۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حش' به 'حش') |
جز (جایگزینی متن - 'تآ' به 'تآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قرن 11 و 12ق/17 و 18م، مستشرقان شروع به نوشتن مطالبی درباره جابر کردند. [[کراوس، پل|پل کراوس]] به مدت چهارده سال (1944-1930م)، تحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مسئله جابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تاريخ التراث العربي در مورد [[جابر بن حیان]] گفتگو کرد و نظریات [[کراوس، پل|پاول کراوس]] را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و [[نصر، حسین|دکتر سید حسین نصر]] نیز به تحقیق مجموعه جابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زندگی و آثار وی را روشن کردهاند. اهمیت این موضوع بدین سبب است که نتایج | برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قرن 11 و 12ق/17 و 18م، مستشرقان شروع به نوشتن مطالبی درباره جابر کردند. [[کراوس، پل|پل کراوس]] به مدت چهارده سال (1944-1930م)، تحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مسئله جابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تاريخ التراث العربي در مورد [[جابر بن حیان]] گفتگو کرد و نظریات [[کراوس، پل|پاول کراوس]] را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و [[نصر، حسین|دکتر سید حسین نصر]] نیز به تحقیق مجموعه جابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زندگی و آثار وی را روشن کردهاند. اهمیت این موضوع بدین سبب است که نتایج بهدستآمده از سوی [[کراوس، پل|کراوس]] نه فقط در معنای محدودتر آن برای تاریخ علم، بلکه برای تحقیقات اسلامشناسی اهمیت داشته است<ref>ر.ک: محدث، سیده فاطمه؛ عظیمزاده تهرانی، طاهره، ص32-30</ref>. | ||
«كتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. | «كتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. |
ویرایش