۱۴۷٬۰۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'خوانساری (ابهام زدایی)' به 'خوانساری (ابهامزدایی)') |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
[[شنقیطی، احمد]] (نویسنده) | [[شنقیطی، احمد]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =المملکة العربية السعودية. وزارة التعليم العالي. جامعة الإسلامية. المجلس العلمي. المرکز البحث العلمي و احياء التراث الإسلامي | | ناشر =المملکة العربية السعودية. وزارة التعليم العالي. جامعة الإسلامية. المجلس العلمي. المرکز البحث العلمي و احياء التراث الإسلامي | ||
| مکان نشر =عربستان - مدينه منوره | | مکان نشر =عربستان - مدينه منوره | ||
| سال نشر =1415ق. | | سال نشر =1415ق. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56876AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56876AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =چاپ | | چاپ =چاپ اول | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =56876 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =45319 | | کد پدیدآور =45319 | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر تمهید (در چهار فصل)، سه باب (ابواب اول و دوم در سه فصل و باب سوم در نه فصل) و خاتمه است. | کتاب، مشتمل بر تمهید (در چهار فصل)، سه باب (ابواب اول و دوم در سه فصل و باب سوم در نه فصل) و خاتمه است. | ||
نویسنده در هر بحث دیدگاه و آرای علما و ادله ایشان و ایرادات وارد بر آنها و پاسخ ایرادات را ذکر کرده است، سپس اگر وجه و دلیلی برای رجحان یکی از آراء داشته، آن را ترجیح داده است. | نویسنده در هر بحث دیدگاه و آرای علما و ادله ایشان و ایرادات وارد بر آنها و پاسخ ایرادات را ذکر کرده است، سپس اگر وجه و دلیلی برای رجحان یکی از آراء داشته، آن را ترجیح داده است. | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# مسالک علت<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | # مسالک علت<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | ||
در باب اول کتاب در سه فصل تعریف «مناسبت»، اقامه دلیل بر اعتبار آن و تعریف «مناسب» شرح و توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173-159</ref>. | در باب اول کتاب در سه فصل تعریف «مناسبت»، اقامه دلیل بر اعتبار آن و تعریف «مناسب» شرح و توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173-159</ref>. | ||
از مسلک مناسبت با نامهایی چون اخاله، مصلحت، استدلال و رعایت مقاصد نیز یاد میشود و ستون فقرات کتاب قیاس و نقطه غموض و وضوح آن و همچنین مبحث محوری استصلاح است. «مناسب» در این مباحث دو نوع مناسب حقیقی و مناسب اقناعی را در بر میگیرد و مناسب حقیقی خود بر سه گونه است: آنچه در ضرورات رخ مینماید، آنچه در حاجات رخ مینماید و آنچه در امور تحسینی رخ مینماید<ref>ر.ک: صابری، حسین، ص124</ref>. | از مسلک مناسبت با نامهایی چون اخاله، مصلحت، استدلال و رعایت مقاصد نیز یاد میشود و ستون فقرات کتاب قیاس و نقطه غموض و وضوح آن و همچنین مبحث محوری استصلاح است. «مناسب» در این مباحث دو نوع مناسب حقیقی و مناسب اقناعی را در بر میگیرد و مناسب حقیقی خود بر سه گونه است: آنچه در ضرورات رخ مینماید، آنچه در حاجات رخ مینماید و آنچه در امور تحسینی رخ مینماید<ref>ر.ک: صابری، حسین، ص124</ref>. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
هرچند برخی از فقیهان امامی «مناسبت» را از دیدگاه شیعه نامعتبر دانستهاند و برخی آن را منوط به احراز شرایطی پذیرفتهاند، اما واقعیت آن است که در جایجای فقه امامیه بر مناسبت حکم و موضوع و نیز در کنار آن به الغای خصوصیت مورد یا عناوینی همانند استناد جسته شده است؛ برای نمونه شهید ثانی که خود عدم اعتبار مناسبت را از دیدگاه امامیه نقل میکند، در مواردی به همین مناسبت استدلال میجوید یا بدون اظهار نظر مخالفت از اهل سنت نقل میکند که به اشتراک در علت مناسب استناد جستهاند. یکی دیگر از بزرگانی که در میان متقدمان به مناسبت یا مناسبت و دوران استناد جسته علامه حلی است. علامه حلی در مختلف الشيعة در اثبات عدم جواز نماز گزاردن با جامهای فراهم آمده از کرک غیر مأکول اللحم، به ادلهای استناد میکند و از جمله آن ادله بدین میپردازد که: «مناسبت و دوران مقتضی منع است؛ زیرا حرمت گوشت، مدفوع و ادرار با همان خبثی تناسب دارد که وجود اجتناب را اقتضا میکند و...»<ref>ر.ک: همان، ص126-125</ref>. | هرچند برخی از فقیهان امامی «مناسبت» را از دیدگاه شیعه نامعتبر دانستهاند و برخی آن را منوط به احراز شرایطی پذیرفتهاند، اما واقعیت آن است که در جایجای فقه امامیه بر مناسبت حکم و موضوع و نیز در کنار آن به الغای خصوصیت مورد یا عناوینی همانند استناد جسته شده است؛ برای نمونه شهید ثانی که خود عدم اعتبار مناسبت را از دیدگاه امامیه نقل میکند، در مواردی به همین مناسبت استدلال میجوید یا بدون اظهار نظر مخالفت از اهل سنت نقل میکند که به اشتراک در علت مناسب استناد جستهاند. یکی دیگر از بزرگانی که در میان متقدمان به مناسبت یا مناسبت و دوران استناد جسته علامه حلی است. علامه حلی در مختلف الشيعة در اثبات عدم جواز نماز گزاردن با جامهای فراهم آمده از کرک غیر مأکول اللحم، به ادلهای استناد میکند و از جمله آن ادله بدین میپردازد که: «مناسبت و دوران مقتضی منع است؛ زیرا حرمت گوشت، مدفوع و ادرار با همان خبثی تناسب دارد که وجود اجتناب را اقتضا میکند و...»<ref>ر.ک: همان، ص126-125</ref>. | ||
در میان | در میان متأخران، [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]]، [[نائینی، محمدحسین|نائینی]] و [[خوانساری (ابهامزدایی)|خوانساری]] به دلیل مناسبت حکم و موضوع استناد جستهاند<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>. | ||
در باب دوم در سه فصل تقسیمات «مناسب» مطرح شده است. در یکی از تقسیمات این باب، مناسب حقیقی به دینی و دنیوی تقسیم شده است: مناسب دینی اموری است که نفعی را جلب یا ضرری را از انسان دفع میکند؛ بهگونهای که هر دوی اینها به امور آخرت تعلق بگیرد؛ مانند: تزکیه نفس، تهذیب اخلاق، ریاضت نفوس که مناسب با شرع عبادات هستند؛ چراکه بهعنوان مثال نماز برای خضوع و فروتنی و روزه برای شکستن نفس از جهت قوای شهوانی و عصبیت وضع شده است. پس هنگامیکه نفوس پاک بوده و اوامر الهی را انجام دهند و از نواهی الهی پرهیز کنند، سعادت اخروی را تحصیل میکنند؛ چراکه منافع عبادات اخروی هستند که به حصول ثواب و دفع عقاب بازمیگردد و حقیقی دنیوی اموری است که نفعی را جلب و ضرری را دفع میکند که هر دو متعلق به دنیا باشند؛ مانند: سرقت و زنا، که منفعت مترتب بر شرع حکم در این دو، حفظ نفس و حفظ مال متعلق به دنیاست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص194-193</ref>. | در باب دوم در سه فصل تقسیمات «مناسب» مطرح شده است. در یکی از تقسیمات این باب، مناسب حقیقی به دینی و دنیوی تقسیم شده است: مناسب دینی اموری است که نفعی را جلب یا ضرری را از انسان دفع میکند؛ بهگونهای که هر دوی اینها به امور آخرت تعلق بگیرد؛ مانند: تزکیه نفس، تهذیب اخلاق، ریاضت نفوس که مناسب با شرع عبادات هستند؛ چراکه بهعنوان مثال نماز برای خضوع و فروتنی و روزه برای شکستن نفس از جهت قوای شهوانی و عصبیت وضع شده است. پس هنگامیکه نفوس پاک بوده و اوامر الهی را انجام دهند و از نواهی الهی پرهیز کنند، سعادت اخروی را تحصیل میکنند؛ چراکه منافع عبادات اخروی هستند که به حصول ثواب و دفع عقاب بازمیگردد و حقیقی دنیوی اموری است که نفعی را جلب و ضرری را دفع میکند که هر دو متعلق به دنیا باشند؛ مانند: سرقت و زنا، که منفعت مترتب بر شرع حکم در این دو، حفظ نفس و حفظ مال متعلق به دنیاست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص194-193</ref>. | ||