پرش به محتوا

ابوحیان، محمد بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '</div> {{' به '</div> {{')
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |1256 م
| data-type="authorbirthDate" |1256م/654ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
خط ۲۶: خط ۲۶:
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
| data-type="authorDeathDate" |745 ق یا 1344 م
| data-type="authorDeathDate" |745ق یا 1344م
|-
|-
|اساتید
|اساتید
خط ۴۴: خط ۴۴:
|}
|}
</div>
</div>
 
{{کاربردهای دیگر|ابوحیان (ابهام‌زدایی)}}
 
{{کاربردهای دیگر|اثیرالدین (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|ابوحیان (ابهام زدایی)}}
'''اثيرالدين محمد بن يوسف بن على بن حيّان نفزى غرناطى اندلسى''' (654-745ق)، نحوى، شاعر و اديب عصر بنى نصر در غرناطه و ممالیک در مصر، به دلیل داشتن گرایش به مذهب سلفی، عقاید اشعری و شافعى، با فلسفه و ذوقیات (عرفان و تصوف) میانه خوبى نداشت. صاحب [[البحر المحيط في التفسير|تفسیر بحر المحیط]]،  
 
 
'''اثيرالدين محمد بن يوسف بن على بن حيّان نفزى غرناطى اندلسى''' (654-745ق معادل 1256-1344م)، نحوى، شاعر و اديب عصر بنى نصر در غرناطه و ممالیک در مصر، به دلیل داشتن گرایش به مذهب سلفی، عقاید اشعری و شافعى، با فلسفه و ذوقیات (عرفان و تصوف) میانه خوبى نداشت. صاحب [[البحر المحيط في التفسير|تفسیر بحر المحیط]]،  


== ولادت ==
== ولادت ==
نسب او به قبيلۀ بربر نژاد نفزه مى‌رسد، پدرش اهل جيّان بود، و گویا پس از تصرف این شهر در 643ق به دست مسيحيان آنجا را ترك گفته است. ابوحيان شوال 654 در مطخشارش از توابع غرناطه زاده شد و در همانجا پرورش يافت.
نسب او به قبيلۀ بربر نژاد نفزه مى‌رسد، پدرش اهل جيّان بود، و گویا پس از تصرف این شهر در 643ق به دست مسيحيان آنجا را ترك گفته است. ابوحيان شوال 654 در مطخشارش از توابع غرناطه زاده شد و در همانجا پرورش يافت.


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۶۲: خط ۵۹:
بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت. وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد.  
بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت. وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد.  


از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق زمین عوامل گوناگونى داشته، اما مهمتر از همه را مى‌توان ادامۀ تحصيل و بهره مندى از مجالس درس دانشمندان مشرق زمین، برشمرد.
از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق زمین عوامل گوناگونى داشته، اما مهمتر از همه را مى‌توان ادامۀ تحصيل و بهره‌مندى از مجالس درس دانشمندان مشرق زمین، برشمرد.


در 680ق به قاهره رسيد ‎و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پى‌گيرى كرد.
در 680ق به قاهره رسيد ‎و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پى‌گیرى كرد.


وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد،یکسره به تدريس و تأليف پرداخت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مى‌گوید: در میان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير این حالات نيافتم.
وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد، یکسره به تدريس و تأليف پرداخت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مى‌گوید: در میان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير این حالات نيافتم.


==تدريس و شاگردان ابوحيان==
==تدريس و شاگردان ابوحيان==


ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت. در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد. وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت. شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، [[ابن هشام، عبدالله بن یوسف|ابن هشام]]، تقى‌الدين سبکی‌ و فرزند وى تاج‌الدين سبکى، [[ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن|ابن عقيل]]، ابن رافع، ابن فضل‌الله، ابن مرزوق و...مى توان نام برد. [[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمال‌الدين بن عبدالصمد بن ابراهیم بن خليل بغدادى از وى روايت مى‌كند. چنانكه از آثار او بر مى‌آيد، وى با زبانهاى فارسی، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به این زبانها تأليف كرده است.
ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت. در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد. وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت. شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، [[ابن هشام، عبدالله بن یوسف|ابن هشام]]، تقى‌الدين سبکی‌ و فرزند وى تاج‌الدين سبکی، [[ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن|ابن عقيل]]، ابن رافع، ابن فضل‌الله، ابن مرزوق و...مى توان نام برد. [[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمال‌الدين بن عبدالصمد بن ابراهیم بن خليل بغدادى از وى روايت مى‌كند. چنانكه از آثار او بر مى‌آيد، وى با زبانهاى فارسی، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به این زبانها تأليف كرده است.


==ذوق شخصى==
==ذوق شخصى==


وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مى‌ورزيد، به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول فراگيرى فلسفه ديد، بسيار تعجب كرد.آيين صوفيان را نيز نمى‌پسنديد و با اينكه خود داستانهایى از كرامات برخى شيوخ متصوفه نقل كرده، آنان را مورد انتقاد بسيار قرار داده، چندانكه در برخى اشعارش آنان را زنديق و غرق در گمراهى خوانده است.
وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مى‌ورزيد، به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول فراگیرى فلسفه ديد، بسيار تعجب كرد.آيين صوفيان را نيز نمى‌پسنديد و با اينكه خود داستانهایى از كرامات برخى شيوخ متصوفه نقل كرده، آنان را مورد انتقاد بسيار قرار داده، چندانكه در برخى اشعارش آنان را زنديق و غرق در گمراهى خوانده است.


==مذهب ابوحيان==
==مذهب ابوحيان==


ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مى‌ورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه همیشه بر آيين ظاهرى خواهد ماند، به مذهب شافعى گراييد و قصيده‌اى نيز در مدح شافعى سرود.نسبت به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] ارادت خاصى داشت و دشمنانش را لعن مى‌كرد و در آثار خود گاه به اقوال آن حضرت استناد مى‌جست.
ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مى‌ورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه همیشه بر آيين ظاهرى خواهد ماند، به مذهب شافعى گراييد و قصيده‌اى نيز در مدح شافعى سرود.نسبت به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] ارادت خاصى داشت و دشمنانش را لعن مى‌كرد و در آثار خود گاه به اقوال آن حضرت استناد مى‌جست.


با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مى‌دانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مى‌ستود و حتى قصيده‌اى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست.
با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليه‌السلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مى‌دانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مى‌ستود و حتى قصيده‌اى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست.
خط ۱۰۲: خط ۹۹:


و نيز از آثار خطى مى‌توان موارد ذيل را نام برد:1-اعراب القرآن 2-لغات القرآن، 3-التدريب في تمثيل التقريب 4-عقد اللآلى في القراءات السبع العوالى 5-نكت الامالى على عقد اللآلى (در شرح عقد اللآلى مصنف)
و نيز از آثار خطى مى‌توان موارد ذيل را نام برد:1-اعراب القرآن 2-لغات القرآن، 3-التدريب في تمثيل التقريب 4-عقد اللآلى في القراءات السبع العوالى 5-نكت الامالى على عقد اللآلى (در شرح عقد اللآلى مصنف)




خط ۱۱۴: خط ۱۱۰:


[[الهدایة في النحو]]  
[[الهدایة في النحو]]  
[[إختيارات أبي‌حيان النحوية في البحر المحيط]]


[[الهجاء آخر ابواب التذييل و التکمیل]]  
[[الهجاء آخر ابواب التذييل و التکمیل]]  
خط ۱۲۱: خط ۱۱۹:
[[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]]  
[[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]]  


[[التذييل و التکمیل في شرح کتاب التسهيل]]  
[[التذييل و التکميل في شرح کتاب التسهيل]]  


[[أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم]]  
[[أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم]]  
[[المعجم الجامع لغريب مفردات القرآن الكريم]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:ادیبان]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:مفسران سنی]]
[[رده:واژه‌‌شناسان]]