پرش به محتوا

دیوان گلچین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۳۸: خط ۳۸:
به‌طورکلی، اشعار او، به دو گروه اصلی تقسیم می‌شود: گروه نخست، اشعاری که با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی خود سروده است؛ شیوه وی در سرودن این اشعار، همان سبک قدیم، آمیخته به طنز، هجو و حکایت است که به بیان مشکلات اجتماعی عصر خود می‌پردازد. گروه دوم، اشعاری که بیانگر احساسات و روحیات شاعرانه است، شامل پنج هزار بیت که بخشی از آن در اثر حاضر منتشر گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص111</ref>.
به‌طورکلی، اشعار او، به دو گروه اصلی تقسیم می‌شود: گروه نخست، اشعاری که با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی خود سروده است؛ شیوه وی در سرودن این اشعار، همان سبک قدیم، آمیخته به طنز، هجو و حکایت است که به بیان مشکلات اجتماعی عصر خود می‌پردازد. گروه دوم، اشعاری که بیانگر احساسات و روحیات شاعرانه است، شامل پنج هزار بیت که بخشی از آن در اثر حاضر منتشر گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص111</ref>.


[[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] در زمینه اشعار تعلیمی، به چند شکل عمل کرده است؛ گاه با تک‌بیت‌هایی در لابه‌لای دیگر اشعار خود، به بیان نکته‌های اخلاقی، عرفانی و مذهبی می‌پردازد و گاه، در قالب‌های شعری مختلف به‌طور مستقل نصیحت‌گری می‌کند. گاهی به شیوه تمثیل و حکایت به بیان نکته‌های اخلاقی و آموزنده و در بعضی از موارد نیز به‌صورت غیرمستقیم و در قالب طنزهای اجتماعی، در عین سرزنش محیط فاسد اجتماعی، ضعف‌های اعتقادی و رفتار ناپسند مردم، انسان را به خوبی‌ها فرامی‌خواند و به شیوه موعظه، مردم را به‌سوی عبرت گرفتن از حقیقت دعوت می‌کند. در بعضی از اشعار عصری [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]]، به‌نوعی فریاد پرخاش وی را در دفاع از وطن و آزادی می‌توان شنید. گاهی نیز در قالب بیان فلسفه شاعری دیگر، مسائل تعلیمی را مطرح می‌کند <ref>ر.ک: همان، ص113- 114</ref>.
[[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] در زمینه اشعار تعلیمی، به چند شکل عمل کرده است؛ گاه با تک‌بیت‌هایی در لابه‌لای دیگر اشعار خود، به بیان نکته‌های اخلاقی، عرفانی و مذهبی می‌پردازد و گاه، در قالب‌های شعری مختلف به‌طور مستقل نصیحت‌گری می‌کند. گاهی به شیوه تمثیل و حکایت به بیان نکته‌های اخلاقی و آموزنده و در بعضی از موارد نیز به‌صورت غیرمستقیم و در قالب طنزهای اجتماعی، در عین سرزنش محیط فاسد اجتماعی، ضعف‌های اعتقادی و رفتار ناپسند مردم، انسان را به خوبی‌ها فرامی‌خواند و به شیوه موعظه، مردم را به‌سوی عبرت گرفتن از حقیقت دعوت می‌کند. در بعضی از اشعار عصری [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]]، به‌نوعی فریاد پرخاش وی را در دفاع از وطن و آزادی می‌توان شنید. گاهی نیز در قالب بیان فلسفه شاعری دیگر، مسائل تعلیمی را مطرح می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص113- 114</ref>.


ازجمله نصایح [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] به دیگران، دعوت به خداپرستی، اقتدا به پیر و مرشد، قناعت، کار و تلاش، دعوت به عشق و خوش بودن، صبر و شکیبایی در برابر مصیبت‌ها، ترک خصومت با یکدیگر، کسب معرفت و تسلط بر نفس و ترک لذت‌های نفسانی، پرهیز از افسوس خوردن و ناراحتی از حوادث روزگار، اغتنام فرصت، پاس حرمت پیران، قدرشناسی نشاط دوران جوانی و دعوت به کسب کمال و فضل و هنر هستند <ref>ر.ک: همان، ص114</ref>.
ازجمله نصایح [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] به دیگران، دعوت به خداپرستی، اقتدا به پیر و مرشد، قناعت، کار و تلاش، دعوت به عشق و خوش بودن، صبر و شکیبایی در برابر مصیبت‌ها، ترک خصومت با یکدیگر، کسب معرفت و تسلط بر نفس و ترک لذت‌های نفسانی، پرهیز از افسوس خوردن و ناراحتی از حوادث روزگار، اغتنام فرصت، پاس حرمت پیران، قدرشناسی نشاط دوران جوانی و دعوت به کسب کمال و فضل و هنر هستند<ref>ر.ک: همان، ص114</ref>.


[[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] از روش قصه‌گویی تمثیلی یا فابل برای بیان اغلب موضوعات استفاده کرده است. گاهی برای پند و اندرز، گاهی برای خنداندن در قالب‌های فکاهی یا طنز و گاهی برای هجو، از این شیوه بهره گرفته است. حکایت‌های [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]]، گاه به زبان حیوانات و گاه با زبان انسان‌ها، مطرح شده است. بیشترین استفاده او از این روش، در بیان مشکلات اجتماعی عصر خویش است. وی سعی می‌کند در قالب حکایت، جامعه عصر خود را به تصویر کشد. او در لابه‌لای اشعار قصه محور خود، به جریانات و حوادث عصر، گریز می‌زند. هنرمندی او در استفاده از الفاظ روزنامه‌ای و عامیانه در قالب حکایات، قابل تحسین است. در بین حکایات وی، اشعار ترجمه‌ای از آثار اروپاییان نیز یافت می‌شود. [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] در بیان حکایات، از قالب‌هایی همچون: مثنوی، قطعه، غزل، ترکیب‌بند و مسمط مربع استفاده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.
[[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] از روش قصه‌گویی تمثیلی یا فابل برای بیان اغلب موضوعات استفاده کرده است. گاهی برای پند و اندرز، گاهی برای خنداندن در قالب‌های فکاهی یا طنز و گاهی برای هجو، از این شیوه بهره گرفته است. حکایت‌های [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]]، گاه به زبان حیوانات و گاه با زبان انسان‌ها، مطرح شده است. بیشترین استفاده او از این روش، در بیان مشکلات اجتماعی عصر خویش است. وی سعی می‌کند در قالب حکایت، جامعه عصر خود را به تصویر کشد. او در لابه‌لای اشعار قصه محور خود، به جریانات و حوادث عصر، گریز می‌زند. هنرمندی او در استفاده از الفاظ روزنامه‌ای و عامیانه در قالب حکایات، قابل تحسین است. در بین حکایات وی، اشعار ترجمه‌ای از آثار اروپاییان نیز یافت می‌شود. [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] در بیان حکایات، از قالب‌هایی همچون: مثنوی، قطعه، غزل، ترکیب‌بند و مسمط مربع استفاده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.
خط ۶۱: خط ۶۱:
مثنوی «خر بیمار و سگ بیکار» ازجمله حکایات مطایبه آمیز [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که آن را در سال 1324ش، سروده است<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. «داستان شیر و خرس و گوسفند»، ازجمله اشعار تمثیلی اوست که آن را در سال 1325ش، برای روزنامه تهران مصور سرود. گویا قصد او از این حکایت، اشاره به جنگ جهانی دوم و اختلاف آلمان و متفقین در اشغال ایران بود که آن را در قالب شیر و خرسی که طمع به شکار گوسفندی (ایران) دارند، به تصویر کشید. در ادبیات، خرس، در حرص و امساک و دوستی مثل است و شیر، نمادی از قدرت و شجاعت و گوسفند، نماد بی‌دفاعی و مظلومیت<ref>ر.ک: همان، ص116- 117</ref>.
مثنوی «خر بیمار و سگ بیکار» ازجمله حکایات مطایبه آمیز [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که آن را در سال 1324ش، سروده است<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. «داستان شیر و خرس و گوسفند»، ازجمله اشعار تمثیلی اوست که آن را در سال 1325ش، برای روزنامه تهران مصور سرود. گویا قصد او از این حکایت، اشاره به جنگ جهانی دوم و اختلاف آلمان و متفقین در اشغال ایران بود که آن را در قالب شیر و خرسی که طمع به شکار گوسفندی (ایران) دارند، به تصویر کشید. در ادبیات، خرس، در حرص و امساک و دوستی مثل است و شیر، نمادی از قدرت و شجاعت و گوسفند، نماد بی‌دفاعی و مظلومیت<ref>ر.ک: همان، ص116- 117</ref>.


او در سال 1331ش، مثنوی «جوانمردی» را سرود. گویا قصد او از بیان این تمثیل، اشاره به فساد اخلاقی محیط زندگی خود بود که مردم در آن، پاسخ خوبی و جوانمردی را به بدی می‌دهند<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. «یزدان‌شناس» از دیگر حکایات [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که آن را با اقتباس از شعر ژان کوکتو، شاعر، نویسنده و نقاش فرانسوی (1963 م)، در سال 1331ش، سروده است. او در این سروده، به مقایسه مردمان گذشته و امروز در پایبندی به اعتقادات پرداخته و به‌نوعی عدم اخلاص و ناسپاسی مردم زمان خود را زیر سؤال برده است. از دیگر حکایات او، غیر از نمونه‌های مذکور، حکایات: «آتش پنهان»، «کودکان مناسیدیکا»، «گل شکفته»، «میزان عدل»، «یار سپیدموی»، «افسانه»، «سنگ تراش ژاپنی»، «سرمایه‌دار فقیر»، «راز شب»، «آدم‌حسابی»، «چراغ‌نفتی»، «وطن عزیز ما»، «اندیشه فردا»، «لک‌لک» و «حق با قوی است» را باید نام برد <ref>ر.ک: همان، ص118- 119</ref>.
او در سال 1331ش، مثنوی «جوانمردی» را سرود. گویا قصد او از بیان این تمثیل، اشاره به فساد اخلاقی محیط زندگی خود بود که مردم در آن، پاسخ خوبی و جوانمردی را به بدی می‌دهند<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. «یزدان‌شناس» از دیگر حکایات [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که آن را با اقتباس از شعر ژان کوکتو، شاعر، نویسنده و نقاش فرانسوی (1963 م)، در سال 1331ش، سروده است. او در این سروده، به مقایسه مردمان گذشته و امروز در پایبندی به اعتقادات پرداخته و به‌نوعی عدم اخلاص و ناسپاسی مردم زمان خود را زیر سؤال برده است. از دیگر حکایات او، غیر از نمونه‌های مذکور، حکایات: «آتش پنهان»، «کودکان مناسیدیکا»، «گل شکفته»، «میزان عدل»، «یار سپیدموی»، «افسانه»، «سنگ تراش ژاپنی»، «سرمایه‌دار فقیر»، «راز شب»، «آدم‌حسابی»، «چراغ‌نفتی»، «وطن عزیز ما»، «اندیشه فردا»، «لک‌لک» و «حق با قوی است» را باید نام برد<ref>ر.ک: همان، ص118- 119</ref>.


غزل «حضور دل»، از دیگر غزل‌های تعلیمی و عرفانی [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که بعد از پند و نصیحت در زمینه‌هایی چون: ترک پیکار کردن در مواقعی که انسان احساس خطر می‌کند و ترک پیکار نکردن در مواقعی که به غلبه خود بر حریف مطمئن است، لزوم کار و تلاش و دوری از خوردن و خوابیدن، خردورزی و کسب فضل و فراهم کردن توشه‌ای برای آخرت، به اصل لزوم حضور قلب، برای درویش اشاره می‌کند و خدمت به خلق را از هر کار بهتر می‌داند. در اینجا به ابیاتی از این غزل اشاره می‌شود:
غزل «حضور دل»، از دیگر غزل‌های تعلیمی و عرفانی [[گلچین معانی، احمد|گلچین معانی]] است که بعد از پند و نصیحت در زمینه‌هایی چون: ترک پیکار کردن در مواقعی که انسان احساس خطر می‌کند و ترک پیکار نکردن در مواقعی که به غلبه خود بر حریف مطمئن است، لزوم کار و تلاش و دوری از خوردن و خوابیدن، خردورزی و کسب فضل و فراهم کردن توشه‌ای برای آخرت، به اصل لزوم حضور قلب، برای درویش اشاره می‌کند و خدمت به خلق را از هر کار بهتر می‌داند. در اینجا به ابیاتی از این غزل اشاره می‌شود:
۶۱٬۱۸۹

ویرایش