۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصفهاني، محمدمهدي' به 'اصفهانی، محمدمهدی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''مجموعه فراستنامه'''، کتابی است مشتمل بر مقاله «علم فراست در منابع اسلامی» تألیف هادی عالمزاده و مریم معینینیا و کتاب «ترجمهای کهن از رساله فراست فخر رازی» ترجمه لطفالله عزیز هروی. | '''مجموعه فراستنامه'''، کتابی است مشتمل بر مقاله «علم فراست در منابع اسلامی» تألیف [[عالمزاده، هادي|هادی عالمزاده]] و [[مریم معینینیا]] و کتاب «ترجمهای کهن از رساله فراست فخر رازی» ترجمه [[عزيز هروي، لطفالله|لطفالله عزیز هروی]]. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
این مجموعه مشتمل است بر مقدمهای از محمدمهدی | این مجموعه مشتمل است بر مقدمهای از [[اصفهانی، محمدمهدی|محمدمهدی اصفهانی]]، یک مقاله و یک کتاب. کتاب یادشده «ترجمهای کهن از رساله فراست فخر رازی» ترجمه [[عزيز هروي، لطفالله|لطفالله عزیز هروی]] است که متن آن به همت دکتر [[سید حسین رضوی برقعی]] از روی تنها نسخه موجود آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، استنساخ و بر اساس نسخهای عربی از متن آن تصحیح شده و بار دیگر توسط دو تن از دانشجویان (مریم معینینیا و معصومعلی پنجه، زیر نظر و با مقابله و بازنگری استاد [[عالمزاده، هادي|هادی عالمزاده]])، با اصل نسخه و متن عربی آن مقابله شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به تعریف علم فراست پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده است که این علم که مکمل یافتههای طبیب سنتی از علم سحنه (همچون شناخت لاغری و فربهی، کوتاهی و بلندی قامت و امثال آنها) است، از علومی است که هم در مجموعههای علمی و دائرةالمعارفهای قدیمی مثل | در مقدمه، به تعریف علم فراست پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده است که این علم که مکمل یافتههای طبیب سنتی از علم سحنه (همچون شناخت لاغری و فربهی، کوتاهی و بلندی قامت و امثال آنها) است، از علومی است که هم در مجموعههای علمی و دائرةالمعارفهای قدیمی مثل «[[نفائس الفنون في عرائس العيون]]» از [[شمسالدین آملی، محمد بن محمود|شمسالدین محمد بن محمود آملی]]، «[[درة التاج]]» [[قطبالدين شیرازی، محمود بن مسعود|قطبالدین محمود شیرازی]] و هم در کتب و جوامع طب سنتی ما از جمله در کتاب «[[خلاصة الحكمة]]»، بهعنوان دهمین علمی که پیشنیاز آموزش پزشکی است، مورد اشاره قرار گرفته و دهها کتاب و رساله مستقل نیز در زبان فارسی و عربی، تحت این عنوان، طی قرون و اعصار، تألیف شده است که مراجعه به فهرست منابع موجود، میتواند معرف تعداد قابل توجهی از این آثار باشد. | ||
نویسنده این مقدمه معتقد است: اینکه در آموزههای دینی و اخلاقی، از بدگمانی نسبت به افراد، بهشدت نهی شده، ولذا قضاوت بر اساس قیافه، نسبت به خصوصیات افراد، نادرست شناخته شده، با شناخت برخی ویژگیهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک افراد، قطعا متفاوت است و آنچه ما از علم فراست انتظار داریم، چیزی در حد کمک به طبیب برای ژرفنگری در ویژگیهای مرتبط با سلامت و بیماری گیرندگان خدمات طب سنتی است؛ تا بدان وسیله، از مجموعه معاینات، علامات و یافتههای مرتبط با این دانش، بتوان خدمات پزشکی مناسبتری به بیمار ارائه نمود<ref>ر.ک: مقدمه، ص3-5</ref>. | نویسنده این مقدمه معتقد است: اینکه در آموزههای دینی و اخلاقی، از بدگمانی نسبت به افراد، بهشدت نهی شده، ولذا قضاوت بر اساس قیافه، نسبت به خصوصیات افراد، نادرست شناخته شده، با شناخت برخی ویژگیهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک افراد، قطعا متفاوت است و آنچه ما از علم فراست انتظار داریم، چیزی در حد کمک به طبیب برای ژرفنگری در ویژگیهای مرتبط با سلامت و بیماری گیرندگان خدمات طب سنتی است؛ تا بدان وسیله، از مجموعه معاینات، علامات و یافتههای مرتبط با این دانش، بتوان خدمات پزشکی مناسبتری به بیمار ارائه نمود<ref>ر.ک: مقدمه، ص3-5</ref>. | ||
بخش نخست این مجموعه، به مقاله «علم فراست در منابع اسلامی»، نوشته هادی عالمزاده و مریم معینینیا اختصاص یافته است. این مقاله در اصل، بهمثابه مقدمهای بر «ترجمهای کهن از رساله فراست فخر رازی» میباشد. | بخش نخست این مجموعه، به مقاله «علم فراست در منابع اسلامی»، نوشته [[عالمزاده، هادي|هادی عالمزاده]] و مریم معینینیا اختصاص یافته است. این مقاله در اصل، بهمثابه مقدمهای بر «ترجمهای کهن از رساله فراست فخر رازی» میباشد. | ||
در این مقاله، علم فراست، همان دانش قیافهشناسی دانسته شده و موضوع آن، «پی بردن به اخلاق و شخصیت آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی او» عنوان گردیده است. نویسندگان این مقاله، معتقدند علم فراست از طریق ترجمه منابع یونانی، بهویژه کتب طبی، وارد جهان اسلام گردید و دانشمندانی چون رازی، ابن سینا، ابن رشد و جز اینان، در این باب به بحث پرداختند و برخی از آنان نیز رسالهها و کتابهایی مستقل در این موضوع تألیف کردند که | در این مقاله، علم فراست، همان دانش قیافهشناسی دانسته شده و موضوع آن، «پی بردن به اخلاق و شخصیت آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی او» عنوان گردیده است. نویسندگان این مقاله، معتقدند علم فراست از طریق ترجمه منابع یونانی، بهویژه کتب طبی، وارد جهان اسلام گردید و دانشمندانی چون [[رازی، محمد بن زکریا|رازی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و جز اینان، در این باب به بحث پرداختند و برخی از آنان نیز رسالهها و کتابهایی مستقل در این موضوع تألیف کردند که «[[رسالة في الفراسة]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، از جمله آنها میباشد. | ||
آنچه در این مقاله آمده، گرچه برگرفته از تألیفات دانشمندان مسلمان و بعضا برجستهترین آنان است، ولی بیشتر آنها نه بر پایه یافتههای علمی پژوهشی امروز معقول و منطبق بر واقع و حقیقت است و نه بر اساس تعالیم اسلامی (کلامی، فقهی و اخلاقی) مقبول و مبتنی بر مبانی شرعی؛ بلکه طرح و بحث این نوع مطالب، تنها بهلحاظ ملاحظات تاریخی و با هدف شناخت زمینهها و علل و عوامل روحی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مؤثر در بروز خطا و صواب در اندیشهها و روشهای مطالعاتی و تحقیقاتی گذشتگان، پذیرفتنی است؛ که این خود، یکی از اهداف رویکرد دانشگاهها و مراکز علمی به «تاریخ علم» بشمار میآید. | آنچه در این مقاله آمده، گرچه برگرفته از تألیفات دانشمندان مسلمان و بعضا برجستهترین آنان است، ولی بیشتر آنها نه بر پایه یافتههای علمی پژوهشی امروز معقول و منطبق بر واقع و حقیقت است و نه بر اساس تعالیم اسلامی (کلامی، فقهی و اخلاقی) مقبول و مبتنی بر مبانی شرعی؛ بلکه طرح و بحث این نوع مطالب، تنها بهلحاظ ملاحظات تاریخی و با هدف شناخت زمینهها و علل و عوامل روحی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مؤثر در بروز خطا و صواب در اندیشهها و روشهای مطالعاتی و تحقیقاتی گذشتگان، پذیرفتنی است؛ که این خود، یکی از اهداف رویکرد دانشگاهها و مراکز علمی به «تاریخ علم» بشمار میآید. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
نویسندگان این مقاله، معتقدند که افلیمون در منابع کهن اسلامی، به خطا معاصر بقراط شمرده شده است. وی مدعی بوده که از ظاهر اندامهای اشخاص یا از چهره ایشان، به خلقیات آنان پی میبرد و سخنی که در زمینه استنباط یکی از ویژگیهای خلقی بقراط از تصویر او (یا با دیدن خود او) به وی نسبت داده شده، بسیار شهرت یافته است. | نویسندگان این مقاله، معتقدند که افلیمون در منابع کهن اسلامی، به خطا معاصر بقراط شمرده شده است. وی مدعی بوده که از ظاهر اندامهای اشخاص یا از چهره ایشان، به خلقیات آنان پی میبرد و سخنی که در زمینه استنباط یکی از ویژگیهای خلقی بقراط از تصویر او (یا با دیدن خود او) به وی نسبت داده شده، بسیار شهرت یافته است. | ||
نویسندگان در ادامه، به رسائلی که مسلمانان در باب فراست، نوشتهاند، اشاره کردهاند که از جمله آنها، عبارتند از: | نویسندگان در ادامه، به رسائلی که مسلمانان در باب فراست، نوشتهاند، اشاره کردهاند که از جمله آنها، عبارتند از: «[[رسالة الفراسة]]» منسوب به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]؛ «[[الفراسة: دليلك إلی معرفة أخلاق الناس و طبائعهم و كأنهم كتاب مفتوح|الفراسة]]» از [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]]؛ «[[رسالة في الفراسة]]» از [[علی المضیری البحرانی]]؛ «[[رسالة في الفراسة]]» که اصل عربی آن متعلق به فخرالدین رازی است و لطفاللّه هروی، در قرن هفتم قمری آن را به فارسی ترجمه کرده است؛ «[[السياسة في علم الفراسة]]» اثر [[شمسالدین محمد بن ابیطالب انصاری]] (متوفی 737ق) که در سال 2881م، در مصر چاپ شده است؛ «[[البهجة الأنسية في الفراسة الإنسانية]]» از [[زینالعابدین بن محمد العمری المرصفی]]؛ «[[مختصر في علم الفراسة]]» و... و سپس به بیان مطالبی پرداختهاند که این علم را از جمله علوم خفیه میداند؛ از جمله آنکه در روایتی از پیامبر(ص) آمده است که آن حضرت درباره معنی و تفسیر آیه '''إن في ذلك لآيات للمتوسّمين''' (حجر: 75) پاسخ دادهاند: منظور از متوسمان، ائمهاند که به نور هدایت الهی اقتدا نموده و هدایت یافتهاند؛ زیرا آنها از «فراست» برخوردارند. در تفسیر این آیه به نقل از ابن عباس نیز چنین آمده است که متوسمان کسانیاند که فراست میدانند؛ زیرا «متوسم چون نشانی دریابد، از آنجا استدلال کند» و قول خداوند در قرآن کریم '''تعرفهم بسيماهم''' (بقره: 273) اشاره به این علم دارد. همچنین در حدیث آمده است: «اتقوا فراسة المؤمن فإنّه ينظر بنور اللّه» (زنهار از فراست مؤمن؛ که او به نور خدا مینگرد). | ||
در پایان نیز به این نکته اشاره شده است که علم فراست، در قرون وسطی، رواج بیشتری یافت و علاقهمندان و مطلعان به این علم، آن را کمکم با سحر و جادو درهم آمیختند، چندانکه از مقوله خرافات گردید، اما با ظهور تمدن نوین، این دانش جامه جدیدی به تن کرد و مورد بررسی دانشمندان قرار گرفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6-17</ref>. | در پایان نیز به این نکته اشاره شده است که علم فراست، در قرون وسطی، رواج بیشتری یافت و علاقهمندان و مطلعان به این علم، آن را کمکم با سحر و جادو درهم آمیختند، چندانکه از مقوله خرافات گردید، اما با ظهور تمدن نوین، این دانش جامه جدیدی به تن کرد و مورد بررسی دانشمندان قرار گرفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6-17</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
مقاله دوم، در چهار باب به شرح زیر، به بیان مقتضیات کلی این علم اختصاص یافته است: | مقاله دوم، در چهار باب به شرح زیر، به بیان مقتضیات کلی این علم اختصاص یافته است: | ||
در باب اول، در هفت فصل، به معرفی علامات مزاجهای انسان اختصاص یافته و مطالبی پیرامون نشانههای مزاج کلی، علامات مزاج معتدل، علامات مزاج دماغ، علامات مزاج چشم، احوال زبان، احوال آوازها و علامات احوال دل مطرح گردیده است. | در باب اول، در هفت فصل، به معرفی علامات مزاجهای انسان اختصاص یافته و مطالبی پیرامون نشانههای مزاج کلی، علامات مزاج معتدل، علامات مزاج دماغ، علامات مزاج چشم، احوال زبان، احوال آوازها و علامات احوال دل مطرح گردیده است. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۲: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[]] | [[الفراسة: دليلك إلی معرفة أخلاق الناس و طبائعهم و كأنهم كتاب مفتوح]] | ||
[[]] | [[نفائس الفنون في عرائس العيون]] | ||
[[]] | [[رسالة في الفراسة]] | ||
[[]] | [[البهجة الأنسية في الفراسة الإنسانية]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات جدید]] | [[رده:مقالات جدید]] |
ویرایش