پرش به محتوا

دیوان اشعار حسن‌زاده آملی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '}} {{' به '}} {{'
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '}} {{' به '}} {{')
خط ۴۱: خط ۴۱:
با مطالعه دیوان علامه نکات قابل توجهی به دست می‌آید و معلوم می‌شود که ایشان در اشعارشان به چه موضوعات و مباحثی اهتمام ورزیده است. اولین و بارزترین موضوع مد نظر ایشان عرفان است که می‌توان گفت در واقع، دیوان او چیزی جز عرفان نیست؛ علامه با دیده خدانگر، همه هستی را عرفان می‌بیند:
با مطالعه دیوان علامه نکات قابل توجهی به دست می‌آید و معلوم می‌شود که ایشان در اشعارشان به چه موضوعات و مباحثی اهتمام ورزیده است. اولین و بارزترین موضوع مد نظر ایشان عرفان است که می‌توان گفت در واقع، دیوان او چیزی جز عرفان نیست؛ علامه با دیده خدانگر، همه هستی را عرفان می‌بیند:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''دلا بازیچه نبود دار هستی''|2=''همه حق است در بازار هستی''}}
{{ب|''دلا بازیچه نبود دار هستی''|2=''همه حق است در بازار هستی''}}
خط ۵۲: خط ۵۴:
دومین مطلبی که به‌صورت پررنگ در اشعار ایشان دیده می‌شود، وجود نشانه‌های بارزی از تشیع و ارادت عمیق به خاندان عصمت و طهارت(ع) است که در جای‌جای شعر ایشان طنین‌انداز است:
دومین مطلبی که به‌صورت پررنگ در اشعار ایشان دیده می‌شود، وجود نشانه‌های بارزی از تشیع و ارادت عمیق به خاندان عصمت و طهارت(ع) است که در جای‌جای شعر ایشان طنین‌انداز است:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''علی و آل پاکش را پذیرفتم پذیرفتم''|2=''فلانی و فلانی را نمی‌خواهم نمی‌خواهم''}}
{{ب|''علی و آل پاکش را پذیرفتم پذیرفتم''|2=''فلانی و فلانی را نمی‌خواهم نمی‌خواهم''}}
خط ۶۱: خط ۶۵:
از جمله اشارات ایشان در اشعارش، اشاره به بزرگان اهل ادب است. اینکه نام بعضی از بزرگان ادب را از زبان عارفان بشنویم عجیب نیست. عجیب این است که عارفی، نام شاعرانی را بیاورد که جز شاعران، کسان دیگر آنها را نمی‌شناسد؛ مثلا شما در میان افراد دوروبر خود حتی کسانی که کتاب‎خوان هستند چند نفر را می‌شناسید که نام عمعق بخارایی یا [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]] یا قاآنی و پریشانش را بشناسند؟ معلوم است که علامه با ادبیات انس دیرینه و عمیقی دارد که این نام‎ها را شنیده و از بسیاری از آنها به‌نیکی یاد می‌کند. او حتی منوچهری دامغانی را که ظاهرا به‌خاطر مسائل شخصی‌اش از جو مذهبی دور مانده، گرامی می‌دارد:
از جمله اشارات ایشان در اشعارش، اشاره به بزرگان اهل ادب است. اینکه نام بعضی از بزرگان ادب را از زبان عارفان بشنویم عجیب نیست. عجیب این است که عارفی، نام شاعرانی را بیاورد که جز شاعران، کسان دیگر آنها را نمی‌شناسد؛ مثلا شما در میان افراد دوروبر خود حتی کسانی که کتاب‎خوان هستند چند نفر را می‌شناسید که نام عمعق بخارایی یا [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]] یا قاآنی و پریشانش را بشناسند؟ معلوم است که علامه با ادبیات انس دیرینه و عمیقی دارد که این نام‎ها را شنیده و از بسیاری از آنها به‌نیکی یاد می‌کند. او حتی منوچهری دامغانی را که ظاهرا به‌خاطر مسائل شخصی‌اش از جو مذهبی دور مانده، گرامی می‌دارد:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''ز فارابی شنو گر نکته یابی''|2='' که این یک نکته می‌باشد کتابی''}}
{{ب|''ز فارابی شنو گر نکته یابی''|2='' که این یک نکته می‌باشد کتابی''}}
خط ۷۴: خط ۸۰:


{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی''|2=''صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی''}}
{{ب|''چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی''|2=''صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی''}}
علامه چنین سروده است:
علامه چنین سروده است:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''گرنه کارت دلبری و غارت و یغماستی''|2=''پس چرا این‌سان جهان خویشتن آراستی''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''گرنه کارت دلبری و غارت و یغماستی''|2=''پس چرا این‌سان جهان خویشتن آراستی''}}{{پایان شعر}}
خط ۸۶: خط ۹۶:
آشنایی با دانشمندان و علوم گوناگون و بهره‌گیری از دانش عمیق در اشعار ایشان، از دیگر خصوصیات علامه و شعرسرایی وی است:
آشنایی با دانشمندان و علوم گوناگون و بهره‌گیری از دانش عمیق در اشعار ایشان، از دیگر خصوصیات علامه و شعرسرایی وی است:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''صبا به کوی عزیزان روضه رضوان''|2=''سلام ما به حضور عزیز ما برسان''}}
{{ب|''صبا به کوی عزیزان روضه رضوان''|2=''سلام ما به حضور عزیز ما برسان''}}
خط ۹۵: خط ۱۰۷:
اشعار ایشان در علوم مختلف از جمله ستاره‌شناسی، مانند:
اشعار ایشان در علوم مختلف از جمله ستاره‌شناسی، مانند:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''در شبی از صورت عقرب، حسن با خویش گفت''|2=''ای کم از عقرب تو را این قلب رخشان است؟ نیست''}}
{{ب|''در شبی از صورت عقرب، حسن با خویش گفت''|2=''ای کم از عقرب تو را این قلب رخشان است؟ نیست''}}
خط ۱۰۲: خط ۱۱۶:
اشعار ایشان در موسیقی، مانند:
اشعار ایشان در موسیقی، مانند:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''از حجازی و عراقی، تویی ار پرده‌شناس ''|2=''خوش‎تر از ساز نگارم، نگری، رودی نیست''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''از حجازی و عراقی، تویی ار پرده‌شناس ''|2=''خوش‎تر از ساز نگارم، نگری، رودی نیست''}}{{پایان شعر}}
خط ۱۰۷: خط ۱۲۳:
در فلسفه:
در فلسفه:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''گفت سوفسطایی حق‎ناشناس''|2=''دار هستی را نمی‌باشد اساس''}}
{{ب|''گفت سوفسطایی حق‎ناشناس''|2=''دار هستی را نمی‌باشد اساس''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش