۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کناني، عبدالعزيز بن يحيي' به 'کنانی، عبدالعزیز بن یحیی') |
جز (جایگزینی متن - 'صليبا، جميل' به 'صلیبا، جمیل') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی]] (نویسنده) | [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی]] (نویسنده) | ||
[[ | [[صلیبا، جمیل]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 218/9 /ک9ح9 1371 | | کد کنگره =BP 218/9 /ک9ح9 1371 | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''كتاب الحيدة'''، تألیف [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز بن یحیی کنانی]] (متوفی 240ق)، تنها اثر برجایمانده اوست که در علم کلام، به زبان عربی، در نفی خلق قرآن کریم به رشته تحریر درآمده است. مقدمه و تحقیق اثر به قلم [[ | '''كتاب الحيدة'''، تألیف [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز بن یحیی کنانی]] (متوفی 240ق)، تنها اثر برجایمانده اوست که در علم کلام، به زبان عربی، در نفی خلق قرآن کریم به رشته تحریر درآمده است. مقدمه و تحقیق اثر به قلم [[صلیبا، جمیل|جمیل صلیبا]] به انجام رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[ | [[صلیبا، جمیل|جمیل صلیبا]] در ابتدای کتاب مقدمهای در هفت بخش نوشته است. این مقدمه مشتمل است بر: معرفی [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی،]] تحقیق در انتساب کتاب حیده به کنانی، مسئله خلق قرآن، تلخیص کتاب حیده، توصیف نسخههای خطی کتاب، اشاره به بعضی از نصوصی که مشتمل بر اخبار [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی]] هستند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. | ||
برخی مورخین در انتساب این کتاب به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] تشکیک کردهاند؛ کسانی چون ذهبی در ميزان الاعتدال و بهتبع او سبکی در طبقات الشافعية. محقق کتاب نفی اسناد کتاب حیده به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] را استدلالی عقلی دانسته، نه تحقیقی تاریخی. از [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] اثر دیگری نیز در دست نداریم که بتوانیم به آن رجوع کنیم و نظرات او در این کتاب را با آن مقابله کنیم. از طرفی ابن ندیم و خطیب بغدادی که متقدم بر ذهبی و سبکی بودهاند در اسناد کتاب حیده به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی]] تشکیک نکردهاند. درهرحال این موضوع قطعی است که [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] کتابی با نام الحيدة نوشته است، اما این کتاب که بعد از خروجش از مجلس مأمون بر اصحابش املا کرد، در ابتدا بیشتر از ده ورق نبود؛ چراکه خود در ابتدای صفحه 136 کتابش به این موضوع اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص19-17</ref>. با توجه به اینکه نسخی که از الحيدة به دست ما رسیده، اختلاف زیادی با هم دارد، ممکن است مباحثی را ناسخین به آن افزوده باشند؛ چراکه آنها بسیاری از اوقات تحریف میکنند یا الفاظ را تصحیف کرده یا به متن کتابی که موافق مذهبشان باشد، مطالبی را از جانب خود میافزایند تا بهوسیله آن برخی معانی را توضیح دهند یا با شواهدی که میشناسند مطالبی را تأیید کنند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | برخی مورخین در انتساب این کتاب به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] تشکیک کردهاند؛ کسانی چون ذهبی در ميزان الاعتدال و بهتبع او سبکی در طبقات الشافعية. محقق کتاب نفی اسناد کتاب حیده به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] را استدلالی عقلی دانسته، نه تحقیقی تاریخی. از [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] اثر دیگری نیز در دست نداریم که بتوانیم به آن رجوع کنیم و نظرات او در این کتاب را با آن مقابله کنیم. از طرفی ابن ندیم و خطیب بغدادی که متقدم بر ذهبی و سبکی بودهاند در اسناد کتاب حیده به [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی]] تشکیک نکردهاند. درهرحال این موضوع قطعی است که [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|کنانی]] کتابی با نام الحيدة نوشته است، اما این کتاب که بعد از خروجش از مجلس مأمون بر اصحابش املا کرد، در ابتدا بیشتر از ده ورق نبود؛ چراکه خود در ابتدای صفحه 136 کتابش به این موضوع اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص19-17</ref>. با توجه به اینکه نسخی که از الحيدة به دست ما رسیده، اختلاف زیادی با هم دارد، ممکن است مباحثی را ناسخین به آن افزوده باشند؛ چراکه آنها بسیاری از اوقات تحریف میکنند یا الفاظ را تصحیف کرده یا به متن کتابی که موافق مذهبشان باشد، مطالبی را از جانب خود میافزایند تا بهوسیله آن برخی معانی را توضیح دهند یا با شواهدی که میشناسند مطالبی را تأیید کنند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
معتزله، قائل به خلق قرآن کریم هستند. از جمله براهین معتزله بر خلق، این موارد است: اگر کلام خدا مخلوق نباشد لازم میآید که امر و نهی قدیم باشند و این هم محال است. کلام نیاز به مخاطب دارد؛ پس اگر مخاطب، مخلوق باشد کلام هم مخلوق است. همچنین خداوند با خودش سخن نمیگوید، بلکه با بندگانش سخن میگوید؛ پس اگر عبدمخلوق باشد کلام الله هم مخلوق است. دیگر اینکه خطاب الله تعالی به موسی غیر از خطابش به عیسی(ع) و محمد(ص) است؛ همچنانکه خطاب خداوند به بنیاسرائیل غیر از خطابش به عرب است و هر خطابی که به تبدل زمان و مکان تغییر کند کلام مخلوق است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | معتزله، قائل به خلق قرآن کریم هستند. از جمله براهین معتزله بر خلق، این موارد است: اگر کلام خدا مخلوق نباشد لازم میآید که امر و نهی قدیم باشند و این هم محال است. کلام نیاز به مخاطب دارد؛ پس اگر مخاطب، مخلوق باشد کلام هم مخلوق است. همچنین خداوند با خودش سخن نمیگوید، بلکه با بندگانش سخن میگوید؛ پس اگر عبدمخلوق باشد کلام الله هم مخلوق است. دیگر اینکه خطاب الله تعالی به موسی غیر از خطابش به عیسی(ع) و محمد(ص) است؛ همچنانکه خطاب خداوند به بنیاسرائیل غیر از خطابش به عرب است و هر خطابی که به تبدل زمان و مکان تغییر کند کلام مخلوق است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
[[ | [[صلیبا، جمیل|جمیل صلیبا]] خلاصه مطالب کتاب را در مقدمه در هفت شماره ذکر کرده که به آن اشاره میشود: | ||
# کتاب با مناظره [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی]] و بشر مریسی آغاز شده است. این مناظره از ابتدای کتاب تا صفحه 124 بر مبنای یک اصل میچرخد که عبارت است از کتاب و سنت نبوی. از اینجای کتاب، بشر درخواست میکند که اصل دیگری مبنا قرار گیرد و مناظره بر مبنای استدلال و قیاس پیگیری شود، نه بر اساس تنزیل و سنت<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | # کتاب با مناظره [[کنانی، عبدالعزیز بن یحیی|عبدالعزیز کنانی]] و بشر مریسی آغاز شده است. این مناظره از ابتدای کتاب تا صفحه 124 بر مبنای یک اصل میچرخد که عبارت است از کتاب و سنت نبوی. از اینجای کتاب، بشر درخواست میکند که اصل دیگری مبنا قرار گیرد و مناظره بر مبنای استدلال و قیاس پیگیری شود، نه بر اساس تنزیل و سنت<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | ||
# عبدالعزیز از بشر میپرسد که دلیل تو بر اینکه قرآن مخلوق است چیست؟ بشر میگوید: قرآن شیء است و به نص قرآن هر چیزی مخلوق است. سپس عبدالعزیز میگوید: «اگر منظور تو از اینکه قرآن شیء است، این است که موجود است و معدوم نیست، بله شیء است؛ اما اگر منظور تو این است که شیء اسمی برای قرآن است و قرآن مانند اشیاء دیگر است، خیر». معنای سخن عبدالعزیز این است که جاری میشود بر کلام الهی همان که خداوند بر خودش جاری کرده است. خداوند شیء را یکی از اسامی خود قرار نداده، بلکه نفسش را اکبر اشیاء دانسته و خود را از اشیاء مخلوقه خارج کرده و گفته است: '''ليس كمثله شيء''' (الشوری: 11) و اسامی خود را در کتابش برشمرده و خود را به «شیء» نام نبرده است؛ پس اگر شیء دلالت بر اثبات وجود میکند، کلام الهی شیء است؛ اما اگر دلالت بر اشیاء مخلوقه میکند، کلام الهی خارج از آن است<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | # عبدالعزیز از بشر میپرسد که دلیل تو بر اینکه قرآن مخلوق است چیست؟ بشر میگوید: قرآن شیء است و به نص قرآن هر چیزی مخلوق است. سپس عبدالعزیز میگوید: «اگر منظور تو از اینکه قرآن شیء است، این است که موجود است و معدوم نیست، بله شیء است؛ اما اگر منظور تو این است که شیء اسمی برای قرآن است و قرآن مانند اشیاء دیگر است، خیر». معنای سخن عبدالعزیز این است که جاری میشود بر کلام الهی همان که خداوند بر خودش جاری کرده است. خداوند شیء را یکی از اسامی خود قرار نداده، بلکه نفسش را اکبر اشیاء دانسته و خود را از اشیاء مخلوقه خارج کرده و گفته است: '''ليس كمثله شيء''' (الشوری: 11) و اسامی خود را در کتابش برشمرده و خود را به «شیء» نام نبرده است؛ پس اگر شیء دلالت بر اثبات وجود میکند، کلام الهی شیء است؛ اما اگر دلالت بر اشیاء مخلوقه میکند، کلام الهی خارج از آن است<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. |
ویرایش