۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مقاله اوّل: | مقاله اوّل: | ||
در بعد عرفانى علاّمه طباطبايى است كه در سالگرد علامه طباطبايى كه براى سمينار كازرون فارسى نوشته شده است. حضرت طباطبائى در زمرۀ اوتاد و ابدالى بود كه هم در عرفان علمى و هم در عرفان عملى به كمال و فعليّت رسيده بود. آن جناب در برهان كردن عرفان حظّ وافرى را دار بود. وى از تربيت شدگان محضر حاج سيد على قاضى بود. علامه طباطبايى در عرفان عملى سهم بسزائى داشت. مراقباتش عجيب بود، به طور دقيق كشيك نفس مىكشيد و به شايستگى مواظب احوال و اوقات و اوضاع خود بود، وقتى در محضر مباركش سخنانى از حالات شبش به ميان آورد، فرمود: هر وقت در روز مراقبت من قوىتر است، مشاهداتى كه در شب دارم زلالتر و صافى و روشنتر است. | در بعد عرفانى علاّمه طباطبايى است كه در سالگرد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] كه براى سمينار كازرون فارسى نوشته شده است. حضرت طباطبائى در زمرۀ اوتاد و ابدالى بود كه هم در عرفان علمى و هم در عرفان عملى به كمال و فعليّت رسيده بود. آن جناب در برهان كردن عرفان حظّ وافرى را دار بود. وى از تربيت شدگان محضر حاج سيد على قاضى بود. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] در عرفان عملى سهم بسزائى داشت. مراقباتش عجيب بود، به طور دقيق كشيك نفس مىكشيد و به شايستگى مواظب احوال و اوقات و اوضاع خود بود، وقتى در محضر مباركش سخنانى از حالات شبش به ميان آورد، فرمود: هر وقت در روز مراقبت من قوىتر است، مشاهداتى كه در شب دارم زلالتر و صافى و روشنتر است. | ||
ولايت تكوينى: | ولايت تكوينى: | ||
همچنين ولايت تكوينى او 2 در اولين سالگرد علامه طباطبايى براى موسّسۀ مطالعات و تحقيقات فرهنگى تهران نوشته شده است به نظر استاد علامه انسان را قابليّت و لياقتى است كه اگر نهال وجودش را بدست مربيان كامل و مكمّل بسپارد و دستور العمل باغبان دين و نهالپرور و انسانساز را در متن وجود و شئون زندگيش پياده كند آنچنان عروج وجودى و اشتداد روحى پيدا مىكند كه به مقام ولايت تكوينى نائل مىشود، به طورى مادّۀ كائنات در تحت ارادۀ وى قرار مىگيرد و موجودات عالم چنان در اطاعت وى خواهند بود كه اعضاء و جوارح ما در اطاعت و اختيار ما مىباشد. انسان كامل غايت حركت جسميّه و ايجاديه و كمال عالم كيانى و غرض آنست انسان كامل جامع بين مظهريّت ذات مطلقه و مظهريّت اسماء و صفات و افعال است. | همچنين ولايت تكوينى او 2 در اولين سالگرد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] براى موسّسۀ مطالعات و تحقيقات فرهنگى تهران نوشته شده است به نظر استاد علامه انسان را قابليّت و لياقتى است كه اگر نهال وجودش را بدست مربيان كامل و مكمّل بسپارد و دستور العمل باغبان دين و نهالپرور و انسانساز را در متن وجود و شئون زندگيش پياده كند آنچنان عروج وجودى و اشتداد روحى پيدا مىكند كه به مقام ولايت تكوينى نائل مىشود، به طورى مادّۀ كائنات در تحت ارادۀ وى قرار مىگيرد و موجودات عالم چنان در اطاعت وى خواهند بود كه اعضاء و جوارح ما در اطاعت و اختيار ما مىباشد. انسان كامل غايت حركت جسميّه و ايجاديه و كمال عالم كيانى و غرض آنست انسان كامل جامع بين مظهريّت ذات مطلقه و مظهريّت اسماء و صفات و افعال است. | ||
مقالۀ چهارم: | مقالۀ چهارم: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ملا مهدى نراقى: | ملا مهدى نراقى: | ||
آخرين مقالۀ كتاب درباره علامه مولوى مهدى نراقى است. بىشك آن جناب در تبحّر و تمهّر به جميع علوم عقلى و نقلى حتى در ادبيات و رياضيّات عاليه در عداد طراز اول از اكابر علماى اسلام و در اتّصاف به فضائل اخلاقى و ملكات ملكوتى از نوادر روزگار است. ارباب تراجم نوشتهاند كه جناب نراقى در اصفهان زبان و خطّ عبرى را نيز فرا گرفت گاهى در مشكلات علوم از آنها بهره مىگرفت. ملا مهدى نراقى فرزند و خلف صالحى دارد كه بنام ملاّاحمد نراقى معروف است، ملا احمد نراقى در مستند بسيار از والدش نقل آراء فقهى مىنمايد و بدان استناد مىجويد و اعتماد مىكند پدر در فقه، معتمد مىنويسد و پسر مستند، پدر تجريد الاصول در علم اصول مىنويسد و پسر شرحى مبسوط بر آن در هفت مجلّد مىنويسد، پدر در علم اخلاق جامع السعادات به عربى مىنويسد و پسر معراج السعاده ترجمه آن به فارسى با بعضى از زيادات، پدر ديوان اشعار به نام طائر قدسى دارد و پسر بنام طاقديس بالاخره پدر و پسر هر دو از علماى بزرگ اسلام بشمار مىروند و به قول علامه طباطبايى ناشناختهاند، ناگفته نماند كه حكايات مشقّات آن جناب در تحصيل و تحمّل فقر و فاقه و صبر بر حوادث و نوائب روزگار و رياضتها و عبادات او مشهور است. | آخرين مقالۀ كتاب درباره علامه مولوى مهدى نراقى است. بىشك آن جناب در تبحّر و تمهّر به جميع علوم عقلى و نقلى حتى در ادبيات و رياضيّات عاليه در عداد طراز اول از اكابر علماى اسلام و در اتّصاف به فضائل اخلاقى و ملكات ملكوتى از نوادر روزگار است. ارباب تراجم نوشتهاند كه جناب نراقى در اصفهان زبان و خطّ عبرى را نيز فرا گرفت گاهى در مشكلات علوم از آنها بهره مىگرفت. ملا مهدى نراقى فرزند و خلف صالحى دارد كه بنام ملاّاحمد نراقى معروف است، ملا احمد نراقى در مستند بسيار از والدش نقل آراء فقهى مىنمايد و بدان استناد مىجويد و اعتماد مىكند پدر در فقه، معتمد مىنويسد و پسر مستند، پدر تجريد الاصول در علم اصول مىنويسد و پسر شرحى مبسوط بر آن در هفت مجلّد مىنويسد، پدر در علم اخلاق جامع السعادات به عربى مىنويسد و پسر معراج السعاده ترجمه آن به فارسى با بعضى از زيادات، پدر ديوان اشعار به نام طائر قدسى دارد و پسر بنام طاقديس بالاخره پدر و پسر هر دو از علماى بزرگ اسلام بشمار مىروند و به قول [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] ناشناختهاند، ناگفته نماند كه حكايات مشقّات آن جناب در تحصيل و تحمّل فقر و فاقه و صبر بر حوادث و نوائب روزگار و رياضتها و عبادات او مشهور است. | ||
ویرایش