت: اگر زر را نمی‌توان خورد چرا‌ میان لشگر تفرقه نکردی تا مال و ملک و ملت را از تعرض ما مصون‌ دارد!»
گاه وصّاف الحضره در پی آن است که دلیل واقعی‌ سقوط بغداد را نیز بیابد، شاید حکایت زیر که دو دیدگاه‌ مغولان و خلیفه عباسی را نشان می‌دهد، بیانگر‌ بخشی‌‌ از این‌ حقیقت باشد: «روزی خلیفه به نماز صبح ایستاد، آیه قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء‌ و تنزع‌ الملک ممن تشاء و تذل من تشاء و... را بخواند و تضرع‌ بسیار‌ کرد‌ و بگریست‌ این حال را به سمع ایلخان‌ رساندند...گویند او را از خوردن طعام بازداشته بودند چون سخت ‌‌گرسنه‌ شد از موکلان غذایی طلبید، هلاکو گفت تا طبقی از زر پیش او‌ نهادند‌ و گفتند‌ ایلخان‌ می‌گوید از این طبق تناول کرد! خلیفه گفت: اگر زر را نمی‌توان خورد چرا‌ میان لشگر تفرقه نکردی تا مال و ملک و ملت را از تعرض ما مصون‌ دارد!»


گرچه‌ وصّاف مغولان را «سپاهیان خدا» می‌نامد؛ لیکن به ویژگی‌های واقعی این قوم و دلایل پیروزی و شکستشان نیز توجه دارد. وی جنگاوری، بی‌رحمی، جنگ روانی، فنون محاصره و تصرف شهرها، ابرام در رسیدن به‌ هدف، تعقیب دشمنان، بهره‌گیری از اسب‌های گریزپا شمشیرهای بران، دارا بودن دل‌های‌ استوار و محکم، شماره فراوان و امان دادن به‌ تسلیم‌شدگان را از جمله دلایل پیروزی مغولان در جنگ دانسته و غفلت و سرمستی‌ و استغراق‌ در نای و نوش را از اسباب هزیمت ایشان در رویاروی با ممالیک‌ می‌داند.
گرچه‌ وصّاف مغولان را «سپاهیان خدا» می‌نامد؛ لیکن به ویژگی‌های واقعی این قوم و دلایل پیروزی و شکستشان نیز توجه دارد. وی جنگاوری، بی‌رحمی، جنگ روانی، فنون محاصره و تصرف شهرها، ابرام در رسیدن به‌ هدف، تعقیب دشمنان، بهره‌گیری از اسب‌های گریزپا شمشیرهای بران، دارا بودن دل‌های‌ استوار و محکم، شماره فراوان و امان دادن به‌ تسلیم‌شدگان را از جمله دلایل پیروزی مغولان در جنگ دانسته و غفلت و سرمستی‌ و استغراق‌ در نای و نوش را از اسباب هزیمت ایشان در رویاروی با ممالیک‌ می‌داند.
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


[[تاریخ جهانگشاى جوینى]]
[[وصّاف الحضرة]]
 
[[وصف وصاف؛ گزینشی از تاریخ وصاف]]
 


[[تاریخ جهانگشاى جوینى (دنیای کتاب)]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده: تاریخ ایران]]