۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی') |
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در فصل دوم، ريشههاى نظامهاى اخلاق باستانى، مورد بررسى قرار گرفته است. به عقيده نویسنده، نفس انسانى بدون قانونى كه او را مقيد و محدود نمايد، به سوى منافع و لذايذ شخصى جلب شده و از ناگوارىها و ناملايمات شخصى فرار مىكند و این اصل، همچنانكه در دوران گذشته قابل درك قطعى بوده، در دورانهاى بعدى نيز كاملاً مورد قبول واقع شده است. | در فصل دوم، ريشههاى نظامهاى اخلاق باستانى، مورد بررسى قرار گرفته است. به عقيده نویسنده، نفس انسانى بدون قانونى كه او را مقيد و محدود نمايد، به سوى منافع و لذايذ شخصى جلب شده و از ناگوارىها و ناملايمات شخصى فرار مىكند و این اصل، همچنانكه در دوران گذشته قابل درك قطعى بوده، در دورانهاى بعدى نيز كاملاً مورد قبول واقع شده است. | ||
در اينجاست كه متفكرين به سراغ كشف یک عامل داخلى كه بتواند عنان و مهار خوبى برای عنان گسيختگى بوده باشد مىروند و چون انسان دو جنبه فردى و اجتماعى دارد، مهار اصلى برای جلوگيرى از عنان گسيختگىهایى كه به ضرر اجتماعات تمام مىشود، مقرارت حقوقى است كه در هر دوران با | در اينجاست كه متفكرين به سراغ كشف یک عامل داخلى كه بتواند عنان و مهار خوبى برای عنان گسيختگى بوده باشد مىروند و چون انسان دو جنبه فردى و اجتماعى دارد، مهار اصلى برای جلوگيرى از عنان گسيختگىهایى كه به ضرر اجتماعات تمام مىشود، مقرارت حقوقى است كه در هر دوران با کیفیتهایى مختلف تثبيت شده و با اجراى صحيح آنها، انسانها به زندگى اجتماعى خود ادامه مىدهند. | ||
اما خود انسان در همینجا خاتمه پيدا نمىكند كه فقط زندگى كند و مزاحم ديگران نبوده باشد، زيرا به طور روشن احساس مىكند كه كمك به ديگران خوب است، اگرچه از جنبه اجتماعى هيچگونه الزامى در بالاى سر خود احساس نكند. بنايراين ملاحظات، پديده وجدان با تمام نيرومندى، قدم به صحنه تفكرات بشرى نهاده و مانند قطبنمايى كه كاملاً مقصد را نشان مىدهد، روش شايسته انسانها را ارائه مىنمايد. نویسنده در این فصل، به منظور رسيدگى به | اما خود انسان در همینجا خاتمه پيدا نمىكند كه فقط زندگى كند و مزاحم ديگران نبوده باشد، زيرا به طور روشن احساس مىكند كه كمك به ديگران خوب است، اگرچه از جنبه اجتماعى هيچگونه الزامى در بالاى سر خود احساس نكند. بنايراين ملاحظات، پديده وجدان با تمام نيرومندى، قدم به صحنه تفكرات بشرى نهاده و مانند قطبنمايى كه كاملاً مقصد را نشان مىدهد، روش شايسته انسانها را ارائه مىنمايد. نویسنده در این فصل، به منظور رسيدگى به کیفیت درك بعضى از جوامع باستانى درباره این نيروى شگرفت پرداخته است. | ||
به باور وى، در بحث از روشهاى اخلاقى در دورانهاى گوناگون، متفكرينى ديده مىشوند كه نظريات موافقى درباره شايستگى اخلاق و فضيلت ابراز نمودهاند. بالاتر از اين، در روش قانونى بعضى از اقوام گذشته، مواد اخلاقى بهطور روشن گنجانده شده بود و مورد مسئولیت قرار مىگرفت. | به باور وى، در بحث از روشهاى اخلاقى در دورانهاى گوناگون، متفكرينى ديده مىشوند كه نظريات موافقى درباره شايستگى اخلاق و فضيلت ابراز نمودهاند. بالاتر از اين، در روش قانونى بعضى از اقوام گذشته، مواد اخلاقى بهطور روشن گنجانده شده بود و مورد مسئولیت قرار مىگرفت. |
ویرایش