۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'عماد خراسانی، عمادالدین' به 'عماد خراسانی، سید عمادالدین') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[عماد خراسانی، عمادالدین]] (نويسنده) | [[عماد خراسانی، سید عمادالدین]] (نويسنده) | ||
| زبان =فارسي | | زبان =فارسي | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان عماد خراسانی'''، کتابی است منظوم به زبان فارسی در دو جلد، در بردارنده اشعار [[عماد خراسانی، عمادالدین|عمادالدین حسنی برقعی]] (متوفی 1382ش) معروف به [[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد خراسانی]]. مهدی اخوان ثالث (متوفی 1369ش) بر این کتاب، مقدمه نوشته است. این دیوان شامل غزلیات، قصاید، مثنویها، قطعات، اخوانیات و سایر اشعار شاعر است. این نسخه از اثر در سال 1385 توسط انتشارات نگاه نو در تهران چاپ شده است. | '''دیوان عماد خراسانی'''، کتابی است منظوم به زبان فارسی در دو جلد، در بردارنده اشعار [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عمادالدین حسنی برقعی]] (متوفی 1382ش) معروف به [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]]. مهدی اخوان ثالث (متوفی 1369ش) بر این کتاب، مقدمه نوشته است. این دیوان شامل غزلیات، قصاید، مثنویها، قطعات، اخوانیات و سایر اشعار شاعر است. این نسخه از اثر در سال 1385 توسط انتشارات نگاه نو در تهران چاپ شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
جلد اول حاوی مقدمههای اخوان ثالث، شکوهالدین محلاتی و سخنی از خود [[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد]] با خواننده و محتوای مطالب (اشعار عماد خراسانی) است و جلد دوم در ادامه محتوای مطالب. | جلد اول حاوی مقدمههای اخوان ثالث، شکوهالدین محلاتی و سخنی از خود [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد]] با خواننده و محتوای مطالب (اشعار عماد خراسانی) است و جلد دوم در ادامه محتوای مطالب. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اخوان ثالث در مقدمه کتاب مینویسد: آن روزهایی که کار انتخاب شعرها به پایان رسیده بود، یادم است که عماد خوشتر داشت دیوان، بیمقدمه منتشر شود. حالا این تغییر عقیده لابد از ناحیه دیگری است. گویا برخی ناشران ما و شاید بهتبع ایشان برخی خریداران کتاب نیز، خوش ندارند کتابی را بیمقدمه ببینند؛ و البته قرار این بود که اگر بنا باشد چیزی در این زمینه نوشته شود، من بنویسم، آنهم نه بهعنوان معرفی؛ زیرا کار من با این عنوان در خصوص او - که امروز از مشاهیر غزلسرایان و سخنوران حی و حاضر است و اعرف و اجلی از آنکه حاجب به شناساندن داشته باشد - خلاف قاعده مشهور تعریف خواهد بود. بلکه بهعنوان همسایه احوال و همشهری، یا راوی و دوستی آشنا با قصه و غصه او، و کسی که سیر و سرگذشت وی را در شعر و زندگی دیده است؛ و هم قرار بود که این راوی برای روایت خود مجال گشادهای داشته باشد نه اینکه کارش فقط در مرز چند صحیفه محدود شود. باری بههرحال، چون دیدم چندتایی کتب ناقص شبهتذکره که در زمان ما تألیف شده از شعر و سرگذشت عماد نقلهایی کردهاند اما نقلشان در این مورد نیز مثل همه موارد به علل معلوم فاقد ابتداییترین مواد و مطالب لازم است، ازاینرو بر آن شدم از داستان و دستان عماد، چند کلمه همراه این دفتر کنم تا لااقل یکی دو خبر دستاول و درست از آغاز کار و زندگی او تا امروز و یکی دو سطر بیشیلهپیله در خصوص احوال و آثارش در دسترس و مأخذ کار و استخبار آیندگان باشد و چه خوشتر از اینکه مخاطب تو باشی....<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref> | اخوان ثالث در مقدمه کتاب مینویسد: آن روزهایی که کار انتخاب شعرها به پایان رسیده بود، یادم است که عماد خوشتر داشت دیوان، بیمقدمه منتشر شود. حالا این تغییر عقیده لابد از ناحیه دیگری است. گویا برخی ناشران ما و شاید بهتبع ایشان برخی خریداران کتاب نیز، خوش ندارند کتابی را بیمقدمه ببینند؛ و البته قرار این بود که اگر بنا باشد چیزی در این زمینه نوشته شود، من بنویسم، آنهم نه بهعنوان معرفی؛ زیرا کار من با این عنوان در خصوص او - که امروز از مشاهیر غزلسرایان و سخنوران حی و حاضر است و اعرف و اجلی از آنکه حاجب به شناساندن داشته باشد - خلاف قاعده مشهور تعریف خواهد بود. بلکه بهعنوان همسایه احوال و همشهری، یا راوی و دوستی آشنا با قصه و غصه او، و کسی که سیر و سرگذشت وی را در شعر و زندگی دیده است؛ و هم قرار بود که این راوی برای روایت خود مجال گشادهای داشته باشد نه اینکه کارش فقط در مرز چند صحیفه محدود شود. باری بههرحال، چون دیدم چندتایی کتب ناقص شبهتذکره که در زمان ما تألیف شده از شعر و سرگذشت عماد نقلهایی کردهاند اما نقلشان در این مورد نیز مثل همه موارد به علل معلوم فاقد ابتداییترین مواد و مطالب لازم است، ازاینرو بر آن شدم از داستان و دستان عماد، چند کلمه همراه این دفتر کنم تا لااقل یکی دو خبر دستاول و درست از آغاز کار و زندگی او تا امروز و یکی دو سطر بیشیلهپیله در خصوص احوال و آثارش در دسترس و مأخذ کار و استخبار آیندگان باشد و چه خوشتر از اینکه مخاطب تو باشی....<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref> | ||
آثار [[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد خراسانی]] در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دلنشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصاًً مثنوی و مسمطات ترکیبی و بالأخص غزل است که حاوی لطیفترین و بهترین اشعار اوست. [[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد]] گرچه بعضی نوشتهها و یادداشتهای منثور (ازجمله داستانی بالنسبه مفصل به نام «توری») هم دارد اما ندیدم و نشنیدم از او که در این زمینه تفوه و تنفسی داشته باشد. | آثار [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]] در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دلنشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصاًً مثنوی و مسمطات ترکیبی و بالأخص غزل است که حاوی لطیفترین و بهترین اشعار اوست. [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد]] گرچه بعضی نوشتهها و یادداشتهای منثور (ازجمله داستانی بالنسبه مفصل به نام «توری») هم دارد اما ندیدم و نشنیدم از او که در این زمینه تفوه و تنفسی داشته باشد. | ||
اگر شعر را در معنی حقیقیاش به جای آوریم (نه فقط فن و صنعتگری و مهارت در تمشیت امر وزن و قافیه و کلمات) بیشک عماد در غزلسرایی از شعرای برجسته و طراز اول معاصر است و در قیاسی وسیعتر اصلاً سخن او از اینوآن متمایز است. بهخوبی میتوان فرق گذاشت بین غزل او و دیگران.<ref>همان، ص19</ref> بهعنوانمثال [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]] در شعری گفته: | اگر شعر را در معنی حقیقیاش به جای آوریم (نه فقط فن و صنعتگری و مهارت در تمشیت امر وزن و قافیه و کلمات) بیشک عماد در غزلسرایی از شعرای برجسته و طراز اول معاصر است و در قیاسی وسیعتر اصلاً سخن او از اینوآن متمایز است. بهخوبی میتوان فرق گذاشت بین غزل او و دیگران.<ref>همان، ص19</ref> بهعنوانمثال [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]] در شعری گفته: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
به تعبیر اخوان ثالث: کتاب در پیش روی خواننده است و میبیند که در بسیاری از غزلهای عماد، چگونه رقتحال و شور و سوز سخن با لطف مقال و بلاغت و شیوایی توأمان است و چگونه وی دیبای زربفت و گهربفت رنگین تار و پودی در مطاوی کتاب خود گسترده است. | به تعبیر اخوان ثالث: کتاب در پیش روی خواننده است و میبیند که در بسیاری از غزلهای عماد، چگونه رقتحال و شور و سوز سخن با لطف مقال و بلاغت و شیوایی توأمان است و چگونه وی دیبای زربفت و گهربفت رنگین تار و پودی در مطاوی کتاب خود گسترده است. | ||
[[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد]] از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و خاصه [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و بالأخص [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] را در حافظه گرفته، اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و یگانهاند و تلون معنی ندارند بیش از همه است. البته با شعر دیگران نیز آشناست، خوانده است و میخواند اما دمساز دلش اغلب همین چند تنند و ازاینرو طبعاً در شعر عماد گاهی آثار و نشانههایی از شعر این چند شاعر میتوان یافت که البته امری عادی و طبیعی است. علاقه او به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و از این قبیل بزرگان شعر صوفیانه، فقط به خاطر شور شعر و خیالات و بیان شاعرانه ایشان است نه از این رهگذر که تعلقات صوفیانه داشته باشد، زیرا او از حیث معنی بیشتر در دنیای خیام و حافظ است، یعنی رندی و شیدایی و قلندری.<ref>همان، ص24-25</ref> | [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد]] از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و خاصه [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و بالأخص [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] را در حافظه گرفته، اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و یگانهاند و تلون معنی ندارند بیش از همه است. البته با شعر دیگران نیز آشناست، خوانده است و میخواند اما دمساز دلش اغلب همین چند تنند و ازاینرو طبعاً در شعر عماد گاهی آثار و نشانههایی از شعر این چند شاعر میتوان یافت که البته امری عادی و طبیعی است. علاقه او به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و از این قبیل بزرگان شعر صوفیانه، فقط به خاطر شور شعر و خیالات و بیان شاعرانه ایشان است نه از این رهگذر که تعلقات صوفیانه داشته باشد، زیرا او از حیث معنی بیشتر در دنیای خیام و حافظ است، یعنی رندی و شیدایی و قلندری.<ref>همان، ص24-25</ref> | ||
از آثار عماد، جز آنچه در جراید و مجلات مختلف بیشمار و بعضی کتاب شبه تذکره انتشار یافته، تاکنون یک مثنوی به نام «یک شب در بهشت» حاوی بیش از پانصد بیت در بحر خفیف ابتدا به سال 1320ش در مشهد منتشر شده است. این نخستین اثر جداگانه نشر شده اوست. دوم، کتاب چند غزل از عماد است در 48 صفحه قطع رقعی حاوی چند غزل و سه مسمط ترکیبی و «شبی بر مزار خیام» که به سال 1329ش در مشهد منتشر شده. سوم کتابچه کوچکی است به نام «سبو» که در تهران انتشار یافته و در واقع تجدید طبع چند غزل از دفتر دوم است. دفتر حاضر مفصلترین کتابی است که تاکنون از او نشر یافته و جز «یک شب در بهشت»، مشهورترین اشعار دینی بسیاری از بهترین غزلها و اقسام دیگر شعر او را در بردارد. مجلد دیگری که بهزودی نشر خواهد یافت قسمتی از مثنویها و قطعات اخوانیات و بعضی دیگر از انواع مختلف شعر او را با خود خواهد داشت.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | از آثار عماد، جز آنچه در جراید و مجلات مختلف بیشمار و بعضی کتاب شبه تذکره انتشار یافته، تاکنون یک مثنوی به نام «یک شب در بهشت» حاوی بیش از پانصد بیت در بحر خفیف ابتدا به سال 1320ش در مشهد منتشر شده است. این نخستین اثر جداگانه نشر شده اوست. دوم، کتاب چند غزل از عماد است در 48 صفحه قطع رقعی حاوی چند غزل و سه مسمط ترکیبی و «شبی بر مزار خیام» که به سال 1329ش در مشهد منتشر شده. سوم کتابچه کوچکی است به نام «سبو» که در تهران انتشار یافته و در واقع تجدید طبع چند غزل از دفتر دوم است. دفتر حاضر مفصلترین کتابی است که تاکنون از او نشر یافته و جز «یک شب در بهشت»، مشهورترین اشعار دینی بسیاری از بهترین غزلها و اقسام دیگر شعر او را در بردارد. مجلد دیگری که بهزودی نشر خواهد یافت قسمتی از مثنویها و قطعات اخوانیات و بعضی دیگر از انواع مختلف شعر او را با خود خواهد داشت.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | ||
سخن [[عماد خراسانی، عمادالدین|عماد]]، چنانکه دیوانش گواهی میدهد، اغلب فصیح و بلیغ و بلند است، اما اگر گاهی ترک اولی و فتوری در کلامش دیده شود، بیشتر از آن جهت است که او بعد از سرودن و فرود آمدن از حال سرایش و تغنی در موالید طبع خود کمتر تجدیدنظر و آرایش یا به قول خودش «رتوش» روا میدارد و الا در حد ذوق او هست که سخن را پس از اتمام بیاراید و هموارتر و زیباتر کند؛ اما او با این کار اغلب موافق نیست و مواجید و قریحه خود را همچنان که هست و طبعاً از او تراویده، رها میکند.<ref>همان، ص38</ref> | سخن [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد]]، چنانکه دیوانش گواهی میدهد، اغلب فصیح و بلیغ و بلند است، اما اگر گاهی ترک اولی و فتوری در کلامش دیده شود، بیشتر از آن جهت است که او بعد از سرودن و فرود آمدن از حال سرایش و تغنی در موالید طبع خود کمتر تجدیدنظر و آرایش یا به قول خودش «رتوش» روا میدارد و الا در حد ذوق او هست که سخن را پس از اتمام بیاراید و هموارتر و زیباتر کند؛ اما او با این کار اغلب موافق نیست و مواجید و قریحه خود را همچنان که هست و طبعاً از او تراویده، رها میکند.<ref>همان، ص38</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش