۱۰۶٬۳۲۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رجایی، سید مهدی' به 'رجایی، مهدی') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =01357 | ||
| کتابخوان همراه نور =01357 | | کتابخوان همراه نور =01357 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
خصوصيات فقهى اين فقيه بزرگوار و نظريات ويژه او را مىتوان از كتابهاى فقهى و روايى او به خصوص كتاب معتصم الشيعه فى احكام الشريعه و مفاتيح الشرايع و وافى و برخى رسالههاى كوچك وى دريافت كرد، بالاخص مفاتيح الشرايع كه مسائل فقهى در آن در چهار چوب خاصى ريخته و ساخته و پرداخته شده است، چهارچوبى كه هم از نظر ترتيب ابواب فقه و هم از نظر مطالب و کیفیت ويژهاى كه داراست، به فقه او رنگ ديگرى داده و آن را از فقه فقهاى مشهور جدا ساخته است. | خصوصيات فقهى اين فقيه بزرگوار و نظريات ويژه او را مىتوان از كتابهاى فقهى و روايى او به خصوص كتاب معتصم الشيعه فى احكام الشريعه و مفاتيح الشرايع و وافى و برخى رسالههاى كوچك وى دريافت كرد، بالاخص مفاتيح الشرايع كه مسائل فقهى در آن در چهار چوب خاصى ريخته و ساخته و پرداخته شده است، چهارچوبى كه هم از نظر ترتيب ابواب فقه و هم از نظر مطالب و کیفیت ويژهاى كه داراست، به فقه او رنگ ديگرى داده و آن را از فقه فقهاى مشهور جدا ساخته است. | ||
گر چه فقها در ترتيب ابواب فقهى سليقهها و ذوقهاى گوناگونى دارند، ولى ملا محسن فيض در ترتيب و تبويب كتابهاى فقهى خود از جمع فقها پيروى نكرده، به خصوص در كتاب حاضر و به ترتيبى بديع و | گر چه فقها در ترتيب ابواب فقهى سليقهها و ذوقهاى گوناگونى دارند، ولى ملا محسن فيض در ترتيب و تبويب كتابهاى فقهى خود از جمع فقها پيروى نكرده، به خصوص در كتاب حاضر و به ترتيبى بديع و سبکی ويژه دست زده و آن را در دو بخش فراهم آورده و از هر بخش آن به فن تعبير كرده است. فن اول، فن عبادات و سياسات و فن دوم فن عادات و معاملات است.هر يك از اين دو فن مشتمل است بر شش كتاب و يك خاتمه، بنابراین، فيض، تمام كتابهاى پنجاه و چند گانه فقه را فقط در دوازده كتاب و دو خاتمه قرار داده است. | ||
ترتيب و دستهبندى فيض كاشانى، با اين كه ازنظر فنى، امتيازاتى نسبت به دستهبندى محقق دارد، با اين حال، از سوى فقيهان پس از وى، استقبال نشد. | ترتيب و دستهبندى فيض كاشانى، با اين كه ازنظر فنى، امتيازاتى نسبت به دستهبندى محقق دارد، با اين حال، از سوى فقيهان پس از وى، استقبال نشد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
خاتمه اين فن درباره حيلههاى شرعى بحثهايى سودمند دارد. | خاتمه اين فن درباره حيلههاى شرعى بحثهايى سودمند دارد. | ||
يادآورى اين نكته لازم است كه كتاب مفاتيح الشرايع در عين ايجاز، كتابى است استدلالى كه به نحو مطلوبى شيوه احكام را از مآخذ آن به ما مىآموزد و به | يادآورى اين نكته لازم است كه كتاب مفاتيح الشرايع در عين ايجاز، كتابى است استدلالى كه به نحو مطلوبى شيوه احكام را از مآخذ آن به ما مىآموزد و به سبکی جالب، آيات مربوط به احكام در آغاز هر بحث آمده و مىتوان اين كتاب را مشتمل بر آيات الاحكام نيز دانست، سپس در هر مسأله، روايات و نصوص سنت مورد استفاده و استناد قرار گرفته، منتها گاه اصل روايت، ذكر شده و گاه فقط به آن اشاره شده كه العاقل يكفيه الاشاره؛ مثلاًيك جا گويد: للصحيح يا حسن يا معتبر و خود روايات به خاطر اختصار ذكر نشده و مىتوان در وافى او و برخى كتابهاى روايى ديگر آنها را يافت. | ||
خواب و روياى داماد [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مجلسى دوم]] درباره كتاب مفاتيح، هر چه باشد، دليل است بر اين كه كتاب مزبور در محافل علمى اعتبار زايد الوصفى را كسب كرده بوده و روى آن حساب مىشده است. | خواب و روياى داماد [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مجلسى دوم]] درباره كتاب مفاتيح، هر چه باشد، دليل است بر اين كه كتاب مزبور در محافل علمى اعتبار زايد الوصفى را كسب كرده بوده و روى آن حساب مىشده است. | ||
نكته مهم اينكه فيض با آنكه جامع علوم عقلى و نقلى بوده، از هيچ علمى از علوم متنوع خود در علم ديگر مايه نگذاشته، و در هيچ علمى تحت تاثير علم ديگر خود نبوده است، او در فقه يك فقيه است، چنانچه در فلسفه، يك فيلسوف، در عرفان، يك عارف، و در تفسير، يك مفسر است و هرگز تصوف و عرفان و فلسفه و كلام را با فقه در نياميخته است، و اين خود عظمت و ابعاد مستقل فكرى و نظرى او را مىرساند. و روشنگر اين نكته است كه فيض در عين حال به مسئوليت | نكته مهم اينكه فيض با آنكه جامع علوم عقلى و نقلى بوده، از هيچ علمى از علوم متنوع خود در علم ديگر مايه نگذاشته، و در هيچ علمى تحت تاثير علم ديگر خود نبوده است، او در فقه يك فقيه است، چنانچه در فلسفه، يك فيلسوف، در عرفان، يك عارف، و در تفسير، يك مفسر است و هرگز تصوف و عرفان و فلسفه و كلام را با فقه در نياميخته است، و اين خود عظمت و ابعاد مستقل فكرى و نظرى او را مىرساند. و روشنگر اين نكته است كه فيض در عين حال به مسئوليت خطیر خود در برابر فقه ناب اسلامى وقوف كامل دارد. | ||
وى در مقدمه كتاب مفاتيح گويد: پس از آنكه يك جلد از كتاب معتصم الشيعه درباره نماز و متعلقات و مقدمات آن را به پايان رساندم، به كار ديگرى مهمتر كه سزاوار بود، پرداختم و آن تحصيل علوم دين توام با بصيرت و يقين بود، و اين كار چند سال وقت مرا به خود مشغول داشت و آنگاه بار ديگر به معتصم الشيعه مراجعه كردم؛ ولى برآن شدم كه آن را مختصر گردانم و به پايان برم. | وى در مقدمه كتاب مفاتيح گويد: پس از آنكه يك جلد از كتاب معتصم الشيعه درباره نماز و متعلقات و مقدمات آن را به پايان رساندم، به كار ديگرى مهمتر كه سزاوار بود، پرداختم و آن تحصيل علوم دين توام با بصيرت و يقين بود، و اين كار چند سال وقت مرا به خود مشغول داشت و آنگاه بار ديگر به معتصم الشيعه مراجعه كردم؛ ولى برآن شدم كه آن را مختصر گردانم و به پايان برم. |