پرش به محتوا

دروس في علم الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''دروس في علم الرجال'''، اثر سيد على حسينى ميرسجادى است كه در آن، برخى از مباحث دانش رجال را به‌صورت مختصر به زبان عربى به شكل مستند و تحقيقى شرح داده است.
'''دروس في علم الرجال'''، اثر [[حسینی میر سجادی، علی|سيد على حسينى ميرسجادى]] است كه در آن، برخى از مباحث دانش رجال را به‌صورت مختصر به زبان عربى به شكل مستند و تحقيقى شرح داده است.


گفتنى است كه مطالب كتاب حاضر، در واقع تقرير درس‌هايى است كه پدر نویسنده در علم رجال تدريس كرده است. متأسفانه نام پدر نویسنده مشخص نشده است.
گفتنى است كه مطالب كتاب حاضر، در واقع تقرير درس‌هايى است كه پدر نویسنده در علم رجال تدريس كرده است. متأسفانه نام پدر نویسنده مشخص نشده است.
خط ۴۳: خط ۴۳:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:


#در مقدمه نویسنده كه تاريخ و مكان نگارشش معين نشده، بعد از ذكر اهميت دانش رجال در استنباط احكام شرعى و اهتمام انديشمندان اسلامى به اين علم و اشاره به كتاب‌هاى رجالى و كتب اربعه رجالى، چنين افزوده است: «... پس اينها كتاب‌هاى چهارگانه رجالى است كه در نزد دانشمندان بزرگ در هر عصر و شهرى مرجع شده است؛ جز آنكه بسيارى از اخبار موجود در مجموعه‌هاى مكتوب روايى قبل يا بعد عصر آنان، در اين چهار كتاب فراموش شده و به همين جهت برخى از اعلام كوشيدند و به تدوين مجموعه‌هاى بزرگى پرداختند كه شامل آن موارد فراموش‌شده هم بشود كه در طليعه اينان، علامه محمدباقر فرزند [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، صاحب «[[بحار الأنوار]]» است و عادت فقيهان چنين است كه آن اخبار را مى‌پذيرند بعد از آنكه بناى آنان بر حجيت خبر واحد از نظر امكان و وقوع قرار گرفته است؛ برخلاف ابن قبه كه قائل به استحاله شده و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و تابعانش كه قائل به عدم وقوع شده‌اند»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10</ref>
#در مقدمه نویسنده كه تاريخ و مكان نگارشش معين نشده، بعد از ذكر اهميت دانش رجال در استنباط احكام شرعى و اهتمام انديشمندان اسلامى به اين علم و اشاره به كتاب‌هاى رجالى و كتب اربعه رجالى، چنين افزوده است: «... پس اينها كتاب‌هاى چهارگانه رجالى است كه در نزد دانشمندان بزرگ در هر عصر و شهرى مرجع شده است؛ جز آنكه بسيارى از اخبار موجود در مجموعه‌هاى مكتوب روايى قبل يا بعد عصر آنان، در اين چهار كتاب فراموش شده و به همين جهت برخى از اعلام كوشيدند و به تدوين مجموعه‌هاى بزرگى پرداختند كه شامل آن موارد فراموش‌شده هم بشود كه در طليعه اينان، [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر]] فرزند [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، صاحب «[[بحار الأنوار]]» است و عادت فقيهان چنين است كه آن اخبار را مى‌پذيرند بعد از آنكه بناى آنان بر حجيت خبر واحد از نظر امكان و وقوع قرار گرفته است؛ برخلاف ابن قبه كه قائل به استحاله شده و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و تابعانش كه قائل به عدم وقوع شده‌اند»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10</ref>
#نویسنده، عوامل اثبات وثاقت را عبارت از پنج مورد دانسته و از جمله يكى از آن‌ها را شيخوخت شمرده و چنين نوشته است: از محقق شيخ محمد(ره) نقل شده كه عادت نويسندگان رجالى چنين است كه شيوخ را توثيق نمى‌كنند و از [[شهيد ثانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه نيازى به نص و تصريح به پاکى آنان نيست و از [[محدث بحرانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه در اعلى درجه وثاقت و جلالت هستند؛ وليكن انصاف اين است: صرف شيخ و استاد اجازه بودن سبب وثاقت نمى‌شود تا چه برسد به عدالت و در علم رجال گروهى از مشايخ تضعيف شده‌اند؛ بله شيخ بودن دلالت بر مرجع بودن مى‌كند و اينكه از او اجازه گرفته مى‌شده؛ پس اگر اجازه‌گيرنده از كسانى بوده كه از روايت از غير ثقه پرهيز داشته، پس اجازه‌خواهى او دليل عملى است بر وثاقت اجازه‌دهنده<ref>ر.ک: متن كتاب، ص31</ref>
#نویسنده، عوامل اثبات وثاقت را عبارت از پنج مورد دانسته و از جمله يكى از آن‌ها را شيخوخت شمرده و چنين نوشته است: از محقق شيخ محمد(ره) نقل شده كه عادت نويسندگان رجالى چنين است كه شيوخ را توثيق نمى‌كنند و از [[شهيد ثانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه نيازى به نص و تصريح به پاکى آنان نيست و از [[محدث بحرانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه در اعلى درجه وثاقت و جلالت هستند؛ وليكن انصاف اين است: صرف شيخ و استاد اجازه بودن سبب وثاقت نمى‌شود تا چه برسد به عدالت و در علم رجال گروهى از مشايخ تضعيف شده‌اند؛ بله شيخ بودن دلالت بر مرجع بودن مى‌كند و اينكه از او اجازه گرفته مى‌شده؛ پس اگر اجازه‌گيرنده از كسانى بوده كه از روايت از غير ثقه پرهيز داشته، پس اجازه‌خواهى او دليل عملى است بر وثاقت اجازه‌دهنده<ref>ر.ک: متن كتاب، ص31</ref>
#محمد بن حسن بن سنان، از اولاد زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى است كه از شهداى كربلا بود و در حمله اول اصحاب امام حسين(ع) به شهادت رسيد... درباره او اختلاف شديدى است... صحيح همان نظرى است كه برخى از محققان بر آن هستند كه او موثق و جليل است؛ چون در نزد امامش به‌منزله صفوان و همانند وى است و اخبار مذمت همه‌اش از قبيل مواردى است كه در حق بزرگان اصحاب مانند زراره و... وارد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص61-66</ref>
#محمد بن حسن بن سنان، از اولاد زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى است كه از شهداى كربلا بود و در حمله اول اصحاب امام حسين(ع) به شهادت رسيد... درباره او اختلاف شديدى است... صحيح همان نظرى است كه برخى از محققان بر آن هستند كه او موثق و جليل است؛ چون در نزد امامش به‌منزله صفوان و همانند وى است و اخبار مذمت همه‌اش از قبيل مواردى است كه در حق بزرگان اصحاب مانند زراره و... وارد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص61-66</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references/>
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش