۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک =964-548-244-5 | | شابک =964-548-244-5 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =05011 | ||
| کتابخوان همراه نور =05011 | | کتابخوان همراه نور =05011 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#پرسشها و پاسخهاى مطرح شده در اثر حاضر از نظر کیفیت يكسان نيست بهطورىكه برخى ساده هستند<ref>متن كتاب، ص 53- 54</ref> و بعضى متوسط<ref>همان، ص 120- 121</ref> و برخى پيچيده و فنى<ref>همان، ص 104- 106</ref> هستند. | #پرسشها و پاسخهاى مطرح شده در اثر حاضر از نظر کیفیت يكسان نيست بهطورىكه برخى ساده هستند<ref>متن كتاب، ص 53- 54</ref> و بعضى متوسط<ref>همان، ص 120- 121</ref> و برخى پيچيده و فنى<ref>همان، ص 104- 106</ref> هستند. | ||
#نویسنده در پاسخگويى به پرسشهاى مطرح شده در اثر حاضر، براى آنكه ذهن خواننده مشوّش نشود در همه موارد فقط پاسخ صحيح را نوشته و غالباً ً از ورود به مباحث اختلافى و بيان ساير اقوال خوددارى كرده است. بنابراین جويندگان مباحث تفصيلى و دقيقتر شايسته است به كتابهاى تخصصىتر مراجعه كنند. البته نویسنده گاهى افزون بر توضيح پاسخ صحيح به صورت مختصر به نظرهاى ديگر هم پرداخته و تفصيل بحث را به منابع ديگر ارجاع داده است.<ref>مثلاً در بحث جسمانى يا روحانى بودن معراج: همان، ص 170- 174</ref> | #نویسنده در پاسخگويى به پرسشهاى مطرح شده در اثر حاضر، براى آنكه ذهن خواننده مشوّش نشود در همه موارد فقط پاسخ صحيح را نوشته و غالباً ً از ورود به مباحث اختلافى و بيان ساير اقوال خوددارى كرده است. بنابراین جويندگان مباحث تفصيلى و دقيقتر شايسته است به كتابهاى تخصصىتر مراجعه كنند. البته نویسنده گاهى افزون بر توضيح پاسخ صحيح به صورت مختصر به نظرهاى ديگر هم پرداخته و تفصيل بحث را به منابع ديگر ارجاع داده است.<ref>مثلاً در بحث جسمانى يا روحانى بودن معراج: همان، ص 170- 174</ref> | ||
#نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا اينكه حضرت يوسف(ع) در زندان از ياد پروردگارش غافل شد، ترك اولى است؟»، نكته جالبى نوشته است: برخى از اين آيه ''' "وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِى عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ '''<ref>يوسف/ 42</ref> استفاده كردهاند كه يوسف در زندان از ياد پروردگارش غافل ماند و منشأ اين برداشت اين است كه ضمير در جمله ''' "فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ" ''' به ساقى شاه برمىگردد يا به حضرت يوسف(ع) در ميان مفسران اختلاف است. بنابر آنكه ضمير را به يوسف(ع) بازگردانيم معناى جمله چنين میشود: «شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد و به همين دليل، براى نجات خود به غير او توسل جست» و بر اثر اين بىتوجهى مرتكب ترك اولى شد، نه گناه... ولى بنابر نظر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، ضمير به «الذي» بر مىگردد و معناى جمله اين است كه شيطان از ياد رفيق زندانى يوسف محو كرد كه نزد ربّش از يوسف(ع) سخن به ميان آورد و همين فراموشى باعث شد كه يوسف(ع) چند سالى در زندان بماند<ref>همان، ص 100- 101</ref> | #نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا اينكه حضرت يوسف(ع) در زندان از ياد پروردگارش غافل شد، ترك اولى است؟»، نكته جالبى نوشته است: برخى از اين آيه ''' "وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِى عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ '''<ref>يوسف/ 42</ref> استفاده كردهاند كه يوسف در زندان از ياد پروردگارش غافل ماند و منشأ اين برداشت اين است كه ضمير در جمله ''' "فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ" ''' به ساقى شاه برمىگردد يا به حضرت يوسف(ع) در ميان مفسران اختلاف است. بنابر آنكه ضمير را به يوسف(ع) بازگردانيم معناى جمله چنين میشود: «شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد و به همين دليل، براى نجات خود به غير او توسل جست» و بر اثر اين بىتوجهى مرتكب ترك اولى شد، نه گناه... ولى بنابر نظر [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، ضمير به «الذي» بر مىگردد و معناى جمله اين است كه شيطان از ياد رفيق زندانى يوسف محو كرد كه نزد ربّش از يوسف(ع) سخن به ميان آورد و همين فراموشى باعث شد كه يوسف(ع) چند سالى در زندان بماند<ref>همان، ص 100- 101</ref> | ||
#نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا افسانه غرانيق صحت دارد؟» نوشته است: اين افسانه را هيچ يك از محققان علماى اسلام نپذيرفته و آن را خرافهاى بيش ندانستهاند و دلايلى عقلى، قرآنى و روايى بر نادرست بودن آن آوردهاند. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در ذيل آيه 52 حج، پس از نقل اين داستان و تصريح به واقعيت نداشتن آن، هفت آيه بر نادرستى آن ذكر میكند و پس از ذكر آيات، روايات و دلايل عقلى نيز بر نادرستى اين داستان مىآورد<ref>همان، ص 183- 184</ref> | #نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا افسانه غرانيق صحت دارد؟» نوشته است: اين افسانه را هيچ يك از محققان علماى اسلام نپذيرفته و آن را خرافهاى بيش ندانستهاند و دلايلى عقلى، قرآنى و روايى بر نادرست بودن آن آوردهاند. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در ذيل آيه 52 حج، پس از نقل اين داستان و تصريح به واقعيت نداشتن آن، هفت آيه بر نادرستى آن ذكر میكند و پس از ذكر آيات، روايات و دلايل عقلى نيز بر نادرستى اين داستان مىآورد<ref>همان، ص 183- 184</ref> | ||
ویرایش