پرش به محتوا

الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صالح، بهجت عبدالواحد' به 'شيخلي، بهجت عبدالواحد'
جز (جایگزینی متن - 'صالح، بهجت عبدالواحد' به 'شيخلي، بهجت عبدالواحد')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[صالح، بهجت عبدالواحد]] (نويسنده)
[[شيخلي، بهجت عبدالواحد]] (نويسنده)


| زبان =عربی
| زبان =عربی
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}  
}}  


'''الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل'''، تألیف نویسنده معاصر، [[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد صالح]] و تصحیح «مؤسسة دارالكفر للطباعة و النشر و التوزيع»، کتابی است در ترکیب واژگان قرآن به زبان عربی.
'''الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل'''، تألیف نویسنده معاصر، [[شيخلي، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد صالح]] و تصحیح «مؤسسة دارالكفر للطباعة و النشر و التوزيع»، کتابی است در ترکیب واژگان قرآن به زبان عربی.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]]، معتقد است که قرآن نقش بسزایی در تطور علم لغت داشته است و این چیزی است که علمای تفسیر را برانگیخته تا به کشف اسرار اعجاز قرآن و شرح مفرداتی از قرآن که متصف به فصاحت است و نیز توضیح واژگان جادویی قرآن که محیر العقول هستند، بپردازند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/6 ر.ک: مقدمه، ج1، ص6]</ref>.
[[شيخلي، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]]، معتقد است که قرآن نقش بسزایی در تطور علم لغت داشته است و این چیزی است که علمای تفسیر را برانگیخته تا به کشف اسرار اعجاز قرآن و شرح مفرداتی از قرآن که متصف به فصاحت است و نیز توضیح واژگان جادویی قرآن که محیر العقول هستند، بپردازند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/6 ر.ک: مقدمه، ج1، ص6]</ref>.


نویسنده این اثر را به مدت پنج سال نوشته و سعی نموده تفاسیری از قرآن را که خالی از ترکیب مفردات قرآن است و یا اینکه کمتر به این مسئله پردخته‌اند، تکمیل نماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/6 ر.ک: همان]</ref>.
نویسنده این اثر را به مدت پنج سال نوشته و سعی نموده تفاسیری از قرآن را که خالی از ترکیب مفردات قرآن است و یا اینکه کمتر به این مسئله پردخته‌اند، تکمیل نماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/6 ر.ک: همان]</ref>.


ایشان ترکیب آیات قرآن را به‌ترتیب از سوره حمد آغاز و به سوره ناس ختم نموده است. ایشان ذیل هر آیه، مفرادت آن آیه را آورده و به ترکیب و گاه تجزیه آنها پرداخته است. برای روشن شدن روش کار نویسنده به دو نمونه از آن اشاره می‌شود:
ایشان ترکیب آیات قرآن را به‌ترتیب از سوره حمد آغاز و به سوره ناس ختم نموده است. ایشان ذیل هر آیه، مفرادت آن آیه را آورده و به ترکیب و گاه تجزیه آنها پرداخته است. برای روشن شدن روش کار نویسنده به دو نمونه از آن اشاره می‌شود:
# [[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]] کتاب را با ترکیب '''بسم الله الرحمن الرحيم''' (حمد: 1)، آغاز نموده است. او می‌گوید: «باء» در «بسم» حرف جر است که علما در آن اختلاف نموده اند؛ برخی معتقدند این حرف در اینجا برای استعانت و گروهی دیگر معتقدند برای سببیت... استعمال شده است. «سم» مجرور به حرف بای جاره و علامت جر آن کسره است. اصل آن «اسم» بوده که الف آن به‌خاطر اختصار افتاده است. «اسم» اضافه به «الله» شده است. «الله» لفظ جلاله و مجرور به اضافه و علامت جر آن کسر است. «الله» در اصل «الإله» بوده که همزه آن به‌خاطر اختصار حذف شده و لام در لام ادغام شده و مشدد گردیده است. برخی درباره اینکه اصل «الله» چه بوده نظرات دیگری دارند که نویسنده به آنها نیز اشاره نموده است. «الرحمن الرحيم» دو صفت برای لفظ جلاله «الله» و مجرور هستند و علامت جر آنها کسره ظاهر است. دلیل مشدد شدن «راء» به خاطر قلب لام به راء و یا ادغام لام به راء است... و به‌خاطر این است که «راء» از حروف شمسی است. «رحمن» بر «رحیم» مقدم شده؛ زیرا رحمن اسم خاص خداوند است و رحیم اسم مشترک برای خداوند و غیر خداوند است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/7 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-8]</ref>.
# [[شيخلي، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]] کتاب را با ترکیب '''بسم الله الرحمن الرحيم''' (حمد: 1)، آغاز نموده است. او می‌گوید: «باء» در «بسم» حرف جر است که علما در آن اختلاف نموده اند؛ برخی معتقدند این حرف در اینجا برای استعانت و گروهی دیگر معتقدند برای سببیت... استعمال شده است. «سم» مجرور به حرف بای جاره و علامت جر آن کسره است. اصل آن «اسم» بوده که الف آن به‌خاطر اختصار افتاده است. «اسم» اضافه به «الله» شده است. «الله» لفظ جلاله و مجرور به اضافه و علامت جر آن کسر است. «الله» در اصل «الإله» بوده که همزه آن به‌خاطر اختصار حذف شده و لام در لام ادغام شده و مشدد گردیده است. برخی درباره اینکه اصل «الله» چه بوده نظرات دیگری دارند که نویسنده به آنها نیز اشاره نموده است. «الرحمن الرحيم» دو صفت برای لفظ جلاله «الله» و مجرور هستند و علامت جر آنها کسره ظاهر است. دلیل مشدد شدن «راء» به خاطر قلب لام به راء و یا ادغام لام به راء است... و به‌خاطر این است که «راء» از حروف شمسی است. «رحمن» بر «رحیم» مقدم شده؛ زیرا رحمن اسم خاص خداوند است و رحیم اسم مشترک برای خداوند و غیر خداوند است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/7 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-8]</ref>.
# ایشان آیه دوم سوره فاتحه را دو بخش «الحمد لله» و «رب العالمين» تقسیم نموده است. «الحمد» در «الحمد لله» مبتدا و مرفوع به ضمه است. لام در «لله» حرف جر و به معنای اختصاص آمده است. «الله» اسم مجروری است که علامت جر آن کسره است. جار و مجرور «لله» متعلق به خبر مبتدا که محذوف است، می‌باشد (الحمد مختص لله).
# ایشان آیه دوم سوره فاتحه را دو بخش «الحمد لله» و «رب العالمين» تقسیم نموده است. «الحمد» در «الحمد لله» مبتدا و مرفوع به ضمه است. لام در «لله» حرف جر و به معنای اختصاص آمده است. «الله» اسم مجروری است که علامت جر آن کسره است. جار و مجرور «لله» متعلق به خبر مبتدا که محذوف است، می‌باشد (الحمد مختص لله).
«رب» در «رب العالمين» صفت «الله» یا بدل از آن است که علامت جر آن کسره ظاهر است. «العالمين» مضاف‌الیه و علامت جر آن حرف «یاء» است؛ چون به قول بعضی، ملحق به جمع مذکر سالم می‌باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>.
«رب» در «رب العالمين» صفت «الله» یا بدل از آن است که علامت جر آن کسره ظاهر است. «العالمين» مضاف‌الیه و علامت جر آن حرف «یاء» است؛ چون به قول بعضی، ملحق به جمع مذکر سالم می‌باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28258/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش