پرش به محتوا

الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle"><big>'''[[امام سجاد علیه‌السلام]]'''</big></div>
<div class="boxTitle"><big>'''[[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حكيمى]]'''</big></div>
[[پرونده:NUR02079.jpg|بندانگشتی|امام سجاد علیه‌السلام|175px]]
[[پرونده:NUR02213.jpg|بندانگشتی|حکیمی، محمدرضا|175px]]


'''علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب''' (۳۸ - ۹۵قمعروف به زین‌العابدین و امام سجاد(ع)، فرزند امام حسین علیه‌السلام و چهارمین امام شیعیان می‌باشند. مدت امامت وی 34 سال بود. در واقعه کربلا حضور داشت.
'''محمدرضا حكيمى''' (1314-1400شفقیه، مجتهد، پژوهشگر، نویسنده، محقق، حکیم، از اندیشمندان مکتب تفکیک


عصر عاشورا با شهادت امام حسین(ع) مسئولیت امامت و هدایت اهل‌بیت و امت به عهده امام سجاد علیه‌السلام افتاد و امام با بقیه اهل حرم به اسارت درآمدند. شمر ملعون قصد کشتن امام را داشت، ولى با وساطت و توجیه بعضى از افراد، منصرف شد و از روز یازدهم امام و اهل‌بیت را به‌سوى کوفه حرکت دادند.
در سال 1314ش در مشهد زاده شد. پدرش مرحوم حاج عبدالوهاب حكيمى از متشرعان و محترمين بازار مشهد بود.
محمدرضا در سال 1320ش ابتدا راهى مكتب و سپس مدرسه گرديد و در سال 1326ش به حوزه علميه خراسان وارد شد و بيست سال به علم‌اندوزى و خودسازى پرداخت.


وقتى اسراى اهل‌بیت وارد کوفه شدند، زنان کوفه شیون و زارى می‌کردند و امام فرمود: «شما که براى ما نوحه‌سرایى مى‌کنید! پس چه کسى ما را کشته است» و با مناسب دیدن زمینه براى ابلاغ پیام و روشنگرى، به خطبه ایستاد و کوفیان را سرزنش کرد.
ايشان در طى اين مدت به فراگيرى دروس مقدمات و سطح و بعد از آن به درس خارج پرداخت و در كنار آن ساليان درازى به تحصيل فلسفه و كلام، همت گماشت و ادبيات عرب را نزد شيخ [[محمدتقى اديب نيشابورى]] فرا گرفت.


عبیدالله تصمیم گرفت امام سجاد(ع) را بکشد، ولى با وساطت و جانبازى حضرت زینب منصرف شد و امام سجاد نیز فرمود: «مرا از کشتن مى‌ترسانى؟! مگر نمى‌دانى که کشته شدن خوى ما و شهادت مایه سربلندى و کرامت ما است».
حكيمى همچنين از محضر استادانى همچون آيات عظام: شيخ [[مجتبى قزوينى خراسانى]]، [[میلانی، سید محمدهادی|سيد محمدهادى ميلانى]] و [[ميرزا احمد مدرس يزدى]] بهره‌ها برد و جهت فراگيرى نجوم، تقويم و برخى علوم ديگر به محضر استادانى چون حاج شيخ [[اسماعيل نجوميان]]، حاج [[سيد ابوالحسن حافظيان]] و حاجى خان مخيرى و... شتافت. وى در سال 1348ش، اجازه اجتهاد را از شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] دريافت داشت.


با افشاگرى‌هاى اهل‌بیت در کوفه، ابن زیاد رسوا شد و خوار گشت و چاره‌اى جز عجله در فرستادن آنها به شام ندید.
وى در ميان استادانش بيش از همه از شيخ [[مجتبى قزوينى]] تاثير گرفت و اين تاثير سرانجام با تاسيس مكتب تفكيك توسط حكيمى انجاميد.


خطبه امام در شام، ضربه محکمى بر پیکر حکومت اموى بود. آنچه یزید و پدرش معاویه علیه اهل‌بیت بافته بودند، با سخنان روشنگرانه امام(ع) پنبه شد. گروه زیادى از شامیان، سخن امام را شنیدند و فهمیدند که آنها خویشاوندان رسول خدا، اهل قبله، متعهد به اسلام و برترین مسلمانند و هیچ دلیل قانع‌کننده‌اى براى کشتن آنها وجود نداشته است. افکار عمومى شهر به سود امام تغییر کرد. مردمى که در ابتداى ورود اهل‌بیت، به تماشاى آنان آمده بودند، با مشاهده وضع اسارت آنان شادى کرده بودند، براى پیروزى یزید چراغانى کرده بودند و...، حالا در کنار خرابه اجتماع می‌کردند و به اهل‌بیت تسلیت مى‌گفتند و در عزادارى آنها شرکت مى‌جستند و.... <div class="mw-ui-button">[[امام سجاد علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>
دغدغه اصلى حكيمى از آغاز تا كنون، ترسيم سيماى ويژه‌اى از اسلام و تشيع بوده است، اسلامى كه بر محور عدالت در اجتماع و آزادگى در فرد مى‌چرخد و تكيه اصلى‌اش در سال‌هاى اوليه بيشتر بر نشان دادن الگوهاى عملى بوده و در سال‌هاى پايانى تبين مبانى نظرى. قلب تفكر وى در اين ماجرا جدايى افكندن ميان داده‌هاى وحيانى و فرآوردهاى بشرى بوده است كه خودش اين تفكر را «مكتب تفكيك» ناميده است.
 
استاد حکیمی در شامگاه یک‌شنبه 31 مرداد ماه سال 1400ش در سن 86 سالگی در تهران درگذشت. <div class="mw-ui-button">[[حکیمی، محمدرضا|'''ادامه''']]</div>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش