پرش به محتوا

انوار درخشان در تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین'
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
#:نيز گفتيم معناى اين سخن اين نيست كه مردم نتوانند از قرآن استفاده كنند و استنباط از قرآن و تفسير و اجتهاد در كلمات وحى جايز نباشد. زيرا قرآن براى فهم معانى و درك سخنانش ما را دعوت به تدبّر در آيات و تفكر و تعقل در آن مى‌كند. از طرف ديگر، پيامبر و اهل‌بيت حضرتش اضافه بر آنكه در همه آيات توضيح و تفسير ندارند، در جاهاى ديگر ما را به قواعد تفسير آشنا كرده‌اند و راه استفاده از قرآن را نشان داده‌اند، مثلاًاينكه زراره از امام باقر سؤال مى‌كند از آيۀ وضو: ''' «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق و امسحوا بروسكم و ارجلكم الى الكعبين» ''' (مائده 6) كه آيا بايد همه سر را مسح كرد و يا بعضى از سر كافى است، حضرت در پاسخ مى‌فرمايد: مسح سر در مقدارى از آن كافى است، چون خداوند در آيه فرموده: ''' «برؤسكم» ''' باء حرف جرّ براى تبعيض است.
#:نيز گفتيم معناى اين سخن اين نيست كه مردم نتوانند از قرآن استفاده كنند و استنباط از قرآن و تفسير و اجتهاد در كلمات وحى جايز نباشد. زيرا قرآن براى فهم معانى و درك سخنانش ما را دعوت به تدبّر در آيات و تفكر و تعقل در آن مى‌كند. از طرف ديگر، پيامبر و اهل‌بيت حضرتش اضافه بر آنكه در همه آيات توضيح و تفسير ندارند، در جاهاى ديگر ما را به قواعد تفسير آشنا كرده‌اند و راه استفاده از قرآن را نشان داده‌اند، مثلاًاينكه زراره از امام باقر سؤال مى‌كند از آيۀ وضو: ''' «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق و امسحوا بروسكم و ارجلكم الى الكعبين» ''' (مائده 6) كه آيا بايد همه سر را مسح كرد و يا بعضى از سر كافى است، حضرت در پاسخ مى‌فرمايد: مسح سر در مقدارى از آن كافى است، چون خداوند در آيه فرموده: ''' «برؤسكم» ''' باء حرف جرّ براى تبعيض است.
#:اين حديث مى‌خواهد نشان دهد كه يكى از روش‌هاى اهل‌بيت در فهم قرآن همين قواعد ادبى است و شما براى فهم قرآن از همين قواعد استفاده كنيد. البته تفسير به رأى مذمت شده است، پيش داورى و تحميل عقايد و بى‌توجهى به قواعد تفسير ممنوع است، امّا اين غير از تفسير اجتهادى و اعتماد به عقل و تدبّر در كلمات قرآن، همراه با رعايت شرايط و قواعد تفسير است و از جمله قواعد تفسير، تقدّم نص بر اجتهاد است. يعنى اگر در جايى روايتى از پيامبر و اهل‌بيت در توضيح و تفسير آيه وجود داشت، ظاهر آيه را به آن معناى تفسيرى جهت مى‌دهيم و نص را بر ظاهر مقدم مى‌داريم.
#:اين حديث مى‌خواهد نشان دهد كه يكى از روش‌هاى اهل‌بيت در فهم قرآن همين قواعد ادبى است و شما براى فهم قرآن از همين قواعد استفاده كنيد. البته تفسير به رأى مذمت شده است، پيش داورى و تحميل عقايد و بى‌توجهى به قواعد تفسير ممنوع است، امّا اين غير از تفسير اجتهادى و اعتماد به عقل و تدبّر در كلمات قرآن، همراه با رعايت شرايط و قواعد تفسير است و از جمله قواعد تفسير، تقدّم نص بر اجتهاد است. يعنى اگر در جايى روايتى از پيامبر و اهل‌بيت در توضيح و تفسير آيه وجود داشت، ظاهر آيه را به آن معناى تفسيرى جهت مى‌دهيم و نص را بر ظاهر مقدم مى‌داريم.
#:خوشبختانه در ميان مفسّران بزرگ شيعه اين شيوه بسيار متداول است و از شيخ بزرگ شيعه يعنى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در تبيان كه بگيريم و بياييم به طبرسى تا در قرن معاصر همچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اين شيوه مرضيه مورد توجه قرار گرفته و تفسير اجتهادى و تدبّرى اصل اساسى بوده است.
#:خوشبختانه در ميان مفسّران بزرگ شيعه اين شيوه بسيار متداول است و از شيخ بزرگ شيعه يعنى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در تبيان كه بگيريم و بياييم به طبرسى تا در قرن معاصر همچون [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اين شيوه مرضيه مورد توجه قرار گرفته و تفسير اجتهادى و تدبّرى اصل اساسى بوده است.
#:تفسير «انوار درخشان» نيز اين روش تفسيرى را مبناى كار خود قرار داده است و هر جا كه ظاهرا آيه با بعد عقلى قطعى تعارض داشته، آن حقيقت عقليه را مقدم مى‌دارد و به ظاهر آيه اكتفا نمى‌كند و بر اين مطلب هم استدلال مى‌كند، به عنوان نمونه در ذيل آيۀ: ''' «ردّوها علىّ فطفق مسحا بالسوق و الاعناق» ''' (ص، 33) كه علاّمه حسینى داستان حضرت سليمان را مطرح مى‌كند و اينكه جملۀ ''' «ردّوها علىّ» ''' به چه معناست، ايشان در توضيح داستان حضرت سليمان كه براى سان ديدن اسب‌هاى جنگى لشگر، به صحرا رفته بودند و ديدن اسب‌هاى ورزيده و آزموده او را به تعجب انداخت: «إذ عرض عليه بالعشى الصفنت الجياد» (ص، 31) تا آنجا كه مدت اين سان به درازا انجاميد، آفتاب غروب كرد: «احببت حب الخير عن ذكر ربى حتى توارت بالحجاب» (ص، 32) يكباره متوجه شد كه نماز عصر را نخوانده است و اين شكوه اسب‌هاى كار آزموده، حجابى از ذكر خدا شده و از ياد خدا غفلت كرده است. از خداوند درخواست كرد كه: ''' «ردّوها» ''' خورشيد را ملايكه بازگردانند تا من بتوانم در وقت مقرر نماز بخوانم.
#:تفسير «انوار درخشان» نيز اين روش تفسيرى را مبناى كار خود قرار داده است و هر جا كه ظاهرا آيه با بعد عقلى قطعى تعارض داشته، آن حقيقت عقليه را مقدم مى‌دارد و به ظاهر آيه اكتفا نمى‌كند و بر اين مطلب هم استدلال مى‌كند، به عنوان نمونه در ذيل آيۀ: ''' «ردّوها علىّ فطفق مسحا بالسوق و الاعناق» ''' (ص، 33) كه علاّمه حسینى داستان حضرت سليمان را مطرح مى‌كند و اينكه جملۀ ''' «ردّوها علىّ» ''' به چه معناست، ايشان در توضيح داستان حضرت سليمان كه براى سان ديدن اسب‌هاى جنگى لشگر، به صحرا رفته بودند و ديدن اسب‌هاى ورزيده و آزموده او را به تعجب انداخت: «إذ عرض عليه بالعشى الصفنت الجياد» (ص، 31) تا آنجا كه مدت اين سان به درازا انجاميد، آفتاب غروب كرد: «احببت حب الخير عن ذكر ربى حتى توارت بالحجاب» (ص، 32) يكباره متوجه شد كه نماز عصر را نخوانده است و اين شكوه اسب‌هاى كار آزموده، حجابى از ذكر خدا شده و از ياد خدا غفلت كرده است. از خداوند درخواست كرد كه: ''' «ردّوها» ''' خورشيد را ملايكه بازگردانند تا من بتوانم در وقت مقرر نماز بخوانم.
#:ايشان در اينجا شبهه‌اى علمى و عقلى را مطرح مى‌كند، كه آيا بازگرداندن كره خورشيد از سير و مدار خود مستلزم تغييراتى در منظومه شمسى، بلكه نسبت به ساير كرات نخواهد بود؟ اگر اين دگرگونى در تاريخ نظام افلاك است، آيا مى‌توان چنين امرى را قايل شد، اين كلمۀ ''' «ردّوها» ''' را چگونه معنا كنيم كه اين شبهه پيش نيايد؟ در توضيح اين آيه و براى رفع شبهه، توجيه و تفسيرى اجتهادى و نوعى تصرف در مدلول آيه مى‌كنند:
#:ايشان در اينجا شبهه‌اى علمى و عقلى را مطرح مى‌كند، كه آيا بازگرداندن كره خورشيد از سير و مدار خود مستلزم تغييراتى در منظومه شمسى، بلكه نسبت به ساير كرات نخواهد بود؟ اگر اين دگرگونى در تاريخ نظام افلاك است، آيا مى‌توان چنين امرى را قايل شد، اين كلمۀ ''' «ردّوها» ''' را چگونه معنا كنيم كه اين شبهه پيش نيايد؟ در توضيح اين آيه و براى رفع شبهه، توجيه و تفسيرى اجتهادى و نوعى تصرف در مدلول آيه مى‌كنند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش