۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
پس از کودتای ۲۸ مرداد/اسد ۱۳۳۲ در ایران و شکست نهضت ملی شدن نفت، فارسی به کار تئوریک پرداخت و در حالی که ۲۰ سال بیشتر نداشت، اندیشید که شکست نهضت ملی شدن نفت، حاصل یک غفلت بود: نداشتن یک ایدئولوژی انقلابی که بتواند مردم را بسیج کند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد/اسد ۱۳۳۲ در ایران و شکست نهضت ملی شدن نفت، فارسی به کار تئوریک پرداخت و در حالی که ۲۰ سال بیشتر نداشت، اندیشید که شکست نهضت ملی شدن نفت، حاصل یک غفلت بود: نداشتن یک ایدئولوژی انقلابی که بتواند مردم را بسیج کند. | ||
وی همزمان کوشید با تألیف چند کتاب، این خلأ را پر کند. البته استاد فارسی در طی مراحل انقلاب، به مبارزهٔ مسلحانه نیز معتقد بود. وی در همین دوران زبان عربی را آموخت و شروع به نوشتن کتابهایی با موضع جنگ فرهنگی میان بلوک شرق و غرب و نهضت انبیا پرداخت که حاکی از هوش و استعداد استثنایی او بود. خود او درجایی میگوید: «من پس از دیپلم، خودم را در سطحی فوق دانشگاه آن زمان دیدم». فارسی در سال ۱۳۲۴ به کانون نشر حقایق اسلامی پیوست که با همت کسانی همانند [[حبیبالله فارسی]] - برادر بزرگتر جلال الدین فارسی که به حبیبالله افغانی مشهور بود-، استاد | وی همزمان کوشید با تألیف چند کتاب، این خلأ را پر کند. البته استاد فارسی در طی مراحل انقلاب، به مبارزهٔ مسلحانه نیز معتقد بود. وی در همین دوران زبان عربی را آموخت و شروع به نوشتن کتابهایی با موضع جنگ فرهنگی میان بلوک شرق و غرب و نهضت انبیا پرداخت که حاکی از هوش و استعداد استثنایی او بود. خود او درجایی میگوید: «من پس از دیپلم، خودم را در سطحی فوق دانشگاه آن زمان دیدم». فارسی در سال ۱۳۲۴ به کانون نشر حقایق اسلامی پیوست که با همت کسانی همانند [[حبیبالله فارسی]] - برادر بزرگتر جلال الدین فارسی که به حبیبالله افغانی مشهور بود-، استاد [[شریعتی مزینانی، محمدتقی|محمدتقی شریعتی]] و [[طاهر احمدزاده]]، اولین والی خراسان پس از انقلاب اسلامی ایران که خود اصالتی هراتی داشت و پدر وی مدتی کنسول افغانستان در ایران بود، تشکیل شد. وی در همین دوران با [[خامنهای، سید علی|آیتالله خامنهای]] رهبر انقلاب اسلامی، در جلسات تفسیر قرآن آشنا شد. | ||
فارسی در نیمهٔ سال ۱۳۳۹ مخفیانه از مرز غربی ایران گذشت و به عراق رفت، به این منظور که با انقلابیون ۱۴ ژوئیه عراق و کودتای افسران مصری به رهبری [[جمال عبدالناصر]] از نزدیک آشنا شود و بتواند از تجربیات آنها در انقلاب آیندهٔ ایران استفاده نماید. فعالیت او در عراق منجر به دستگیری وی شد. چند ماهی را در بازداشت گذراند و سپس به لبنان و سوریه رفت و آنگاه با کوله باری از تجربیات و مطالعات به عراق برگشت تا به تهران بیاید؛ ولی در بازگشت به ایران، دستگیر شد و یکسال و نیم در زندان قزل قلعه ماند. رژیم شاه مخلوع ایران نتوانست اسرار او را دریابد و به ناچار در | فارسی در نیمهٔ سال ۱۳۳۹ مخفیانه از مرز غربی ایران گذشت و به عراق رفت، به این منظور که با انقلابیون ۱۴ ژوئیه عراق و کودتای افسران مصری به رهبری [[جمال عبدالناصر]] از نزدیک آشنا شود و بتواند از تجربیات آنها در انقلاب آیندهٔ ایران استفاده نماید. فعالیت او در عراق منجر به دستگیری وی شد. چند ماهی را در بازداشت گذراند و سپس به لبنان و سوریه رفت و آنگاه با کوله باری از تجربیات و مطالعات به عراق برگشت تا به تهران بیاید؛ ولی در بازگشت به ایران، دستگیر شد و یکسال و نیم در زندان قزل قلعه ماند. رژیم شاه مخلوع ایران نتوانست اسرار او را دریابد و به ناچار در مهرماه۱۳۴۱، آزاد شد. پس از آن به دعوت دکتر یدالله سحابی - وزیر مشاور دولت بازرگان در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ و از مبارزان انقلابی ایران- در دانشسرای تعلیمات دینی در تهران به تدریس اصول عقاید پرداخت. | ||
سالهاى 41-1340ش را در زندان قزل قلعه سپرى نمود و در قیام 15 خرداد سال 1342 نیز نقشى فعال داشت. | سالهاى 41-1340ش را در زندان قزل قلعه سپرى نمود و در قیام 15 خرداد سال 1342 نیز نقشى فعال داشت. |
ویرایش