۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « <div class='wikiInfo'> بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAu...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR .jpg|بندانگشتی| ]] | [[پرونده:NUR .jpg|بندانگشتی| ]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" | | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" | | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|- class="articleCode" | |||
|-class= | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
== تولد == | |||
میرمومن حدود سال 1190ش در روستای طولیان متولد شد. | |||
== خاندان == | |||
ایشان فرزند ارشد میراحمد که از بزرگان سادات رضاتوفیق بود و مادرشان مهرالنساء دختر قاید محمدیار از طایفه طیبی است . پدر ایشان از بزرگان سادات رضاتوفیق و فردی بسیار مشهور و متمول در آن دوران بود .آنچه از اسناد موجود بر می آید در آن دوران میر احمد بزرگ طایفه و دارای اعتبار و موقعیت اجتماعی بین همه اقوام بود و دارای املاک و مستغلات فراوان و از افراد بنام کهگیلویه در بین عام و خاص بود . | |||
== تحصیل == | |||
میرمومن بعد از اینکه به مکتب رفتند و خواندن و نوشتن و همچنین قرائت قرآن را یاد گرفتند به جهت علاقه ی شدید که به علوم اجداد طاهرینش داشتند تصمیم گرفتند که برای تحصیل به حوزه علمیه ی شیراز رهسپار گردند . | میرمومن بعد از اینکه به مکتب رفتند و خواندن و نوشتن و همچنین قرائت قرآن را یاد گرفتند به جهت علاقه ی شدید که به علوم اجداد طاهرینش داشتند تصمیم گرفتند که برای تحصیل به حوزه علمیه ی شیراز رهسپار گردند . | ||
ظاهراً پدر ایشان به جهت اینکه میر مومن پسر بزرگش بود و مال و اموال زیادی داشت و به تنهایی قادر به اداره ی املاک و مستغلات و احشام نبود و میر مومن دست راست ایشان بود ، موافق با تحصیل ایشان در شیراز که فاصله زیادی با کهگیلویه داشت نبود . ایشان که شیفته تحصیل و کسب علم بودند از آن موقعیت مالی بعنوان فرزند ارشد صرف نظر کردند و شب به خواهر خودش سیده زهرا میگوید اگر صبح از خواب بیدار شدید و دیدید که من نیستم نگران نباشید و به پدر بگویید که من برای برای تحصیل به شیراز رفتم . حقیقتا هجرت از کهگیلویه به شیراز دران عصر کار بسیار شاق وپرزحمتی بودولی درعین حال علاقه به علم اجدادش چنین راه سختی را برای او هموار کرد | ظاهراً پدر ایشان به جهت اینکه میر مومن پسر بزرگش بود و مال و اموال زیادی داشت و به تنهایی قادر به اداره ی املاک و مستغلات و احشام نبود و میر مومن دست راست ایشان بود ، موافق با تحصیل ایشان در شیراز که فاصله زیادی با کهگیلویه داشت نبود . ایشان که شیفته تحصیل و کسب علم بودند از آن موقعیت مالی بعنوان فرزند ارشد صرف نظر کردند و شب به خواهر خودش سیده زهرا میگوید اگر صبح از خواب بیدار شدید و دیدید که من نیستم نگران نباشید و به پدر بگویید که من برای برای تحصیل به شیراز رفتم . حقیقتا هجرت از کهگیلویه به شیراز دران عصر کار بسیار شاق وپرزحمتی بودولی درعین حال علاقه به علم اجدادش چنین راه سختی را برای او هموار کرد. | ||
ایشان حدودا در سال1205 هجری شمسی وارد شهر شیراز در مدرسه ی منصوریه و مدرسه خان شروع به تحصیل نموده است و قریب به 40 سال در شیراز ساکن بودند . در این مدت بعداز تحصیل وکسب فیض از علما بزرگ شیراز مانند مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی محلاتی متوفای 1284 قمری و آیت الله العظمی شیخ محمد مهدی کجوری 1293و آیت الله سیدعلی اکبر یزدی ومیرزا ابوطالب نواب متوفای 1301 به مراتب علمی بالای نائل گردیدند و به عنوان یکی از علما و مدرسین بزرگ مطرح بودند . متاسفانه از شاگردان ایشان در شیراز اطلاع موثقی در دست نمی باشد . یکی شاگرد ایشان مرحوم آیت الله آقا میرمحمدلطیف است که در منطقه کهگیلویه از اخوی خود ادبیات عرب ومقدار زیادی از احکام رافرا گرفتند | ایشان حدودا در سال1205 هجری شمسی وارد شهر شیراز در مدرسه ی منصوریه و مدرسه خان شروع به تحصیل نموده است و قریب به 40 سال در شیراز ساکن بودند . در این مدت بعداز تحصیل وکسب فیض از علما بزرگ شیراز مانند مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی محلاتی متوفای 1284 قمری و آیت الله العظمی شیخ محمد مهدی کجوری 1293و آیت الله سیدعلی اکبر یزدی ومیرزا ابوطالب نواب متوفای 1301 به مراتب علمی بالای نائل گردیدند و به عنوان یکی از علما و مدرسین بزرگ مطرح بودند . متاسفانه از شاگردان ایشان در شیراز اطلاع موثقی در دست نمی باشد . یکی شاگرد ایشان مرحوم آیت الله آقا میرمحمدلطیف است که در منطقه کهگیلویه از اخوی خود ادبیات عرب ومقدار زیادی از احکام رافرا گرفتند | ||
ایشان در زمان اقامت در شیراز به جهت موقعیت معنوی و علمی که داشتند به شدت مورد احترام علما ومردم ووالیان و حاکمان فارس بوده است به طوری که ایشان و سایر علمای شیراز را مشیرالملک در سرای مشیر دعوت می نمود و ضمن مباحث علمی و استفاده بردن از این مجالس علمی، ایشان را بسیار مورد تکریم واحترام فراوان قرار می داد . انچه که مسلم و قطعی است مشرالملک هر طلبه و روحانی عادی را دعوت نمیکند بلکه اعاظم از علما را دعوت میکرد . | ایشان در زمان اقامت در شیراز به جهت موقعیت معنوی و علمی که داشتند به شدت مورد احترام علما ومردم ووالیان و حاکمان فارس بوده است به طوری که ایشان و سایر علمای شیراز را مشیرالملک در سرای مشیر دعوت می نمود و ضمن مباحث علمی و استفاده بردن از این مجالس علمی، ایشان را بسیار مورد تکریم واحترام فراوان قرار می داد . انچه که مسلم و قطعی است مشرالملک هر طلبه و روحانی عادی را دعوت نمیکند بلکه اعاظم از علما را دعوت میکرد . | ||
== بازگشت به وطن == | |||
== | |||
در روستای طولیان در بین سادات عباسی رضاتوفیق یعنی طایفه میرجنگی و میرعلی دوستی نزاعی رخ داد که منجر به قتل سیدی به نام میر علی پناه از طایفه میرجنگی شد . موضوع به محکمه کشیده و میرعباس که پسرعموی مقتول و میرملا که برادر مقتول بودند خلاف انتظار در بهبهان زندانی شدند . بعد از آزادشدن از زندان میرملا به کهگیلویه برگشت ولی میرعباس از بهبهان به طرف شیراز حرکت کرد تا میر مومن را به جهت حل و فصل این غائله به منطقه برگرداند . | در روستای طولیان در بین سادات عباسی رضاتوفیق یعنی طایفه میرجنگی و میرعلی دوستی نزاعی رخ داد که منجر به قتل سیدی به نام میر علی پناه از طایفه میرجنگی شد . موضوع به محکمه کشیده و میرعباس که پسرعموی مقتول و میرملا که برادر مقتول بودند خلاف انتظار در بهبهان زندانی شدند . بعد از آزادشدن از زندان میرملا به کهگیلویه برگشت ولی میرعباس از بهبهان به طرف شیراز حرکت کرد تا میر مومن را به جهت حل و فصل این غائله به منطقه برگرداند . | ||
خط ۱۰۶: | خط ۸۷: | ||
ایشان مجددا تجدید فراش کرد وباخانمی از سادات مشهدی ازدواج کردند لکن باز دارای اولاد نشدند و بلاعقب ماند این عالم جلیل القدر بیست سال در منطقه مروج احکام وبه حل وفصل امور مردم رسیدگی کرد . | ایشان مجددا تجدید فراش کرد وباخانمی از سادات مشهدی ازدواج کردند لکن باز دارای اولاد نشدند و بلاعقب ماند این عالم جلیل القدر بیست سال در منطقه مروج احکام وبه حل وفصل امور مردم رسیدگی کرد . | ||
== | ==وفات== | ||
سادات مانند بقیه عشایر در آواخر فصل بهار به ییلاق کوچ میکردند . پس از سالها حیات پربرکت ایشان و تببین احکام شریعت در آن دیار کامل محروم و صعب العبور ، در سال آخر عمر به جهت این که غباری پیری بر او سایه افکنده بود و کسالتی هم بر او عارض شده نتوانست به ییلاق برود . گروهی از سادات به احترام ایشان کنارش ماندند و کوچ نکردند و حتی عده ای ازسادات میرجنگی که در حال کوچ بودند در بین راه متوجه شدند که میرمومن امسال نمیاید و برگشتند . در جوار این عالم ماندند و چنین گفتند که ییلاق بدون آمیرمؤمن لطف و صفای ندارد . سرانجام درهمان سال یعنی سال 1262 هجری شمسی در سن 72 سالگی رحلت کردند وبه اجداد طاهرینش محلق شدند رحمه الله علیه رحمه واسعه وحشره مع اجداده الطاهرین و در روستای طولیان به خاک سپرده شدند . بنایی بر قبر ایشان گذاشته شده که تا الان باقی است. | سادات مانند بقیه عشایر در آواخر فصل بهار به ییلاق کوچ میکردند . پس از سالها حیات پربرکت ایشان و تببین احکام شریعت در آن دیار کامل محروم و صعب العبور ، در سال آخر عمر به جهت این که غباری پیری بر او سایه افکنده بود و کسالتی هم بر او عارض شده نتوانست به ییلاق برود . گروهی از سادات به احترام ایشان کنارش ماندند و کوچ نکردند و حتی عده ای ازسادات میرجنگی که در حال کوچ بودند در بین راه متوجه شدند که میرمومن امسال نمیاید و برگشتند . در جوار این عالم ماندند و چنین گفتند که ییلاق بدون آمیرمؤمن لطف و صفای ندارد . سرانجام درهمان سال یعنی سال 1262 هجری شمسی در سن 72 سالگی رحلت کردند وبه اجداد طاهرینش محلق شدند رحمه الله علیه رحمه واسعه وحشره مع اجداده الطاهرین و در روستای طولیان به خاک سپرده شدند . بنایی بر قبر ایشان گذاشته شده که تا الان باقی است. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۹۴: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:جدید]] | [[رده:جدید]] |
ویرایش