۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''شناخت فرقه اهل حق'''، اثر عبدالله | '''شناخت فرقه اهل حق'''، اثر [[خدابنده، عبد الله|عبدالله خدابنده]]، در موضوع کلام اسلامی، به زبان فارسی و در یک جلد به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بخش اول (آشنایی با فرقه اهل حق): | بخش اول (آشنایی با فرقه اهل حق): | ||
امارات، قراین و شواهدی وجود دارد که مسلک اهل حق در غرب ایران تأسیس شده و مؤسس و مقنن و یا مدون آیین مذکور در ناحیه غربی ایران مرز ایران و عراق فعلی و بهخصوص از مردم کردستان به زبان و با گویش کردی اورامی (اوراماناتی) بوده است. | امارات، قراین و شواهدی وجود دارد که مسلک اهل حق در غرب ایران تأسیس شده و مؤسس و مقنن و یا مدون آیین مذکور در ناحیه غربی ایران مرز ایران و عراق فعلی و بهخصوص از مردم کردستان به زبان و با گویش کردی اورامی (اوراماناتی) بوده است. | ||
زیرا اولا: پیشوایان، رهبران و مرشدان دینی مسلک اهل حق اکثرا (اگر نگوییم همگی)، از اهالی همین ناحیه بودهاند؛ اسامی و القاب آنها کردی، لری، لکی و علیالخصوص «گورانی» است که مؤید همین مطلب است؛ مثلا چند تن از رهبران این فرقه که بر اساس اعتقادات آنها دونهای خداوند بوده و ذات حق در آنها تجلی و حلول نموده است، بهجز علی بن ابیطالب(ع) اکثرا از اهالی غرب ایران بودهاند؛ بهطور نمونه «شاه خوشین» از لرستان و بیشتر در آن ناحیه زندگی نموده است، سلطان سهاک از کردستان (کردستان فعلی عراق) و از قراء توابع سلیمانیه فعلی بوده است و یا آتشبیگ (آبش) از اهالی لکستان واقع در بین استان لرستان و کرمانشاه از توابع هرسین بوده است و یا بابا یادگار، بهلول، سید براگه، نوروز سورانی، تیمور بانیارانی و... از اهالی غرب استان کرمانشاه و خانواده نورعلی الهی فرزند نعمتالله جیحونآبادی صاحب معروفترین سروده اهل حق شاهنامه حقیقت، از اهالی شمال استان کرمانشاه میباشد. | |||
زیرا اولا: پیشوایان، رهبران و مرشدان دینی مسلک اهل حق اکثرا (اگر نگوییم همگی)، از اهالی همین ناحیه بودهاند؛ اسامی و القاب آنها کردی، لری، لکی و علیالخصوص «گورانی» است که مؤید همین مطلب است؛ مثلا چند تن از رهبران این فرقه که بر اساس اعتقادات آنها دونهای خداوند بوده و ذات حق در آنها تجلی و حلول نموده است، بهجز [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] اکثرا از اهالی غرب ایران بودهاند؛ بهطور نمونه «شاه خوشین» از لرستان و بیشتر در آن ناحیه زندگی نموده است، سلطان سهاک از کردستان (کردستان فعلی عراق) و از قراء توابع سلیمانیه فعلی بوده است و یا آتشبیگ (آبش) از اهالی لکستان واقع در بین استان لرستان و کرمانشاه از توابع هرسین بوده است و یا بابا یادگار، بهلول، سید براگه، نوروز سورانی، تیمور بانیارانی و... از اهالی غرب استان کرمانشاه و خانواده نورعلی الهی فرزند نعمتالله جیحونآبادی صاحب معروفترین سروده اهل حق شاهنامه حقیقت، از اهالی شمال استان کرمانشاه میباشد. | |||
ثانیا: اکثر کتب خطی (اگر نگوییم همه کتب) دینی و مذهبی و دفاتر معروف و مشهور این مسلک، به زبان مردم غرب ایران مثل کردی اورامانی و گورانی لری و لکی بوده است؛ یعنی کتب مقدس و متون دینی آنها به زبانهای مردم غرب ایران است. علاوه اصطلاحات مذهبی، احکام، آداب و رسوم دینی، عبادات، ادعیه و اذکار و مناجاتها مثل دعای قربانی، تلقین و نماز میت، نیتهای غسل و عبادات به زبان مردم غرب ایران بوده و اگر به زبان فارسی و یا ترکی درآمدهاند بهصورت ترجمه، اقتباس، شرح و تفسیر بوده و از زبان اصلی گرفته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص203-204</ref>. | ثانیا: اکثر کتب خطی (اگر نگوییم همه کتب) دینی و مذهبی و دفاتر معروف و مشهور این مسلک، به زبان مردم غرب ایران مثل کردی اورامانی و گورانی لری و لکی بوده است؛ یعنی کتب مقدس و متون دینی آنها به زبانهای مردم غرب ایران است. علاوه اصطلاحات مذهبی، احکام، آداب و رسوم دینی، عبادات، ادعیه و اذکار و مناجاتها مثل دعای قربانی، تلقین و نماز میت، نیتهای غسل و عبادات به زبان مردم غرب ایران بوده و اگر به زبان فارسی و یا ترکی درآمدهاند بهصورت ترجمه، اقتباس، شرح و تفسیر بوده و از زبان اصلی گرفته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص203-204</ref>. | ||
بخش دوم (بررسی عقاید و مبانی اعتقادی فرقه اهل حق): | بخش دوم (بررسی عقاید و مبانی اعتقادی فرقه اهل حق): | ||
مسلک اهل حق، خداوند را در تجلیات و ظهورات مختلف قابل درک دانسته و مبنای اعتقادی آنها اتحاد و حلول خداوند در غیر او بوده و در مواردی از غلات غلیظ محسوب میشوند. در همین حال برخی از افراد این مسلک، اعتقادی به حلول نداشته و عملا افکار غالی در بین آنها رنگی ندارد و پایبند به احکام و عبادات دین اسلام هستند. | مسلک اهل حق، خداوند را در تجلیات و ظهورات مختلف قابل درک دانسته و مبنای اعتقادی آنها اتحاد و حلول خداوند در غیر او بوده و در مواردی از غلات غلیظ محسوب میشوند. در همین حال برخی از افراد این مسلک، اعتقادی به حلول نداشته و عملا افکار غالی در بین آنها رنگی ندارد و پایبند به احکام و عبادات دین اسلام هستند. | ||
در بین غالب فرقه اهل حق، بهجای نبوت و امامت و مبانی اعتقادی ائمه(ع)، گفتار مرشدان و رهبران و بنیانگذاران مسلک، حجیت داشته و مبنای عمل قرار میگیرد و اگر نامی از برخی از ائمه در بین آنها سر زبانهاست، او را دون یکی از رهبران خود دانسته و یا بالعکس. بنابراین ماهیت و هویت اصلی ائمه(ع) را قبول ندارند، بلکه بر اساس دون به دون، به آنها اعتقاد پیدا کردهاند. | در بین غالب فرقه اهل حق، بهجای نبوت و امامت و مبانی اعتقادی ائمه(ع)، گفتار مرشدان و رهبران و بنیانگذاران مسلک، حجیت داشته و مبنای عمل قرار میگیرد و اگر نامی از برخی از ائمه در بین آنها سر زبانهاست، او را دون یکی از رهبران خود دانسته و یا بالعکس. بنابراین ماهیت و هویت اصلی ائمه(ع) را قبول ندارند، بلکه بر اساس دون به دون، به آنها اعتقاد پیدا کردهاند. | ||
در باب معاد، مسئله حایز اهمیت، تناسخ میباشد؛ ضمن بحث معاد معتقدند (لااقل برخی افراد و در برخی متون منسوب به آنها) انسانها دونها و یا جامهها و یا مظهرهای مختلفی را تا هزارویک جامه طی خواهد کرد؛ آنگاه معاد و عمر جاودانه تحقق مییابد. با این توصیف، جایی برای برزخ نمیماند و یا همین دون به دون در این دنیا جای آن را گرفته است. بازگشت بعضی از مؤمنان و ائمه(ع) و انبیا(ع) و همچنین برخی گناهکاران در همین دنیا را در رجعت نمونهای از امکان تناسخ دانستهاند؛ درحالیکه تناسخ و رجعت تفاوتهای اساسی و فاحشی با هم دارند. | در باب معاد، مسئله حایز اهمیت، تناسخ میباشد؛ ضمن بحث معاد معتقدند (لااقل برخی افراد و در برخی متون منسوب به آنها) انسانها دونها و یا جامهها و یا مظهرهای مختلفی را تا هزارویک جامه طی خواهد کرد؛ آنگاه معاد و عمر جاودانه تحقق مییابد. با این توصیف، جایی برای برزخ نمیماند و یا همین دون به دون در این دنیا جای آن را گرفته است. بازگشت بعضی از مؤمنان و ائمه(ع) و انبیا(ع) و همچنین برخی گناهکاران در همین دنیا را در رجعت نمونهای از امکان تناسخ دانستهاند؛ درحالیکه تناسخ و رجعت تفاوتهای اساسی و فاحشی با هم دارند. | ||
مجردات را نیز بر اساس حلول و تناسخ، تعبیر و تفسیر مینمایند و در این رابطه برخی از افراد دارای مسلک اهل حق، معتقدند: شیطان اگرچه در ظاهر رانده شده، اما در باطن مأمور خداوند و مورد تأیید اوست، والا علم و قدرت خداوند زیر سؤال میرود و برخی از رهبران و پیشوایان خود را مظهر و دون بعضی از فرشتگان دانسته و دیو و جن را نیز بر اساس تناسخ، دون برخی انسانها میدانند<ref>ر.ک: همان، ص204-205</ref>. | مجردات را نیز بر اساس حلول و تناسخ، تعبیر و تفسیر مینمایند و در این رابطه برخی از افراد دارای مسلک اهل حق، معتقدند: شیطان اگرچه در ظاهر رانده شده، اما در باطن مأمور خداوند و مورد تأیید اوست، والا علم و قدرت خداوند زیر سؤال میرود و برخی از رهبران و پیشوایان خود را مظهر و دون بعضی از فرشتگان دانسته و دیو و جن را نیز بر اساس تناسخ، دون برخی انسانها میدانند<ref>ر.ک: همان، ص204-205</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۵۲: | ||
بخش سوم (احکام و فروع، آداب و رسوم اهل حق): | بخش سوم (احکام و فروع، آداب و رسوم اهل حق): | ||
در بین غالب مسلک اهل حق احکام اولیه و ضروریه اسلام وجود ندارد؛ رسما برخی افراد میگویند: ما نمازی نیستیم؛ یعنی اهل نماز نیستیم و بهجای آن نیاز میدهیم (نوعی انفاق در راه خداست) و برخی اساسا به این عوض و برابر نماز نیز توجه نداشته و با صراحت میگویند: نماز در مسلک ما نیست. | در بین غالب مسلک اهل حق احکام اولیه و ضروریه اسلام وجود ندارد؛ رسما برخی افراد میگویند: ما نمازی نیستیم؛ یعنی اهل نماز نیستیم و بهجای آن نیاز میدهیم (نوعی انفاق در راه خداست) و برخی اساسا به این عوض و برابر نماز نیز توجه نداشته و با صراحت میگویند: نماز در مسلک ما نیست. | ||
روزه نیز بر اساس احکام قرآن و سنت نبوی ندارند و روزهای که در بین آنها وجود دارد، مبنای شرعی و قرآنی نداشته، بلکه به شکرانه پیروزی و یا نجات افرادی از رهبران مسلک جعل شده است و هیچ دلیلی نیز بر استمرار آن در همه زمانها و برای همه افراد ندارند. | روزه نیز بر اساس احکام قرآن و سنت نبوی ندارند و روزهای که در بین آنها وجود دارد، مبنای شرعی و قرآنی نداشته، بلکه به شکرانه پیروزی و یا نجات افرادی از رهبران مسلک جعل شده است و هیچ دلیلی نیز بر استمرار آن در همه زمانها و برای همه افراد ندارند. | ||
در طهارت (غسل، وضو، تیمم) نیز جعل شارع مقدس مبنا نبوده و هیچیک از احکام فقهی طهارات در اسلام جاری نمیدانند؛ اگر عناوینی شبیه عناوین موجود در فقه اسلام دارند، صرفا تشابه اسمی است. | در طهارت (غسل، وضو، تیمم) نیز جعل شارع مقدس مبنا نبوده و هیچیک از احکام فقهی طهارات در اسلام جاری نمیدانند؛ اگر عناوینی شبیه عناوین موجود در فقه اسلام دارند، صرفا تشابه اسمی است. | ||
در بین غالب افراد اهل حق، وجهی بهعنوان «سرانه» به رهبران و مرشدان پرداخت میشود که سالانه بوده و دیگر خبری از زکات، زکات فطره، خمس نیست و در برخی موارد بهطور سلیقهای احکامی از اسلام حذف و یا مورد انکار واقع میشود. | در بین غالب افراد اهل حق، وجهی بهعنوان «سرانه» به رهبران و مرشدان پرداخت میشود که سالانه بوده و دیگر خبری از زکات، زکات فطره، خمس نیست و در برخی موارد بهطور سلیقهای احکامی از اسلام حذف و یا مورد انکار واقع میشود. | ||
در مورد آداب و رسوم باید گفت به بعضی از مراسم و آداب چنان پایبند میباشند که به اصول اعتقادی چنین پایبندی ندارند؛ مثل «سرسپاری» که شرایط و آداب سرسپاری در کلیه متون متعلق به فرقه، مورد توجه و با اهمیت خاصی مطرح گردیده است. | در مورد آداب و رسوم باید گفت به بعضی از مراسم و آداب چنان پایبند میباشند که به اصول اعتقادی چنین پایبندی ندارند؛ مثل «سرسپاری» که شرایط و آداب سرسپاری در کلیه متون متعلق به فرقه، مورد توجه و با اهمیت خاصی مطرح گردیده است. | ||
و یا داشتن سبیل و شارب، در برخی مناطق، غیر قابل خدشه و حتی یک موی آن نیز نباید کوتاه و یا گرفته شود؛ مثل محرمات مؤکد و غلیظ است. | و یا داشتن سبیل و شارب، در برخی مناطق، غیر قابل خدشه و حتی یک موی آن نیز نباید کوتاه و یا گرفته شود؛ مثل محرمات مؤکد و غلیظ است. | ||
و یا داشتن نذر و نیاز مخصوصا نذرهای سالانه بسیار تأکید و از اوجب واجبات است<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. | و یا داشتن نذر و نیاز مخصوصا نذرهای سالانه بسیار تأکید و از اوجب واجبات است<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
پیشگفتار، مقدمه و متن کتاب. | پیشگفتار، مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] |
ویرایش