۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد' به 'سيد ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''بديع القرآن'''، به زبان عربى، تأليف زكىالدين عبدالعظيم بن عبدالواحد معروف به ابن ابىالاصبع | '''بديع القرآن'''، به زبان عربى، تأليف [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|زكىالدين عبدالعظيم بن عبدالواحد]] معروف به [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع مصرى]]، متوفى به سال 654ق، با مقدمه و تحقيق [[شرف، محمد|حفنى محمد شرف]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در آغاز درباره كلمه «بديع» و معناى لغوى و اصطلاحى آن بحث مىكنيم تا معلوم گردد كه در نظر ابن | در آغاز درباره كلمه «بديع» و معناى لغوى و اصطلاحى آن بحث مىكنيم تا معلوم گردد كه در نظر [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]]، كلمه «بديع» بر تمام فنون بديعى و زيبايىهاى لفظى و معنوى كه به مجموع آنها، علوم بلاغى گويند و سه علم: معانى، بيان و بديع را شامل مىشود، اطلاق گرديده و منظور [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]] از «[[بديع القرآن]]» اطلاقى است عام و شامل تمام مسائل سه رشته مزبور مىشود.<ref>مقدمه محقق، ص33، علوى، سيد محمد، ص9</ref> | ||
در كتب پيشينيان، مباحث بلاغت و نقد ادبى، بهطور مختلط نوشته مىشد و همين نوشتهها، به نوشتن كتبى در باب صور بلاغى و اعجاز قرآنى، منتهى شد. البته در برخى از آثار، مباحث نقد ادبى، بيشتر مطرح مىشد و در بعضى ديگر غلبه با مباحث علوم بلاغى بود و تمام اينها سرانجام به جنبههاى بلاغى قرآن و اعجاز آن منتهى شد.<ref>علوى، سيد محمد، ص21</ref> | در كتب پيشينيان، مباحث بلاغت و نقد ادبى، بهطور مختلط نوشته مىشد و همين نوشتهها، به نوشتن كتبى در باب صور بلاغى و اعجاز قرآنى، منتهى شد. البته در برخى از آثار، مباحث نقد ادبى، بيشتر مطرح مىشد و در بعضى ديگر غلبه با مباحث علوم بلاغى بود و تمام اينها سرانجام به جنبههاى بلاغى قرآن و اعجاز آن منتهى شد.<ref>علوى، سيد محمد، ص21</ref> | ||
پيش از ابن | پيش از [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]]، دانشمندانى بودهاند كه درباره مفردات و غريب قرآن، مجاز، معانى و نظم قرآن، كتاب نوشتهاند و غرض اساسى آنان بيان خصائص اسلوب قرآن، از جنبه لغت و نظم و اسلوب آن بوده و حتى برخى نيز سرّ بلاغت قرآن و اعجاز آن و تأثيرش در نفوذ و اذهان را بيان كردهاند. | ||
نویسنده، دو كتاب به نامهاى «تحرير التحبير» و | نویسنده، دو كتاب به نامهاى «تحرير التحبير» و «[[بديع القرآن]]» در زمينه علوم بلاغى تأليف كرده است. محقق كتاب در مقدمه «[[بديع القرآن]]» به وجوه اختلاف دو كتاب اشاره كرده است. وى به انواعى از بديع كه در «[[بديع القرآن]]» آمده و در «تحرير التحبير» نيامده اشاره مىكند كه عبارت است از: «التفصيل»، «الإلجاء»، «التنظير»، «الزيادة التى تفيد اللفظ فصاحة و حسناً»، «التفريق و الجمع» و «الرمز و الإيماء».<ref>مقدمه محقق، ص93</ref> | ||
ليكن كتاب | ليكن كتاب «[[بديع القرآن]]» [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]]، كتابى است كه انواع فنون بلاغى و صنايع ادبى موجود در قرآن را مورد بحث قرار داده و از اين نظر، حائز اهميت است و كتب نوشتهشده پيش از او، از اين جامعيت برخوردار نيست.<ref>علوى، سيد محمد، ص22</ref> | ||
كتاب | كتاب «[[بديع القرآن]]»، دليل روشنى است بر توانايى علمى نویسنده آن؛ زيرا مثلاً در آيه 44 سوره هود: ''' «و قيل يا أرض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى...» ''' كه 17 كلمه غير مكرر دارد و نوزده قسم از فنون بديعى و بلاغى را، پس از تعريف ابداع، نشان داده و افزوده است كه در هيچ كلام منظوم و منثورى نه ديدهام و نه شنيدهام كه همچون آيه ''' «و قيل يا أرض ابلعى ماءك...» '''، صنعت ابداع، وجود داشته باشد.<ref>همان، ص29</ref> | ||
ابن | [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]]، تنها يك مصنف و نویسنده و مؤلف كتب بلاغى نيست، بلكه علاوه بر اينكه شاعر تواناى پراحساسى بوده و احساسات او در شعرش بهخوبى نمودار است، ناقد بزرگى نيز بشمار مىآيد؛ زيرا اشعار بسيارى از شاعران را نقد كرده و خود نيز اشعار فراوانى سروده است. | ||
وى از علماى بلاغى پيش از خود متأثر و در علماى بلاغى پس از خود مؤثر بوده است. وى بيش از همه از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، متأثر شده و تأثير [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در كتاب «بديع القرآن» محسوس است؛ زيرا پس از آنكه «تهكّم» را در بلاغت توضيح مىدهد، به اظهار نظر مفسران مىپردازد و مىگويد: «فقد ذهب بعض المفسرين إلى أنّهم...» و روشن است كه مفسر مورد نظر وى در اين مورد خاص، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بوده؛ زيرا [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نخستين كسى است كه قرآن مجيد را از جنبه بلاغى، تفسير كرده است.<ref>همان، ص40 و 41</ref> | وى از علماى بلاغى پيش از خود متأثر و در علماى بلاغى پس از خود مؤثر بوده است. وى بيش از همه از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، متأثر شده و تأثير [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در كتاب «بديع القرآن» محسوس است؛ زيرا پس از آنكه «تهكّم» را در بلاغت توضيح مىدهد، به اظهار نظر مفسران مىپردازد و مىگويد: «فقد ذهب بعض المفسرين إلى أنّهم...» و روشن است كه مفسر مورد نظر وى در اين مورد خاص، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بوده؛ زيرا [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نخستين كسى است كه قرآن مجيد را از جنبه بلاغى، تفسير كرده است.<ref>همان، ص40 و 41</ref> | ||
يكى ديگر از كسانى كه ابن ابىالاصبع از او متأثر است، قدامة بن جعفر است كه در ابن ابىالاصبع تأثير فراوان گذاشته و او هم به ديده احترام به قدامه نگريسته و از آراء قدامه دفاع كرده و او را بر ديگران ترجيح داده و همچون قدامة بن جعفر، صنعت اشاره، ارداف و تمثيل را سه صنعت جدا از يكديگر دانسته و اعتراض «آمدى» را بر قدامه، غير قابل قبول دانسته و گفته است: «و الحق مع قدامة دونه...»؛ زيرا «آمدى» سه صنعت مزبور را يك صنعت دانسته و تفاوتى ميان آنها قائل نبوده و در نامهاى به ابن عميد نوشته و اين مسئله را از اخطاء و اغاليط قدامة بن جعفر برشمرده است. | يكى ديگر از كسانى كه [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]] از او متأثر است، قدامة بن جعفر است كه در [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]] تأثير فراوان گذاشته و او هم به ديده احترام به قدامه نگريسته و از آراء قدامه دفاع كرده و او را بر ديگران ترجيح داده و همچون قدامة بن جعفر، صنعت اشاره، ارداف و تمثيل را سه صنعت جدا از يكديگر دانسته و اعتراض «آمدى» را بر قدامه، غير قابل قبول دانسته و گفته است: «و الحق مع قدامة دونه...»؛ زيرا «آمدى» سه صنعت مزبور را يك صنعت دانسته و تفاوتى ميان آنها قائل نبوده و در نامهاى به ابن عميد نوشته و اين مسئله را از اخطاء و اغاليط قدامة بن جعفر برشمرده است. | ||
ابن | [[ابن ابیاصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد|ابن ابىالاصبع]]، از رمّانى و كتاب «النكت في إعجاز القرآن» وى نيز متأثر است؛ زيرا در باب «استعاره» در طليعه گفتارش، سخن رمّانى را نقل كرده است. همچنين از ابن رشيق قيروانى و كتاب «العمدة» وى تأثر پذيرفته است؛ از اسامة بن منقذ و كتاب «البديع» او نيز بهره جسته است. | ||
وى از دو دانشمند معاصرش، موفقالدين بغدادى (متوفى 629ق)، مؤلف «قوانين البلاغة» و شرفالدين التيفاشى (متوفى 651ق)، مؤلف كتاب «البديع» نيز بهرهمند شده است.<ref>همان، ص41 و 42</ref> | وى از دو دانشمند معاصرش، موفقالدين بغدادى (متوفى 629ق)، مؤلف «قوانين البلاغة» و شرفالدين التيفاشى (متوفى 651ق)، مؤلف كتاب «البديع» نيز بهرهمند شده است.<ref>همان، ص41 و 42</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[بديع القرآن]] | [[بديع القرآن]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش