۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
وى قالب كار و روش بيان خود را سفرنامه گونهاى قرار داده است كه دو همراه يكى جوان جوياى نام و ديگرى خردمند روزگار، در هفت كشور سفر مىكنند. در سفر هفت كشور، شش مسافت مطرح است. به اين معنى كه ميان هر يك از دو كشور فاصلهاى هست، بيابان مانند كه آن را يك مسافت دانسته و در هر يك از مسافتها ميان دو همراه صحبتهايى به ميان مىآيد. | وى قالب كار و روش بيان خود را سفرنامه گونهاى قرار داده است كه دو همراه يكى جوان جوياى نام و ديگرى خردمند روزگار، در هفت كشور سفر مىكنند. در سفر هفت كشور، شش مسافت مطرح است. به اين معنى كه ميان هر يك از دو كشور فاصلهاى هست، بيابان مانند كه آن را يك مسافت دانسته و در هر يك از مسافتها ميان دو همراه صحبتهايى به ميان مىآيد. | ||
با آن مقدار كه از آغاز نامه متن باقى است، در مىيابيم كه از همسر شدن خواجه رغام نامى با زلال، دختر ملك دريابار، پسرى زاده مىشود كه ابن تراب نام مىگيرد و اين فرزند چون به مرتبه رشد مىرسد، هوس سفر هفت كشور به دلش چنگ مىزند. خواجه رغام به اين سفر رضايت نمىدهد و بخشى عظيم از متن موجود به مباحثه و مجادله ابن تراب و پدرش اختصاص دارد تا سرانجام خواجه رغام به سفر راضى مىشود و سلطان عادلشاه، پادشاه كل هفت | با آن مقدار كه از آغاز نامه متن باقى است، در مىيابيم كه از همسر شدن خواجه رغام نامى با زلال، دختر ملك دريابار، پسرى زاده مىشود كه ابن تراب نام مىگيرد و اين فرزند چون به مرتبه رشد مىرسد، هوس سفر هفت كشور به دلش چنگ مىزند. خواجه رغام به اين سفر رضايت نمىدهد و بخشى عظيم از متن موجود به مباحثه و مجادله ابن تراب و پدرش اختصاص دارد تا سرانجام خواجه رغام به سفر راضى مىشود و سلطان عادلشاه، پادشاه كل هفت كشور، وسايل سفر ابن تراب را فراهم مىكند و خواجه عقيلالدين را كه از حكما زمانه خود بود همراه وى مىسازد. | ||
پيش از رسيدن به كشور اول، عقيلالدين براى اين تراب تعريف مىكند كه هفت منزل را بايد گذرانيد. به نخستين منزل كه مىرسند، عقيلالدين در پاسخ ابنتراب مىگويد، نام آنجا منزل وجود است، زيرا اولين منزلگاه از راه كاروانى ملك عدم است و نام منازل ديگر را بىخودى، لعب، شتاب، صلاح، فنا، بقا آورده است، در حقيقت خواسته است حالات آدمى را در دوران حيات به ابن تراب يادآور شود. | پيش از رسيدن به كشور اول، عقيلالدين براى اين تراب تعريف مىكند كه هفت منزل را بايد گذرانيد. به نخستين منزل كه مىرسند، عقيلالدين در پاسخ ابنتراب مىگويد، نام آنجا منزل وجود است، زيرا اولين منزلگاه از راه كاروانى ملك عدم است و نام منازل ديگر را بىخودى، لعب، شتاب، صلاح، فنا، بقا آورده است، در حقيقت خواسته است حالات آدمى را در دوران حيات به ابن تراب يادآور شود. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
داستان هفت كشور به روش حكايت در حكايت پرداخته شده است. در حقيقت كشورها، منزلها، و مسافتها در اين كتاب عنوانهايى هستند جانشين اصطلاحاتى؛ مانند جزو و باب و فصل و .... | داستان هفت كشور به روش حكايت در حكايت پرداخته شده است. در حقيقت كشورها، منزلها، و مسافتها در اين كتاب عنوانهايى هستند جانشين اصطلاحاتى؛ مانند جزو و باب و فصل و .... | ||
پس از مقدارى افتادگى از اواخر منزل ششم و بخشى از آن چه مرتبط به كشور اول است، سخنانى آغاز مىشود كه ابنتراب از كيوان بخت، پادشاه كشور اول، درباره اصناف اطرافيان | پس از مقدارى افتادگى از اواخر منزل ششم و بخشى از آن چه مرتبط به كشور اول است، سخنانى آغاز مىشود كه ابنتراب از كيوان بخت، پادشاه كشور اول، درباره اصناف اطرافيان او، رعايا، دزدان، گوكنان، قماربازان، گلخنيان، ملاحان، غلامان، دليران كارزار، مىپرسد و دلائل خود را درباره هر يك از آن رستهها جدا جدا بر گفته است. باز در اين قسمت هر جا حكايتى آورده مىشود، مناسب مقام به قلم در آمده است. | ||
كشور دوم، از آغاز افتادگى دارد. نام شهرهاى اين كشور چنين ذكر شده: سوس الاقصى، نجد، مكه، طايف، گجرات، سومنات، معموره و مغفوريه، و دربخش مسافت ميان كشورهاى دوم و سوم عقيلالدين صفات حسن اعتقاد، همت، حق نمك، را براى رسيدن شخص به اوج دولت بر مىشمارد. | كشور دوم، از آغاز افتادگى دارد. نام شهرهاى اين كشور چنين ذكر شده: سوس الاقصى، نجد، مكه، طايف، گجرات، سومنات، معموره و مغفوريه، و دربخش مسافت ميان كشورهاى دوم و سوم عقيلالدين صفات حسن اعتقاد، همت، حق نمك، را براى رسيدن شخص به اوج دولت بر مىشمارد. |
ویرایش