۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56880J1.jpg | عنوان =بيان المختصر (شرح مختصر ابن الحاج...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''بيان المختصر'''، اثر شمسالدین ابوالثناء محمود بن عبدالرحمن بن احمد اصفهانی (متوفی 749ق)، شرحی است بر کتاب «مختصر ابن الحاجب في الأٌصول المسمی مختصر منتهی السؤل والأمل في علم الأصول والجدل» ابوعمرو جمالالدین عثمان بن | '''بيان المختصر'''، اثر [[شمسالدین ابوالثناء محمود بن عبدالرحمن بن احمد اصفهانی]] (متوفی 749ق)، شرحی است بر کتاب «مختصر ابن الحاجب في الأٌصول المسمی مختصر منتهی السؤل والأمل في علم الأصول والجدل» [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابوعمرو جمالالدین عثمان بن عمر]]، معروف به [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] (570-646ق) که با تحقیق محمد مظهر بقا، به چاپ رسیده است. | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
اثر حاضر، در بین هفت شرح معروف | اثر حاضر، در بین هفت شرح معروف «[[مختصر المنتهی]]» [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] قرار دارد که به «السبع السيارة» معروف میباشند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص5</ref>. | ||
==نسبت شرح به شارح== | ==نسبت شرح به شارح== | ||
در صحت انتساب «بيان المختصر» به محمود | در صحت انتساب «بيان المختصر» به [[محمود اصفهانی]]، شکی وجود نداشته و تقریبا در تمام مراجع و منابعی که به شرح حال وی، پرداختهاند، به وجود چنین کتابی برای او، اشاره شده است. اما در صحت این مطلب که اثر حاضر، همان «بيان المختصر» منسوب به اصفهانی میباشد یا نه، محقق به دو شاهد، اشاره کرده است: | ||
# قول ابن نجار در شرح «الكوكب المنير»، در مسئله اباحه، که گفته است: «قال الإصفهاني في شرح المختصر: والحق أن النزاع لفظي وذلك لأنه إن أريد بالمباح المأذون فقط، فلا شك أنه مشترك وغيره؛ فيكون واجبا وإن يكون بالمباح المأذون مع عدم المنع من الترك، فلا شك أنه يكون نوعا مباينا للواجب، ولا يكون جنسا» که عین این عبارت، با همین کلمات و حروف، در اثر حاضر، موجود است. | # قول ابن نجار در شرح «الكوكب المنير»، در مسئله اباحه، که گفته است: «قال الإصفهاني في شرح المختصر: والحق أن النزاع لفظي وذلك لأنه إن أريد بالمباح المأذون فقط، فلا شك أنه مشترك وغيره؛ فيكون واجبا وإن يكون بالمباح المأذون مع عدم المنع من الترك، فلا شك أنه يكون نوعا مباينا للواجب، ولا يكون جنسا» که عین این عبارت، با همین کلمات و حروف، در اثر حاضر، موجود است. | ||
# بابرتی که شرح اصفهانی را اساس شرح خود، معرفی نموده و کرمانی که ملتزم به نقل آراء مخصوص شارحین دهگانه - که اصفهانی نیز از جمله آنهاست - میباشد، در بسیاری از موارد، مطالب خود را به اقوال و آرای اصفهانی، منتسب نمودهاند که بسیاری از آن موارد را بهصورت نقل به معنا و یا نقل به لفظ، میتوان در «بيان المختصر» دید، ولذا میتوان تأکید نمود که نسبت «بيان المختصر» به اصفهانی، نسبت صحیحی بوده و اثر حاضر، همان «بيان المختصر» اصفهانی است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | # بابرتی که شرح اصفهانی را اساس شرح خود، معرفی نموده و کرمانی که ملتزم به نقل آراء مخصوص شارحین دهگانه - که اصفهانی نیز از جمله آنهاست - میباشد، در بسیاری از موارد، مطالب خود را به اقوال و آرای اصفهانی، منتسب نمودهاند که بسیاری از آن موارد را بهصورت نقل به معنا و یا نقل به لفظ، میتوان در «بيان المختصر» دید، ولذا میتوان تأکید نمود که نسبت «بيان المختصر» به اصفهانی، نسبت صحیحی بوده و اثر حاضر، همان «بيان المختصر» اصفهانی است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. |
ویرایش