العدل الشاهد في تحقيق المشاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR25181J1.jpg | عنوان = ‏العدل الشاهد في تحقيق المشاهد |...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}  
}}  
   
   
 
'''العدل الشاهد في تحقيق المشاهد'''، اثر [[حسینی شافعی، عثمان مروخ|سید عثمان مدوخ حسینی شافعی]] (متوفی 1305ق)، رساله‌ای است مختصر در تحقیق پیرامون مشاهد و مقابری که در قاهره، مصر و اطراف آن دو، منسوب به اهل‌ بیت پیامبر(ص) می‌باشد.
'''العدل الشاهد في تحقيق المشاهد'''، اثر سید عثمان مدوخ حسینی شافعی (متوفی 1305ق)، رساله‌ای است مختصر در تحقیق پیرامون مشاهد و مقابری که در قاهره، مصر و اطراف آن دو، منسوب به اهل‌ بیت پیامبر(ص) می‌باشد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۵: خط ۳۴:


در مقدمة الكتاب، به این نکته اشاره شده که عقیده درستی که خداوند برخی از بندگان خویش را به آن مخصوص گردانیده، صاحب آن عقیده را به تصدیق آنچه می‌شنود، تا زمانی که دلیلی بر وجود آن باشد، وادار می‌نماید؛ لاجرم آن را می‌پذیرد و این اعتقاد، سیره پاکیزه وی که دور از هر شک و گمان است، در همه کردارهای وی که به دین مربوط است، می‌گردد و در پی آن نور ایمان در دلش ساطع می‌شود؛ در نتیجه وقتی دعا می‌کند، مستجاب می‌شود و وقتی آهنگ زیارتی مقبول می‌کند و خدا را در سختی‌ها به فریادرسی می‌خواند، خداوند به برکت آن، گشایش در کارش ایجاد می‌کند؛ البته چنین چیزی در توده مردم اندک است...
در مقدمة الكتاب، به این نکته اشاره شده که عقیده درستی که خداوند برخی از بندگان خویش را به آن مخصوص گردانیده، صاحب آن عقیده را به تصدیق آنچه می‌شنود، تا زمانی که دلیلی بر وجود آن باشد، وادار می‌نماید؛ لاجرم آن را می‌پذیرد و این اعتقاد، سیره پاکیزه وی که دور از هر شک و گمان است، در همه کردارهای وی که به دین مربوط است، می‌گردد و در پی آن نور ایمان در دلش ساطع می‌شود؛ در نتیجه وقتی دعا می‌کند، مستجاب می‌شود و وقتی آهنگ زیارتی مقبول می‌کند و خدا را در سختی‌ها به فریادرسی می‌خواند، خداوند به برکت آن، گشایش در کارش ایجاد می‌کند؛ البته چنین چیزی در توده مردم اندک است...
وی سپس از درستی توسل و شفاعت سخن می‌گوید. سپس اندکی پیرامون موضوع کتاب توضیح می‌دهد و منابع خویش را در تألیف این کتاب ذکر می‌کند. آنگاه خاطرنشان می‌کند که کتاب خود را با بیان اندکی از سیره رسول‌الله(ص) آغاز می‌نماید و در ذیل عنوان «ذكر نسبه الشریف»، به‌صورت مختصر به شرح زندگانی آن حضرت می‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمة الكتاب، ص6-11</ref>.
وی سپس از درستی توسل و شفاعت سخن می‌گوید. سپس اندکی پیرامون موضوع کتاب توضیح می‌دهد و منابع خویش را در تألیف این کتاب ذکر می‌کند. آنگاه خاطرنشان می‌کند که کتاب خود را با بیان اندکی از سیره رسول‌الله(ص) آغاز می‌نماید و در ذیل عنوان «ذكر نسبه الشریف»، به‌صورت مختصر به شرح زندگانی آن حضرت می‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمة الكتاب، ص6-11</ref>.


از جمله موضوعات مطرح‌شده در کتاب، تحقیقی است که نویسنده پیرامون مدفن شریف رأس مبارک امام حسین(ع) انجام داده است. وی معتقد است پس از رسیدن سر مبارک امام(ع) به شام، درباره مدفن آن، نظریات زیادی وجود دارد که خلاصه آن، دو قول است:
از جمله موضوعات مطرح‌شده در کتاب، تحقیقی است که نویسنده پیرامون مدفن شریف رأس مبارک امام حسین(ع) انجام داده است. وی معتقد است پس از رسیدن سر مبارک امام(ع) به شام، درباره مدفن آن، نظریات زیادی وجود دارد که خلاصه آن، دو قول است:
نخست آنکه اولاد امام حسین(ع)، سر مبارک ایشان را گرفته تا در هر مکانی که مایلند، دفن نمایند. برخی مورخین معقتدند که رأس مبارک پس از انتقال به کربلا، نزد جسم شریف آن حضرت دفن گردید و برخی دیگر، معتقدند که به مدینه منتقل شد و در مکانی نامعلوم در بقیع دفن گردید و برخی دیگر، بر این باورند که از بیم دشمنان، سر مبارک در مکانی مجهول دفن شد. نویسنده، تمامی این اقوال را بدون دلیل و اماره دانسته و معتقد است که بنا بر این نظریه، رأس مبارک آن حضرت، مشهد مخصوص و معلومی ندارد. در مقابل، طبق نظریه دوم، سر مبارک، پس از رسیدن به شام، در مسجد کوچکی در دمشق، نزدیک باب قرادیس دفن گردید.
نخست آنکه اولاد امام حسین(ع)، سر مبارک ایشان را گرفته تا در هر مکانی که مایلند، دفن نمایند. برخی مورخین معقتدند که رأس مبارک پس از انتقال به کربلا، نزد جسم شریف آن حضرت دفن گردید و برخی دیگر، معتقدند که به مدینه منتقل شد و در مکانی نامعلوم در بقیع دفن گردید و برخی دیگر، بر این باورند که از بیم دشمنان، سر مبارک در مکانی مجهول دفن شد. نویسنده، تمامی این اقوال را بدون دلیل و اماره دانسته و معتقد است که بنا بر این نظریه، رأس مبارک آن حضرت، مشهد مخصوص و معلومی ندارد. در مقابل، طبق نظریه دوم، سر مبارک، پس از رسیدن به شام، در مسجد کوچکی در دمشق، نزدیک باب قرادیس دفن گردید.
نویسنده در تأیید این نظریه، می‌نویسد:
نویسنده در تأیید این نظریه، می‌نویسد:
# سیوطی در «تاريخ الخلفاء»، نوشته: رأس شریف پس از صد سال از دفن آن در مدفنی در نزدیکی باب قرادیس در دمشق، به مکانی دیگر منتقل گردید.
# [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در «[[تاريخ الخلفاء (سیوطی)|تاريخ الخلفاء]]»، نوشته: رأس شریف پس از صد سال از دفن آن در مدفنی در نزدیکی باب قرادیس در دمشق، به مکانی دیگر منتقل گردید.
# مشهد رأس الحسین در قلعه عسقلان، در اراضی فلسطین، مشهور است. این مشهد، توسط امیرالجیوش بدرالجمالی، بعد از سال 480ق، تعمیر شد. سپس پسر او، ملک افضل، بعد از خراب کردن بنا و بیرون آوردن سر مبارک و قرار دادن آن در بهترین و محترم‌ترین خانه و نوسازی مشهد، آن را به مکان مزبور بازگرداند (در سال 491ق).
# مشهد رأس الحسین در قلعه عسقلان، در اراضی فلسطین، مشهور است. این مشهد، توسط امیرالجیوش بدرالجمالی، بعد از سال 480ق، تعمیر شد. سپس پسر او، ملک افضل، بعد از خراب کردن بنا و بیرون آوردن سر مبارک و قرار دادن آن در بهترین و محترم‌ترین خانه و نوسازی مشهد، آن را به مکان مزبور بازگرداند (در سال 491ق).
# بعدها طلائع بن رزیک، وزیر خلفای فاطمی، به عسقلان رفته و رأس مبارک را در سال 549ق، به قاهره و پس از آن، به مصر منتقل کرد و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-‌19</ref>.
# بعدها طلائع بن رزیک، وزیر خلفای فاطمی، به عسقلان رفته و رأس مبارک را در سال 549ق، به قاهره و پس از آن، به مصر منتقل کرد و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-‌19</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش