پرش به محتوا

التفسير المبين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:




«التفسير المبين»، اثر محمدجواد مغنيه، تفسيرى است بسيار مختصر بر قرآن كريم در يك جلد، به زبان عربى كه مؤلف، آن را به انگيزه آشنا كردن نسل جوان با قرآن نوشته است.
'''التفسير المبين''' ، اثر محمدجواد مغنيه، تفسيرى است بسيار مختصر بر قرآن كريم در يك جلد، به زبان عربى كه مؤلف، آن را به انگيزه آشنا كردن نسل جوان با قرآن نوشته است.


اين تفسير، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبك نگارش، يكى از تفاسير بديع اماميه در قرن اخير بشمار مى‌رود. استاد جعفر سبحانى پس از آنكه مرحوم مغنيه را از جمله مفسران بزرگ معاصر شيعى بشمار مى‌آورد و از تفاسير او ياد مى‌كند، در معرفى تفسير «المبين» به موجز بودن و مورد پسند واقع شدن آن از طرف جوانان اشاره مى‌كند <ref>جعفر سبحانى، مقدمه تفسير تبيان234</ref>.
اين تفسير، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبك نگارش، يكى از تفاسير بديع اماميه در قرن اخير بشمار مى‌رود. استاد جعفر سبحانى پس از آنكه مرحوم مغنيه را از جمله مفسران بزرگ معاصر شيعى بشمار مى‌آورد و از تفاسير او ياد مى‌كند، در معرفى تفسير «المبين» به موجز بودن و مورد پسند واقع شدن آن از طرف جوانان اشاره مى‌كند <ref>جعفر سبحانى، مقدمه تفسير تبيان234</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
درباره ويژگى‌ها و محتواى اين تفسير، توجه به نكات زير حائز اهميت است:
درباره ويژگى‌ها و محتواى اين تفسير، توجه به نكات زير حائز اهميت است:


1. اختصار و حذف زوايد تفسيرى و مطالب غير ضرورى: مفسّر در اين باب كوشيده است كه غالبا مطالب را در قالب عبارات موجز و كوتاه و با نثر عربى روان و رسا، به‌دور از غموض ادبى و فنّى، به‌خوبى بيان نمايد. بدين جهت نثر اين تفسير براى هر محققى كه تا اندازه‌اى با ادبيات عرب آشنا باشد قابل استفاده است.
#اختصار و حذف زوايد تفسيرى و مطالب غير ضرورى: مفسّر در اين باب كوشيده است كه غالبا مطالب را در قالب عبارات موجز و كوتاه و با نثر عربى روان و رسا، به‌دور از غموض ادبى و فنّى، به‌خوبى بيان نمايد. بدين جهت نثر اين تفسير براى هر محققى كه تا اندازه‌اى با ادبيات عرب آشنا باشد قابل استفاده است.
 
#وجه تسميه: نويسنده ابتدا با استناد به آيه ''' «إن هو إلاّ ذكر و قرآن مبين» ''' <ref>يس، 69/36</ref>، تفسير خود را به نام «التفسير المبين» نام‌گذارى كرده است.
2. وجه تسميه: نويسنده ابتدا با استناد به آيه ''' «إن هو إلاّ ذكر و قرآن مبين» ''' <ref>يس، 69/36</ref>، تفسير خود را به نام «التفسير المبين» نام‌گذارى كرده است.
#چگونگى ورود و خروج: مفسّر در اين تفسير ابتدا در صدر هر سوره به بحث مكى و مدنى بودن آن پرداخته و بدين وسيله توجه محقق را در آغاز، به سبك و روش و اسلوب آيات كه در مكه نازل شده يا در مدينه، معطوف مى‌دارد و تعداد آيات هر سوره را بيان مى‌كند. سپس در استنباط، كشف و تبيين مفاهيم تفسيرى آيات، از انواع روش‌هاى تفسيرى سود برده است. گاهى از روش «تفسير قرآن به قرآن» و استخراج معانى آيات به كمك آيات مشابه كه سياق آنها يك‌سان يا نزديك به هم است، استفاده كرده و يا آيات را به هم ارجاع مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه در تفسير آيه ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' <ref>شورى، 38/42</ref>، پس از ارجاع آن به آيه ''' «و شاورهم في الأمر» ''' <ref>آل عمران، 159/3</ref>، بيان مى‌دارد:
 
#:«مراد از «امر» در اين آيه، عملى است كه هرگاه نصى از قرآن در مورد آن وارد نشده بود، پيامبر(ص) در آن مورد با صحابه مشورت مى‌كرد، مثل مشورت آن حضرت با صحابه در امور نظامى و غيره» <ref>المبين/644</ref>.
3. چگونگى ورود و خروج: مفسّر در اين تفسير ابتدا در صدر هر سوره به بحث مكى و مدنى بودن آن پرداخته و بدين وسيله توجه محقق را در آغاز، به سبك و روش و اسلوب آيات كه در مكه نازل شده يا در مدينه، معطوف مى‌دارد و تعداد آيات هر سوره را بيان مى‌كند. سپس در استنباط، كشف و تبيين مفاهيم تفسيرى آيات، از انواع روش‌هاى تفسيرى سود برده است. گاهى از روش «تفسير قرآن به قرآن» و استخراج معانى آيات به كمك آيات مشابه كه سياق آنها يك‌سان يا نزديك به هم است، استفاده كرده و يا آيات را به هم ارجاع مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه در تفسير آيه ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' <ref>شورى، 38/42</ref>، پس از ارجاع آن به آيه ''' «و شاورهم في الأمر» ''' <ref>آل عمران، 159/3</ref>، بيان مى‌دارد:
#:گاهى نيز در تفسير، با اعتماد به تدبّر و عقل توأم با تقيّد به روايات تفسيرى مروى از معصومين(ع)، به تفسير اجتهادى آيات مى‌پردازد. همچنين از آنجا كه تفسير نقلى را مى‌توان به‌عنوان اصيل‌ترين شكل تفسير و ريشه‌دارترين طريق درك معانى و معارف آيات قرآن در ميان دانشمندان اوّليه علوم اسلامى بشمار آورد <ref>عميد زنجانى، روش‌هاى تفسيرى قرآن191</ref>.
 
#:مرحوم مغنيه در بعضى از مواقع براى تفسير آيات به سلسله احاديث و روايات تفسيرى كه از پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) درباره تفسير قرآن وارد شده، استناد كرده است و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
«مراد از «امر» در اين آيه، عملى است كه هرگاه نصى از قرآن در مورد آن وارد نشده بود، پيامبر(ص) در آن مورد با صحابه مشورت مى‌كرد، مثل مشورت آن حضرت با صحابه در امور نظامى و غيره» <ref>المبين/644</ref>.
#:بنابراين مرحوم مغنيه در اين تفسير، از روش‌هاى مختلف تفسير قرآن استفاده كرده و از به‌كارگيرى يك روش خوددارى كرده است، لذا اين تفسير داراى مزاياى مختلف تفسيرى قرآن مى‌باشد.
 
#استفاده از منابع تفسيرى عامه: مؤلف از منابع تفسيرى عامّه بيش از منابع تفسيرى اماميه استفاده كرده است كه اين امر نشانه وسعت ديد و دور بودن او از تعصب و بيانگر تفكر روشن او است.
گاهى نيز در تفسير، با اعتماد به تدبّر و عقل توأم با تقيّد به روايات تفسيرى مروى از معصومين(ع)، به تفسير اجتهادى آيات مى‌پردازد. همچنين از آنجا كه تفسير نقلى را مى‌توان به‌عنوان اصيل‌ترين شكل تفسير و ريشه‌دارترين طريق درك معانى و معارف آيات قرآن در ميان دانشمندان اوّليه علوم اسلامى بشمار آورد <ref>عميد زنجانى، روش‌هاى تفسيرى قرآن191</ref>.
#استفاده از كتب عهدين: مفسّر در پاره‌اى از موارد از متون كتب مقدّسه اعم از كتب عهد قديم و عهد جديد، به‌خاطر مقارن بودن با نصوص قرآنى بهره برده است و در برخى موارد هم در مقام نقد و بررسى برآمده، به تجزيه و تحليل آنها پرداخته است؛ مثلا در ذيل آيه 77 سوره صافات: ''' «و جعلنا ذريته هم الباقين» ''' ، نوشته است: در قاموس كتاب مقدس (591)، آمده است كه تمام مردم پس از طوفان نوح سه دسته شدند:
 
#:الف)- «سام» كه عرب و آراميان و آشوريان و يهود از نسل او هستند؛
مرحوم مغنيه در بعضى از مواقع براى تفسير آيات به سلسله احاديث و روايات تفسيرى كه از پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) درباره تفسير قرآن وارد شده، استناد كرده است و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
#:ب)- «يافث» كه فرزندان او در جنوب غربى بحر قزوين و درياى سياه ساكن شدند؛
 
#:ج)- «حام» كه ظاهرا سياهان از نسل او مى‌باشند.
بنابراين مرحوم مغنيه در اين تفسير، از روش‌هاى مختلف تفسير قرآن استفاده كرده و از به‌كارگيرى يك روش خوددارى كرده است، لذا اين تفسير داراى مزاياى مختلف تفسيرى قرآن مى‌باشد.
#:و در ذيل آيه 65 سوره اعراف نوشته است: در قاموس كتاب مقدس آمده است كه هود، اسمى عبرى است و معنى آن «مجد» است و او از فرزندان «اشير بن صوفح» است و او اوّلين كسى است كه به زبان عربى تكلّم كرد.
 
#پرهيز از اسرائيليات: مفسّر از روايات اسرائيلى شديدا پرهيز داشته و در تفسير خود هيچ استفاده‌اى از آنها نكرده است.
4. استفاده از منابع تفسيرى عامه: مؤلف از منابع تفسيرى عامّه بيش از منابع تفسيرى اماميه استفاده كرده است كه اين امر نشانه وسعت ديد و دور بودن او از تعصب و بيانگر تفكر روشن او است.
#استفاده از مجلات و نشريات: مفسر از مجلات و نشريات مختلف مطالبى را كه جنبه علمى و اسلامى دارند نقل كرده و در تطبيق و تفسير آيات با مسائل متنوع عصر حاضر به آنها استناد كرده است كه برخى از مطالب آن بسيار جالب به نظر مى‌رسد؛ به‌عنوان نمونه پس از بيان تفسير آيه 84 سوره اسراء كه مى‌فرمايد: ''' «قل كل يعمل على شاكلته» ''' مى‌گويد: در مجله الحوادث البيروتية (376)، مورخه 1978/2/10، نوشته شده: دانشمندان و پزشكان به جزئيات ويژه‌اى از خون انسان به‌وسيله دستگاه‌هاى الكترونيكى دست يافته‌اند و براى آنها روشن شده است كه همان‌طوركه خطوط انگشتان هر انسانى با خطوط انگشتان انسان ديگر تفاوت دارد، تركيبات خونى هر انسانى با تركيبات خونى انسان ديگر متفاوت است. بدون ترديد نوع خون انسان تأثير بسيار زيادى در تصرفات انسان دارد.
 
5. استفاده از كتب عهدين: مفسّر در پاره‌اى از موارد از متون كتب مقدّسه اعم از كتب عهد قديم و عهد جديد، به‌خاطر مقارن بودن با نصوص قرآنى بهره برده است و در برخى موارد هم در مقام نقد و بررسى برآمده، به تجزيه و تحليل آنها پرداخته است؛ مثلا در ذيل آيه 77 سوره صافات: ''' «و جعلنا ذريته هم الباقين» ''' ، نوشته است: در قاموس كتاب مقدس (591)، آمده است كه تمام مردم پس از طوفان نوح سه دسته شدند:
 
الف)- «سام» كه عرب و آراميان و آشوريان و يهود از نسل او هستند؛
 
ب)- «يافث» كه فرزندان او در جنوب غربى بحر قزوين و درياى سياه ساكن شدند؛
 
ج)- «حام» كه ظاهرا سياهان از نسل او مى‌باشند.
 
و در ذيل آيه 65 سوره اعراف نوشته است: در قاموس كتاب مقدس آمده است كه هود، اسمى عبرى است و معنى آن «مجد» است و او از فرزندان «اشير بن صوفح» است و او اوّلين كسى است كه به زبان عربى تكلّم كرد.
 
6. پرهيز از اسرائيليات: مفسّر از روايات اسرائيلى شديدا پرهيز داشته و در تفسير خود هيچ استفاده‌اى از آنها نكرده است.
 
7. استفاده از مجلات و نشريات: مفسر از مجلات و نشريات مختلف مطالبى را كه جنبه علمى و اسلامى دارند نقل كرده و در تطبيق و تفسير آيات با مسائل متنوع عصر حاضر به آنها استناد كرده است كه برخى از مطالب آن بسيار جالب به نظر مى‌رسد؛ به‌عنوان نمونه پس از بيان تفسير آيه 84 سوره اسراء كه مى‌فرمايد: ''' «قل كل يعمل على شاكلته» ''' مى‌گويد: در مجله الحوادث البيروتية (376)، مورخه 1978/2/10، نوشته شده: دانشمندان و پزشكان به جزئيات ويژه‌اى از خون انسان به‌وسيله دستگاه‌هاى الكترونيكى دست يافته‌اند و براى آنها روشن شده است كه همان‌طوركه خطوط انگشتان هر انسانى با خطوط انگشتان انسان ديگر تفاوت دارد، تركيبات خونى هر انسانى با تركيبات خونى انسان ديگر متفاوت است. بدون ترديد نوع خون انسان تأثير بسيار زيادى در تصرفات انسان دارد.


==پانويس ==
==پانويس ==
۷۳

ویرایش