۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' حدیثی را که وحشی کرده عنوان''|2='' وصالش نیز ناورده به پایان''}} | {{ب|'' حدیثی را که وحشی کرده عنوان''|2='' وصالش نیز ناورده به پایان''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
خود صابر نیز که پیداست از جمله دریغاگویان بوده است، دنبال کار وحشی را گرفته و 304 بیت بر آن افزوده و به پایانش رسانده است. نگارنده برای قدردانی و سپاسگزاری از روان پاک این دو رادمرد سخنور و برای بهرهمند کردن دوستداران زبان و ادب شیرین فارسی، بهویژه شیفتگان و هواخواهان وحشی فرهادخوی، سرودههای دلکش آنان را نیز در پایان فرهاد و شیرین وحشی آورده است<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. | خود صابر نیز که پیداست از جمله دریغاگویان بوده است، دنبال کار وحشی را گرفته و 304 بیت بر آن افزوده و به پایانش رسانده است. نگارنده برای قدردانی و سپاسگزاری از روان پاک این دو رادمرد سخنور و برای بهرهمند کردن دوستداران زبان و ادب شیرین فارسی، بهویژه شیفتگان و هواخواهان وحشی فرهادخوی، سرودههای دلکش آنان را نیز در پایان فرهاد و شیرین وحشی آورده است<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
{{ب|'' یک مسافر نیامد از جایی''|2='' که نبودش ز من تمنایی''}} | {{ب|'' یک مسافر نیامد از جایی''|2='' که نبودش ز من تمنایی''}} | ||
{{ب|'' یا غزل جست یا قصیده من''|2='' کز تو ثبت است بر جریده من''<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>}}. | {{ب|'' یا غزل جست یا قصیده من''|2='' کز تو ثبت است بر جریده من''<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>}}. | ||
{{پایان شعر}} | |||
سراسر سرودههای وحشی، ساده و روان و نرم و بیپیرایه است و راز دلنشینی و زیبایی و آوازه آنها نیز یکی همین سادگی و بیپیرایگی است. وی علاوه بر این عنصر، سوز و گداز و شور و فغان و مهر بسیار نیز در اشعارش دارد و سخنانش به گفته آذر، «ملاحتی تمام و حلاوتی مالاکلام دارد»<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | سراسر سرودههای وحشی، ساده و روان و نرم و بیپیرایه است و راز دلنشینی و زیبایی و آوازه آنها نیز یکی همین سادگی و بیپیرایگی است. وی علاوه بر این عنصر، سوز و گداز و شور و فغان و مهر بسیار نیز در اشعارش دارد و سخنانش به گفته آذر، «ملاحتی تمام و حلاوتی مالاکلام دارد»<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. |
ویرایش