پرش به محتوا

تفسير الإمام الحسين عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
مقدمه مفصل محقق، بحث‌هايى روشى در باره اين تفسير است. محقق بر چند نكته تأكيد كرده است:
مقدمه مفصل محقق، بحث‌هايى روشى در باره اين تفسير است. محقق بر چند نكته تأكيد كرده است:


1. در اين مجموعه روايى تفسيرى، رواياتى كه در آن نام امام حسين(ع) به‌صراحت نيامده، هرچند محقق، يقين داشته كه از آن امام(ع) صادر گرديده، ذكر نشده است؛ وگرنه تعداد روايات دو برابر مى‌شد (همان، ص 5). بنابراين، محقق روشش را چنين قرار داده كه حتّى در برخى روايات امامان معصوم(ع) كه در آن تعبيرى مانند: «الإمام الرضا(ع) عن آبائه قال: قال رسول‌الله(ص)...» آمده، با آنكه روشن است كه در اينجا قطعاً امام حسين(ع) واسطه در نقل است و مى‌توان گفت روايت از امام حسين(ع) است، ولى چون نام ايشان به‌صورت صريح نيامده، اين‌گونه روايات در اين كتاب ذكر نشده است (همان، ص 8).
1. در اين مجموعه روايى تفسيرى، رواياتى كه در آن نام امام حسين(ع) به‌صراحت نيامده، هرچند محقق، يقين داشته كه از آن امام(ع) صادر گرديده، ذكر نشده است؛ وگرنه تعداد روايات دو برابر مى‌شد <ref>همان، ص 5</ref>. بنابراين، محقق روشش را چنين قرار داده كه حتّى در برخى روايات امامان معصوم(ع) كه در آن تعبيرى مانند: «الإمام الرضا(ع) عن آبائه قال: قال رسول‌الله(ص)...» آمده، با آنكه روشن است كه در اينجا قطعاً امام حسين(ع) واسطه در نقل است و مى‌توان گفت روايت از امام حسين(ع) است، ولى چون نام ايشان به‌صورت صريح نيامده، اين‌گونه روايات در اين كتاب ذكر نشده است <ref>همان، ص 8</ref>.


2. محقق ادعا ندارد كه اين كتاب دربردارنده همه روايات تفسيرى امام حسين(ع) است، بلكه تصريح كرده كه يقين دارد بخشى از روايات امام(ع) به عللى مثل خفقان و جور حاكمان و... از بين رفته است (همان، ص 7).
2. محقق ادعا ندارد كه اين كتاب دربردارنده همه روايات تفسيرى امام حسين(ع) است، بلكه تصريح كرده كه يقين دارد بخشى از روايات امام(ع) به عللى مثل خفقان و جور حاكمان و... از بين رفته است <ref>همان، ص 7</ref>.


3. محقق تأكيد كرده كه امام حسين(ع) در دوران تقيه بود و امويان سخت كوشيدند افزون بر خود او، انديشه و روايات و فرهنگش را نيز به وادى فراموشى بسپارند (همان، ص 13 - 14).
3. محقق تأكيد كرده كه امام حسين(ع) در دوران تقيه بود و امويان سخت كوشيدند افزون بر خود او، انديشه و روايات و فرهنگش را نيز به وادى فراموشى بسپارند <ref>همان، ص 13 - 14</ref>.


4. در بخش تفسير، روايات تطبيقى امام حسين(ع) ذكر شده است و محقق خودش نيز افزون بر بيان منابع روايات، در موارد لازم به شرح و توضيح لغات و... پرداخته است (به‌عنوان مثال ر. ك.: همان، صص 87، 93، 94، 95، 96، 99، 101 و...).
4. در بخش تفسير، روايات تطبيقى امام حسين(ع) ذكر شده است و محقق خودش نيز افزون بر بيان منابع روايات، در موارد لازم به شرح و توضيح لغات و... پرداخته است <ref>به‌عنوان مثال ر. ك.: همان، صص 87، 93، 94، 95، 96، 99، 101 و...</ref>.


5. محقق بعد از مقدمه و در آغاز تفسير، رواياتى از امام حسين(ع) در باره فضيلت قرائت، حفظ و فهم آيات قرآن و عمل به آن نقل كرده است (همان، ص 62).
5. محقق بعد از مقدمه و در آغاز تفسير، رواياتى از امام حسين(ع) در باره فضيلت قرائت، حفظ و فهم آيات قرآن و عمل به آن نقل كرده است <ref>همان، ص 62</ref>.


6. در آغاز تفسير، روايتى آمده تحت عنوان «تفسير حروف المعجم» و در آن به‌واسطه امام حسين(ع) از امام على(ع) نقل شده كه هيچ حرفى نيست جز آنكه اسمى از اسماى بارى تعالى است و در همين روايت براى هريك از حروف الفبا نامى از نام‌هاى خدا ذكر شده است، مانند الف: الله، ب: باقى، ت: تواب و... (همان، ص 67 - 68).
6. در آغاز تفسير، روايتى آمده تحت عنوان «تفسير حروف المعجم» و در آن به‌واسطه امام حسين(ع) از امام على(ع) نقل شده كه هيچ حرفى نيست جز آنكه اسمى از اسماى بارى تعالى است و در همين روايت براى هريك از حروف الفبا نامى از نام‌هاى خدا ذكر شده است، مانند الف: الله، ب: باقى، ت: تواب و... <ref>همان، ص 67 - 68</ref>.


7. اين روايات تفسيرى، همان‌طوركه در عنوان آمده، در غالب موارد عبارت از بيان مصداق و تطبيق آيه بر افراد يا جريانات سياسى و اجتماعى و يا معناى واژه‌ها و اصطلاحات قرآنى است. قبل از تفسير سوره فاتحه، روايتى در فضيلت آن سوره از امام حسين(ع) نقل كرده است و در تفسير حمد چنين آورده كه امام حسين(ع) از رسول‌الله(ص) نقل كرده كه او خطاب به اميرالمؤمنين على(ع) گفت:... تو اولين كسى هستى كه وارد بهشت مى‌شوى؛ درحالى‌كه پرچم من در دست توست و آن پرچم حمد (لواء الحمد) است.... (همان، ص 69).
7. اين روايات تفسيرى، همان‌طوركه در عنوان آمده، در غالب موارد عبارت از بيان مصداق و تطبيق آيه بر افراد يا جريانات سياسى و اجتماعى و يا معناى واژه‌ها و اصطلاحات قرآنى است. قبل از تفسير سوره فاتحه، روايتى در فضيلت آن سوره از امام حسين(ع) نقل كرده است و در تفسير حمد چنين آورده كه امام حسين(ع) از رسول‌الله(ص) نقل كرده كه او خطاب به اميرالمؤمنين على(ع) گفت:... تو اولين كسى هستى كه وارد بهشت مى‌شوى؛ درحالى‌كه پرچم من در دست توست و آن پرچم حمد (لواء الحمد) است.... <ref>همان، ص 69</ref>.


8. در تفسير آيه ''' «أَ فَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَة مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَ...» ''' (هود: 17)، از امام حسين(ع) نقل شده كه شاهد، حضرت محمد(ص) است (همان، ص 176).
8. در تفسير آيه ''' «أَ فَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَة مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَ...» ''' <ref>هود: 17</ref>، از امام حسين(ع) نقل شده كه شاهد، حضرت محمد(ص) است <ref>همان، ص 176</ref>.


9. در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَة ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة أَعْمَى» ''' (طه: 124)، از امام حسين(ع) و او از اميرالمؤمنين(ع) نقل كرده است كه رسول‌الله(ص) به مهاجرين و انصار فرمود: «على را به خاطر محبت من دوست بداريد و او را به خاطر كرامت من إكرام كنيد. به خدا قسم اين مطلب را از جانب خودم نگفتم، بلكه خداى تعالى مرا به آن فرمان داد. اى مردم عرب! هركس بعد از من على را دشمن بدارد، خدا او را در روز قيامت، كور و بدون حجّت محشور مى‌كند» (همان، ص 208 - 209).
9. در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَة ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة أَعْمَى» ''' <ref>طه: 124</ref>، از امام حسين(ع) و او از اميرالمؤمنين(ع) نقل كرده است كه رسول‌الله(ص) به مهاجرين و انصار فرمود: «على را به خاطر محبت من دوست بداريد و او را به خاطر كرامت من إكرام كنيد. به خدا قسم اين مطلب را از جانب خودم نگفتم، بلكه خداى تعالى مرا به آن فرمان داد. اى مردم عرب! هركس بعد از من على را دشمن بدارد، خدا او را در روز قيامت، كور و بدون حجّت محشور مى‌كند» <ref>همان، ص 208 - 209</ref>.


10. در تفسير آيه ''' «... لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» ''' (شورى: 11)، از امام حسين(ع) نقل شده كه برترين و واجب‌ترين فريضه‌ها بر انسان عبارت است از شناخت خداوند و اقرار به عبوديت او و مرز معرفت اين است كه بشناسد كه خدايى جز او نيست و هيچ شبيه و نظيرى ندارد و بداند كه او قديم و ثابت است و موجودى است كه مفقود نمى‌شود و موصوفى است كه مثل و مانندى ندارد (همان، ص 257 - 258).
10. در تفسير آيه ''' «... لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» ''' <ref>شورى: 11</ref>، از امام حسين(ع) نقل شده كه برترين و واجب‌ترين فريضه‌ها بر انسان عبارت است از شناخت خداوند و اقرار به عبوديت او و مرز معرفت اين است كه بشناسد كه خدايى جز او نيست و هيچ شبيه و نظيرى ندارد و بداند كه او قديم و ثابت است و موجودى است كه مفقود نمى‌شود و موصوفى است كه مثل و مانندى ندارد <ref>همان، ص 257 - 258</ref>.


11. در تفسير آيه 23 سوره حشر، امام حسين(ع)، 99 اسم از اسماى حسناى الهى را برشمرده است (همان، ص 283 - 284).
11. در تفسير آيه 23 سوره حشر، امام حسين(ع)، 99 اسم از اسماى حسناى الهى را برشمرده است <ref>همان، ص 283 - 284</ref>.


12. در تفسير ''' «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّاً كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ» ''' (صف: 4)، از امام حسين و او از پدرش(ع) نقل كرده كه اميرالمؤمنين(ع) گفت: «راه خدا، من هستم و هركس مرا پيروى نكند، جهنمى مى‌شود» (همان، 285).
12. در تفسير ''' «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّاً كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ» ''' <ref>صف: 4</ref>، از امام حسين و او از پدرش(ع) نقل كرده كه اميرالمؤمنين(ع) گفت: «راه خدا، من هستم و هركس مرا پيروى نكند، جهنمى مى‌شود» <ref>همان، 285</ref>.


13. در تفسير آيه ''' «وَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» ''' (بروج: 3)، از امام حسين(ع) نقل شده كه: «شاهد، جدّم رسول‌الله(ص) و مشهود، قيامت است» (همان، ص 296).
13. در تفسير آيه ''' «وَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» ''' <ref>بروج: 3</ref>، از امام حسين(ع) نقل شده كه: «شاهد، جدّم رسول‌الله(ص) و مشهود، قيامت است» <ref>همان، ص 296</ref>.


14. در تفسير سوره قدر، در تفسير آيه ''' «ليلة القدر خير من ألف شهر» '''، آمده كه: «شب قدر از هزار ماه كه بنى‌اميه در آن حاكم باشند و شب قدرى در آن نباشد، برتر است» (همان، ص 302).
14. در تفسير سوره قدر، در تفسير آيه ''' «ليلة القدر خير من ألف شهر» '''، آمده كه: «شب قدر از هزار ماه كه بنى‌اميه در آن حاكم باشند و شب قدرى در آن نباشد، برتر است» <ref>همان، ص 302</ref>.


15. در تفسير اصطلاح «صمد»، روايت شده كه صمد كسى است كه جوف ندارد (توخالى نيست، بلكه توپُر است) و سيادتش بى‌پايان است و نمى‌خورد و نمى‌نوشد و نمى‌خوابد و هميشه بوده است و خواهد بود (همان، ص 304).
15. در تفسير اصطلاح «صمد»، روايت شده كه صمد كسى است كه جوف ندارد (توخالى نيست، بلكه توپُر است) و سيادتش بى‌پايان است و نمى‌خورد و نمى‌نوشد و نمى‌خوابد و هميشه بوده است و خواهد بود <ref>همان، ص 304</ref>.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


۵۳٬۳۲۷

ویرایش