۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'حت' به 'حت') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
ازآنجاکه در نامههای [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]]، بهجز یکی از آنها، ما با پاسخهایی روبرو هستیم که سؤالهایشان مفقود است، گاهی اوقات مطالب نامهها کاملاً مفهوم نیست؛ و باز آنچه به معضل بودن بعضی از عبارات این مکتوبات میافزاید مسئله موجز بودن عبارات غزالی است. بهطورکلی روش [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] در نوشتن آثارش، بخصوص در «سوانح»، این است که مطالبی را که میخواهد بگوید در کمال ایجاز بیان میکند. این روش خود مبتنی بر یک اصل است و آن استفاده از اشارت برای شنونده ایست که اهل ذوق است. عبارات از نظر غزالی صورت ظاهر اشارات اهل ذوق است و اشارت در بطن عبارت نهفته و کسی میتواند از این عبارات به اشارات یعنی به باطن آنها برسد که خود صاحبذوق باشد. ازآنجاکه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] اهل ذوق و عالم به علم اشارت است و با این زبان کاملاً آشنایی دارد، غزالی با استفاده از اصطلاحات و معانی خاص صوفیانه بهاختصار و ایجاز به پرسشهای قاضی پاسخ میدهد و در این پاسخگویی هم خود را مسئول عدم درک دیگران از این مطالب نمیداند<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>. | ازآنجاکه در نامههای [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]]، بهجز یکی از آنها، ما با پاسخهایی روبرو هستیم که سؤالهایشان مفقود است، گاهی اوقات مطالب نامهها کاملاً مفهوم نیست؛ و باز آنچه به معضل بودن بعضی از عبارات این مکتوبات میافزاید مسئله موجز بودن عبارات غزالی است. بهطورکلی روش [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] در نوشتن آثارش، بخصوص در «سوانح»، این است که مطالبی را که میخواهد بگوید در کمال ایجاز بیان میکند. این روش خود مبتنی بر یک اصل است و آن استفاده از اشارت برای شنونده ایست که اهل ذوق است. عبارات از نظر غزالی صورت ظاهر اشارات اهل ذوق است و اشارت در بطن عبارت نهفته و کسی میتواند از این عبارات به اشارات یعنی به باطن آنها برسد که خود صاحبذوق باشد. ازآنجاکه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] اهل ذوق و عالم به علم اشارت است و با این زبان کاملاً آشنایی دارد، غزالی با استفاده از اصطلاحات و معانی خاص صوفیانه بهاختصار و ایجاز به پرسشهای قاضی پاسخ میدهد و در این پاسخگویی هم خود را مسئول عدم درک دیگران از این مطالب نمیداند<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>. | ||
دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامههای هشتم و نهم با نامههای دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصلتر و | دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامههای هشتم و نهم با نامههای دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصلتر و مشروحتر از نامههای دیگر است، یکی از حیث مخاطب آن و دیگری از حیث نویسنده آن مشکوک است. نامه هشتم را که بدون شک از [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] است به دلایلی نمیتوان مطمئن بود که به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] نوشته شده است. در نامههای دیگر غزالی به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]]، خواجه غالباً ً نام مخاطب خود را ذکر میکند ولی در اینجا اسمی از [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] یا کسی دیگر نبرده است. ثانیاً لحن کلام غزالی در این نامه با نامههای دیگری که به مریدش [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] نوشته است فرق دارد. این نامه که بیشتر شبیه یک رساله کوچک است از یک مقدمه و هفت فصل کوتاه تشکیل شده است. مقدمه که ربط چندانی با ذیالمقدمه ندارد احتمال این را که نامه به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] نوشته شده باشد زیاد میکند؛ اما فصولی که ذیالمقدمه را تشکیل میدهد شامل بعضی دستورات عملی است که یک شیخ معمولاً به یک مرید مبتدی میدهد. شاید هم اصلاً این ذیالمقدمه متعلق به آن مقدمه (که فقط در یک نسخه اصلی موجود است) نباشد. بههرحال، گرچه این دلایل برای اثبات این مطلب که نامه مزبور به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] نوشته نشده کافی نیست، همینقدر هست که ما را در مورد مخاطب نامه مردد میکند. این نامه بخصوص از حیث جنبه عملی تصوف غزالی خواندنی است. در ضمن فصول هشتگانه برخی از اذکار و اوراد طریقه غزالی و کیفیت شبزندهداری و اعمال شب آدینه و بهطورکلی نحوه عبادت و عبودیت سالک سخن رانده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ده و یازده</ref>. | ||
آخرین نامه که درباره تعبیر رؤیا نوشته شده مانند نامه هشتم مورد تردید است؛ منتهی این بار نه از حیث مخاطب نامه بلکه از حیث نویسنده آن. عسیران با استناد به نامههای دیگر [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] که در آنها از فرزندی به نام احمد یاد شده نتیجه گرفته است که این نامه که در آن نویسنده از فرزند مخاطب به نام احمد نام برده از غزالی به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] است. عجب اینجاست که فرمنش با استناد به همین شواهد احمد را فرزند کامل الدوله بشمار آورده است. | آخرین نامه که درباره تعبیر رؤیا نوشته شده مانند نامه هشتم مورد تردید است؛ منتهی این بار نه از حیث مخاطب نامه بلکه از حیث نویسنده آن. عسیران با استناد به نامههای دیگر [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] که در آنها از فرزندی به نام احمد یاد شده نتیجه گرفته است که این نامه که در آن نویسنده از فرزند مخاطب به نام احمد نام برده از غزالی به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضاة]] است. عجب اینجاست که فرمنش با استناد به همین شواهد احمد را فرزند کامل الدوله بشمار آورده است. |
ویرایش