۱۴۷٬۰۸۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: تیر(98)' به '') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد]] (نويسنده) | [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[ | [[انصاری قمی، حسن]] (محقق) | ||
[[مادلونگ، ويلفرد]] (محقق) | [[مادلونگ، ويلفرد]] (محقق) | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| موضوع =اسلام - عقايد | | موضوع =اسلام - عقايد | ||
فلسفه | فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
فلسفه | فلسفه اسلامى - نقد و تفسير | ||
کلام معتزله - قرن 6ق. | کلام معتزله - قرن 6ق. | ||
| ناشر =مؤسسه | | ناشر =مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران | ||
مؤسسه مطالعات | مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلين | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| شابک =978-964-8036-47-3 | | شابک =978-964-8036-47-3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =33137 | ||
| کتابخوان همراه نور =33137 | | کتابخوان همراه نور =33137 | ||
| کد پدیدآور =16051 | | کد پدیدآور =16051 | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
'''تحفة المتكلمين في الرد علی الفلاسفة'''، اثر [[ملاحمی خوارزمی، محمود بن محمد|رکنالدین بن ملاحمی خوارزمی]]، با تحقیق و مقدمه [[ | '''تحفة المتكلمين في الرد علی الفلاسفة'''، اثر [[ملاحمی خوارزمی، محمود بن محمد|رکنالدین بن ملاحمی خوارزمی]]، با تحقیق و مقدمه [[انصاری قمی، حسن|حسن انصاری]] و [[مادلونگ، ویلفرد|ویلفرد مادلونگ]]، کتابی است در نکوهش و رد فلسفه. | ||
==انگیزه نگارش== | ==انگیزه نگارش== | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
وی همچنین از متکلمان معتزلی دیگر که کتابهایی در مورد آراء فلاسفه نوشتهاند، مانند ابوجعفر محمد بن یعقوب جدیدی که اثری با عنوان «كتاب المعاد» داشته و در آن آرای ثنویان، زرتشتیان، صابئین و مذاهب دیگر و همچنین آرای فلاسفه را درباره نفس انسانی و اعاده معدوم شرح و نقد کرده است، مطالبی را نقل میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/147 ر.ک: همان، ص147]</ref>. | وی همچنین از متکلمان معتزلی دیگر که کتابهایی در مورد آراء فلاسفه نوشتهاند، مانند ابوجعفر محمد بن یعقوب جدیدی که اثری با عنوان «كتاب المعاد» داشته و در آن آرای ثنویان، زرتشتیان، صابئین و مذاهب دیگر و همچنین آرای فلاسفه را درباره نفس انسانی و اعاده معدوم شرح و نقد کرده است، مطالبی را نقل میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/147 ر.ک: همان، ص147]</ref>. | ||
در محور محتوا و | در محور محتوا و مسائل مطرحشده در این اثر، باید گفت که مهمترین مسئله مطرح برای نویسنده، مسئله حدوث عالم - در قبال قول جمهور حکما و فلاسفه در مورد قدم عالم - به معنای حدوث زمانی آن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/148 ر.ک: همان، ص148]</ref>. | ||
عمده مسائلی که در کتاب حاضر، مورد بحث و نقد قرار میگیرند، شبیه به مسائل مطرحشده در کتاب غزالیاند، از قبیل حدوث عالم و صفات باری تعالی و کیفیت صدور اشیاء از او و عدم تجرد و بقای نفس و مسائل دیگر، ولی دایره مسائل مطرحشده در این کتاب، گستردهتر و جامعتر است؛ زیرا علاوه بر مسائل فوق، مسائل دیگری همچون تکلیف و شرایع، احکام آخرت، ثواب و عقاب نیز مورد بحث قرار گرفتهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/149 ر.ک: همان، ص149]</ref>. | عمده مسائلی که در کتاب حاضر، مورد بحث و نقد قرار میگیرند، شبیه به مسائل مطرحشده در کتاب غزالیاند، از قبیل حدوث عالم و صفات باری تعالی و کیفیت صدور اشیاء از او و عدم تجرد و بقای نفس و مسائل دیگر، ولی دایره مسائل مطرحشده در این کتاب، گستردهتر و جامعتر است؛ زیرا علاوه بر مسائل فوق، مسائل دیگری همچون تکلیف و شرایع، احکام آخرت، ثواب و عقاب نیز مورد بحث قرار گرفتهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/149 ر.ک: همان، ص149]</ref>. | ||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
نویسنده نخست ضمن بیان موافقت فلاسفه با متکلمان در انتساب صفت حدوث به عالم، به طرح این امر میپردازد که هرچند این دو گروه در اطلاق این وصف بر عالم با یکدیگر مشترکند، ولی در معنایی که از آن مراد میکنند با یکدیگر اختلاف دارند. او برای بررسی این مسئله، نخست به بحث از معنای وجود عالم نزد دو گروه و سپس معنای حدوث از نظر آنان میپردازد. در واقع بحث درباره وجود عالم به معنا و مقصود از واژه عالم به هنگام حمل صفت حدوث یا قدم بر آن، وابسته است تا بتوان بهدقت معلوم کرد که موصوف صفات قدیم یا حادث، در منازعه میان متکلمان و فلاسفه، در باب عالم کدام است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/149 ر.ک: همان، ص149-150]</ref>. | نویسنده نخست ضمن بیان موافقت فلاسفه با متکلمان در انتساب صفت حدوث به عالم، به طرح این امر میپردازد که هرچند این دو گروه در اطلاق این وصف بر عالم با یکدیگر مشترکند، ولی در معنایی که از آن مراد میکنند با یکدیگر اختلاف دارند. او برای بررسی این مسئله، نخست به بحث از معنای وجود عالم نزد دو گروه و سپس معنای حدوث از نظر آنان میپردازد. در واقع بحث درباره وجود عالم به معنا و مقصود از واژه عالم به هنگام حمل صفت حدوث یا قدم بر آن، وابسته است تا بتوان بهدقت معلوم کرد که موصوف صفات قدیم یا حادث، در منازعه میان متکلمان و فلاسفه، در باب عالم کدام است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/149 ر.ک: همان، ص149-150]</ref>. | ||
وی برآن است که اگرچه هر دو گروه عالم را عبارت از مجموعهای از اجزا میدانند که بهنحو خاصی با یکدیگر ترکیب شده و شایستگی اطلاق عنوان عالم را یافتهاند، ولی به عقیده او، فلاسفه قائلند که پس از ترکیب اجزا به شکل و هیأت مخصوص، شیء تازهای که غیر از یکیک اجزا و غیر از مجموع اجزا است، تشکیل میشود و عنوان خاصی هم دارد. در مقابل، متکلمان معتزلی قائلند که وجود به هر جزء از اجزای مجموعه مرکب بازمیگردد؛ اجزائی که چون با یکدیگر ترکیب شوند واجد صفاتی میشوند که مربوط به هر جزء است و از | وی برآن است که اگرچه هر دو گروه عالم را عبارت از مجموعهای از اجزا میدانند که بهنحو خاصی با یکدیگر ترکیب شده و شایستگی اطلاق عنوان عالم را یافتهاند، ولی به عقیده او، فلاسفه قائلند که پس از ترکیب اجزا به شکل و هیأت مخصوص، شیء تازهای که غیر از یکیک اجزا و غیر از مجموع اجزا است، تشکیل میشود و عنوان خاصی هم دارد. در مقابل، متکلمان معتزلی قائلند که وجود به هر جزء از اجزای مجموعه مرکب بازمیگردد؛ اجزائی که چون با یکدیگر ترکیب شوند واجد صفاتی میشوند که مربوط به هر جزء است و از مجموعهاین صفات نیز شکلی حاصل میشود که نام خاصی برای آن وضع میکنند. این نام بر اجزا بهطور منفرد اطلاق نمیشود و آنها قائل نیستند که پس از ترکیب، امر سومی حاصل میشود؛ حتی میگویند که ممکن است از این مجموعه آثاری صادر شود که از اجزا بهطور منفرد صادر نمیشود، ولی این دلیل وجود پدیده تازهای نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/150 ر.ک: همان، ص150]</ref>. | ||
وی پس از تدقیق معنای واژگان بهکاررفته در بحث، به حدوث به معنای مورد نظر فلاسفه که همان امکان ذاتی است، میپردازد و سپس ادله مورد نظر متکلمان در اثبات حدوث عالم به معنای «وجود بعد العدم» را ذکر میکند و ضمن نقد ادله فلاسفه، رأی متکلمان را مورد تأیید قرار میدهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/150 ر.ک: همان]</ref>. | وی پس از تدقیق معنای واژگان بهکاررفته در بحث، به حدوث به معنای مورد نظر فلاسفه که همان امکان ذاتی است، میپردازد و سپس ادله مورد نظر متکلمان در اثبات حدوث عالم به معنای «وجود بعد العدم» را ذکر میکند و ضمن نقد ادله فلاسفه، رأی متکلمان را مورد تأیید قرار میدهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/47715/150 ر.ک: همان]</ref>. | ||
| خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
#[[:noormags:899108|یوسف ثانی، سید محمود، «دو ردیه بر فلسفه: تهافت الفلاسفة و تحفة المتكلمين»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدانخرد، دوره جدید، تابستان 1388، شماره 3 ISC]]. | #[[:noormags:899108|یوسف ثانی، سید محمود، «دو ردیه بر فلسفه: تهافت الفلاسفة و تحفة المتكلمين»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدانخرد، دوره جدید، تابستان 1388، شماره 3 ISC]]. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[تهافت الفلاسفة]] | [[تهافت الفلاسفة]] | ||
| خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | ||