۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نز' به 'نز') |
جز (جایگزینی متن - 'هح' به 'هح') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>. | کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>. | ||
بخش سوم پیرامون سیر اجمالى در اندیشههاى کلامى است. مؤلف در ابتدا به ذکر وجهتسمیه این علم به کلام نظرات و اقوال متعددی را مطرح و بررسی میکند؛ سپس در مورد مخالفین علم کلام بیان میدارد که علم کلام بهطورکلی از نظر اصحاب حدیث مردود شناخته شده بود و آنان استدلالات عقلى را نارساى به مطلوب مىدانستند و پارهاى آن را بدعت و حرام و محرم | بخش سوم پیرامون سیر اجمالى در اندیشههاى کلامى است. مؤلف در ابتدا به ذکر وجهتسمیه این علم به کلام نظرات و اقوال متعددی را مطرح و بررسی میکند؛ سپس در مورد مخالفین علم کلام بیان میدارد که علم کلام بهطورکلی از نظر اصحاب حدیث مردود شناخته شده بود و آنان استدلالات عقلى را نارساى به مطلوب مىدانستند و پارهاى آن را بدعت و حرام و محرم بهحساب میآوردند و بر آن بودند که مسائل شرعى تعبدى است و نباید با معیار عقل و علوم حکمى سنجیده شود. این امر در مذهب اهل سنت و جماعت بیشتر مورد توجه بود و در مذهب شیعه کمتر، اما بههرحال در مکتب و مذهب شیعه همگروههای خاص قشرى و اخباریون این امر را کاملاً مدنظر داشتند. | ||
نگارنده در ادامه به موضوع کلام در عصر خلفا پرداخته؛ در عصر اول خلافت عباسیان، مجالسى آشکارا در مورد اینگونه مسائل تشکیل میشد و حتى بهتدریج از جمله مسائل رایج در محافل دربارى قرار گرفت و جزء افتخارات دربارها این بود که مجالس و محافل آنها از بحثها و جدالهای کلامى گرم و داغ است و خود خلفا هم احیاناً در این بحثها شرکت مىکردند و نزاع و جدال بین علما و اهل کلام را تیزتر مىکردند و از همین روى بود که فرقههاى گوناگون به وجود آمدند. پسازاینکه کلام مرحله ابتدائى خود را در تمدن اسلامى برآورد و به مرحله نضج رسید و کتب و رسائل بسیارى در این باب نوشته شده شد؛ از جمله: | نگارنده در ادامه به موضوع کلام در عصر خلفا پرداخته؛ در عصر اول خلافت عباسیان، مجالسى آشکارا در مورد اینگونه مسائل تشکیل میشد و حتى بهتدریج از جمله مسائل رایج در محافل دربارى قرار گرفت و جزء افتخارات دربارها این بود که مجالس و محافل آنها از بحثها و جدالهای کلامى گرم و داغ است و خود خلفا هم احیاناً در این بحثها شرکت مىکردند و نزاع و جدال بین علما و اهل کلام را تیزتر مىکردند و از همین روى بود که فرقههاى گوناگون به وجود آمدند. پسازاینکه کلام مرحله ابتدائى خود را در تمدن اسلامى برآورد و به مرحله نضج رسید و کتب و رسائل بسیارى در این باب نوشته شده شد؛ از جمله: |
ویرایش