۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
وی در توصیف آیتالله حائری مینویسد: به نام و یاد تو ای پیشوای بزرگوار و مؤسس عالیمقدار! ای [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حایری]]! ای پایهگذار این اساس متین و بنای مکین که از در و بام و شالوده آن بوی حقیقت و معنویت به مشام جان میرسد و روح انسان را شاد میکند و دل اهل ایمان را صفا و دیده اهل وفا را نور و ضیا میدهد<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | وی در توصیف آیتالله حائری مینویسد: به نام و یاد تو ای پیشوای بزرگوار و مؤسس عالیمقدار! ای [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله حایری]]! ای پایهگذار این اساس متین و بنای مکین که از در و بام و شالوده آن بوی حقیقت و معنویت به مشام جان میرسد و روح انسان را شاد میکند و دل اهل ایمان را صفا و دیده اهل وفا را نور و ضیا میدهد<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ||
سپس از [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] با عنوان «پرچمدار بزرگ و رادمرد سترگ، آخرین علامه دوران و بزرگترین نابغه جهان»، یاد کرده <ref>ر.ک: همان، ص5</ref> و مینویسد: «ای زعیم اکرم و ای امام افخم، بیتردید که اجر و پاداشت از [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] کمتر نباشد؛ زیرا شالوده و پیریزی این اساس را آن مرد بزرگ ریخت و بنا را تو بالا برده و کنگره آن را به عرش اعلا رساندی. کی و کجا قم به خود دیده که هزاران ستاره فروزان در گرد یک ماه تابان، رجم شیاطین نموده و زینت آسمان و زمین باشند»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | سپس از [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] با عنوان «پرچمدار بزرگ و رادمرد سترگ، آخرین علامه دوران و بزرگترین نابغه جهان»، یاد کرده<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> و مینویسد: «ای زعیم اکرم و ای امام افخم، بیتردید که اجر و پاداشت از [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس]] کمتر نباشد؛ زیرا شالوده و پیریزی این اساس را آن مرد بزرگ ریخت و بنا را تو بالا برده و کنگره آن را به عرش اعلا رساندی. کی و کجا قم به خود دیده که هزاران ستاره فروزان در گرد یک ماه تابان، رجم شیاطین نموده و زینت آسمان و زمین باشند»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
وی در اشاره به وجه تسمیه کتاب، مینویسد: «بر اهل فضل و دانش واضح است که این اسم یا از باب تسمیه کل به اسم جزء است؛ زیراکه این کتاب متضمن ترجمه و احوال یکی از زعمای حوزه به نام [[حجت کوهکمری، سید محمد|آیتالله حجت]] است که آثار روشن و شاخصی از مدرسه و کتابخانه و مصنفات رشیقه و مؤلفات دقیقه از خود یادگار گذارده که خود این کتاب هم از آثار اوست؛ زیرا ابتدا تنها محرک این مؤلف حقیر هم ضایعه اسفناک و فاجعه دردناک فوت و رحلت ایشان شد... و یا از باب کنایه و استعاره، به دو معنی است که یکی از آنها این است که مراد از حجت و آثار او حضرت صاحبالزمان حجة بن الحسن(ع) حجت ثانیعشر است که در هر شهر و دیار آثار و در شهر قم، بخصوصه آثار زیادتری از هر جا دارد<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی در اشاره به وجه تسمیه کتاب، مینویسد: «بر اهل فضل و دانش واضح است که این اسم یا از باب تسمیه کل به اسم جزء است؛ زیراکه این کتاب متضمن ترجمه و احوال یکی از زعمای حوزه به نام [[حجت کوهکمری، سید محمد|آیتالله حجت]] است که آثار روشن و شاخصی از مدرسه و کتابخانه و مصنفات رشیقه و مؤلفات دقیقه از خود یادگار گذارده که خود این کتاب هم از آثار اوست؛ زیرا ابتدا تنها محرک این مؤلف حقیر هم ضایعه اسفناک و فاجعه دردناک فوت و رحلت ایشان شد... و یا از باب کنایه و استعاره، به دو معنی است که یکی از آنها این است که مراد از حجت و آثار او حضرت صاحبالزمان حجة بن الحسن(ع) حجت ثانیعشر است که در هر شهر و دیار آثار و در شهر قم، بخصوصه آثار زیادتری از هر جا دارد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده گاه از یک شخصیت در هر دو جلد کتاب یاد کرده است: «جناب آقای [[حائری، مرتضی|مرتضی حایری]]، نجل مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حایری حاج شیخ عبدالکریم یزدی]] است. از افاضل نامی و مدرسین سامی قم و حوزه علمیه قم است که افتخار این حوزه مقدسه تا ابد به نام والد معظم ایشان است. گرچه در جلد اول در ضمن باقيات الصالحات و آثار آیتالله حایری اجمالاً اشاره به ایشان و برادر ارجمندشان آقای آقا مهدی حایری نزیل طهران نمودیم، لکن چون وعده دادیم در جلد دوم بیش از آن ادای حق آنان را نمایم، در اینجا ایفای وعده خود را نموده و مینگارم... <ref>ر.ک: متن کتاب، جزء دوم، ص75</ref>. | نویسنده گاه از یک شخصیت در هر دو جلد کتاب یاد کرده است: «جناب آقای [[حائری، مرتضی|مرتضی حایری]]، نجل مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیتالله مؤسس حایری حاج شیخ عبدالکریم یزدی]] است. از افاضل نامی و مدرسین سامی قم و حوزه علمیه قم است که افتخار این حوزه مقدسه تا ابد به نام والد معظم ایشان است. گرچه در جلد اول در ضمن باقيات الصالحات و آثار آیتالله حایری اجمالاً اشاره به ایشان و برادر ارجمندشان آقای آقا مهدی حایری نزیل طهران نمودیم، لکن چون وعده دادیم در جلد دوم بیش از آن ادای حق آنان را نمایم، در اینجا ایفای وعده خود را نموده و مینگارم...<ref>ر.ک: متن کتاب، جزء دوم، ص75</ref>. | ||
در این کتاب، در ضمن شرح حال بزرگان، حوادثی که بر حوزه علمیه قم گذشته، نیز خاطرنشان شده است. | در این کتاب، در ضمن شرح حال بزرگان، حوادثی که بر حوزه علمیه قم گذشته، نیز خاطرنشان شده است. |
ویرایش