۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
یکی از نویسندگان معاصر به نام ابراهیم صفایى در این ارتباط مینویسد: نشاط با داشتن حقوق بسیار کافى و درآمد شخصى که از املاک اصفهان برایش مىرسید پس از چند سال اقامت در تهران بهواسطه بذل و بخشش فراوان سى هزار تومان مقروض شد، این قرض که توأم با فشار طلبکاران بود زیاد فکر او را ناراحت کرد و خیالش را پریشان نمود و سخت دچار عسرت و تنگدستى شد، شاه از حال ظاهرى نشاط گرفتارىهاى او را دریافت وقتى به قرض اواقف شد دستور داد سى هزار تومان مسکوک طلا از خزانه مخصوص به خانه نشاط فرستادند و به نشاط ضمن مکتوبى نوشت: حیف باشد دل دانا که مشوش باشد، در این موقع بود که نشاط به همت بلند و ادبپرورى شاه آفرین خوانده گفت: | یکی از نویسندگان معاصر به نام ابراهیم صفایى در این ارتباط مینویسد: نشاط با داشتن حقوق بسیار کافى و درآمد شخصى که از املاک اصفهان برایش مىرسید پس از چند سال اقامت در تهران بهواسطه بذل و بخشش فراوان سى هزار تومان مقروض شد، این قرض که توأم با فشار طلبکاران بود زیاد فکر او را ناراحت کرد و خیالش را پریشان نمود و سخت دچار عسرت و تنگدستى شد، شاه از حال ظاهرى نشاط گرفتارىهاى او را دریافت وقتى به قرض اواقف شد دستور داد سى هزار تومان مسکوک طلا از خزانه مخصوص به خانه نشاط فرستادند و به نشاط ضمن مکتوبى نوشت: حیف باشد دل دانا که مشوش باشد، در این موقع بود که نشاط به همت بلند و ادبپرورى شاه آفرین خوانده گفت: | ||
زر مگر از روى دشمن رنگ بگرفته است وام | {{شعر}} | ||
{{ب|''زر مگر از روى دشمن رنگ بگرفته است وام''|2=''کاین زمان در پیشگاه شاه خوار است اینچنین''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
نشاط پس از آمدن به دربار مورد نوازش و مهر شاه قرار گرفت و به سرپرستى «دیوان رسائل» گماشته شد و گذشته از آنکه براى هزینه زندگى خود و اداره نمودن دیوان، سالیانه بیست هزار تومان دریافت مىداشت، گهگاه به دریافت جایزههاى سرشارى نیز سرافراز مىگشت، در آغاز کار که وى هنوز به دربار راه نیافته بود و مردم اصفهان به گناه شورش مورد خشم شاه واقع شده بودند او قصیدهاى در طلب بخشش همشهریان خود سرود و پنج هزار تومان از شاه پاداش دریافت داشت. فتحعلىشاه که خود شاعر و شعرشناس بود، بودن شاعرى چون نشاط را در دربار غنیمت مىشمرد و گهگاه او را به پاسخ گفتن پارهاى از قصیدهها و تغزلهاى شاعران نامور قدیم وامىداشت و چنین کارى را با شاعران دیگر نیز مىکرد. | نشاط پس از آمدن به دربار مورد نوازش و مهر شاه قرار گرفت و به سرپرستى «دیوان رسائل» گماشته شد و گذشته از آنکه براى هزینه زندگى خود و اداره نمودن دیوان، سالیانه بیست هزار تومان دریافت مىداشت، گهگاه به دریافت جایزههاى سرشارى نیز سرافراز مىگشت، در آغاز کار که وى هنوز به دربار راه نیافته بود و مردم اصفهان به گناه شورش مورد خشم شاه واقع شده بودند او قصیدهاى در طلب بخشش همشهریان خود سرود و پنج هزار تومان از شاه پاداش دریافت داشت. فتحعلىشاه که خود شاعر و شعرشناس بود، بودن شاعرى چون نشاط را در دربار غنیمت مىشمرد و گهگاه او را به پاسخ گفتن پارهاى از قصیدهها و تغزلهاى شاعران نامور قدیم وامىداشت و چنین کارى را با شاعران دیگر نیز مىکرد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۹: | ||
نشاط پارهاى از غزلهاى خود را با بیتهایى از فتحعلىشاه زیور بخشیده و گاه به پیروى از پارهاى از غزلهاى شاه، غزلهایى سروده است؛ این سه بیت از فتحعلىشاه است: | نشاط پارهاى از غزلهاى خود را با بیتهایى از فتحعلىشاه زیور بخشیده و گاه به پیروى از پارهاى از غزلهاى شاه، غزلهایى سروده است؛ این سه بیت از فتحعلىشاه است: | ||
عالمى در شادى و ما را غم است | {{شعر}} | ||
{{ب|''عالمى در شادى و ما را غم است''|2=''این غم ما از براى عالم است''}} | |||
چشم غیرتبین ما را نور نیست | {{ب|''چشم غیرتبین ما را نور نیست''|2=''هر کجا سورى است آنجا ماتم است''}} | ||
{{ب|''روزگارم زخمها بسیار زد''|2=''زخم تو آن زخمها را مرهم است''}} | |||
روزگارم زخمها بسیار زد | {{پایان شعر}} | ||
و نشاط به دنبال آن چنین سروده است: | و نشاط به دنبال آن چنین سروده است: | ||
جان سلیمان است و دل چون خاتم است | {{شعر}} | ||
{{ب|''جان سلیمان است و دل چون خاتم است''|2=''نقش روى دوست اسم اعظم است''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
همچنین مطلع غزلهاى شماره 14 و 181 و 196 در مجمع الفصحا به نام فتحعلىشاه است و نشاط به پیروى از شعرهاى شاه این سه شاهکار را پدید آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref> | همچنین مطلع غزلهاى شماره 14 و 181 و 196 در مجمع الفصحا به نام فتحعلىشاه است و نشاط به پیروى از شعرهاى شاه این سه شاهکار را پدید آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۵: | ||
نشاط مسلمانى واقعى و پاکباز و دوستار خاندان پیغمبر بهویژه حضرت على(ع) بوده و پایبندی او به این مهر و دوستى چندان بوده که در همه جاى دیوانش چه در غزلها و قصیدهها و چه در مثنوىها و قطعهها این مهر وفا را آشکارا نموده است: | نشاط مسلمانى واقعى و پاکباز و دوستار خاندان پیغمبر بهویژه حضرت على(ع) بوده و پایبندی او به این مهر و دوستى چندان بوده که در همه جاى دیوانش چه در غزلها و قصیدهها و چه در مثنوىها و قطعهها این مهر وفا را آشکارا نموده است: | ||
هرچ آن سزاى آل على نیست در جهان | {{شعر}} | ||
{{ب|''هرچ آن سزاى آل على نیست در جهان''|2=''گر گنج عالم است مبادا میسرم''}} | |||
فردا که پرده دور شود از جمال قرب | {{ب|''فردا که پرده دور شود از جمال قرب''|2=''یارب مدار دور ز آل پیمبرم''}}(غزل 172) | ||
{{پایان شعر}} | |||
یا | یا | ||
ملت از احمد و آیین ز على | {{شعر}} | ||
{{ب|''ملت از احمد و آیین ز على''|2=''همت از شاه و ظفر از یزدان''}}(غزل 220) | |||
{{پایان شعر}} | |||
و | و | ||
زیباترین اشیا، فرخترین اعیان | {{شعر}} | ||
{{ب|''زیباترین اشیا، فرخترین اعیان''|2=''از هرچه هست پیدا وز هرچه هست پنهان''}} | |||
...از انبیا محمد، از شهرها مدینه | {{ب|''...از انبیا محمد، از شهرها مدینه''|2=''از خسروان شهنشه، از ملکهاست ایران''<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>}}. | ||
{{پایان شعر}} | |||
==دانش و بینش، شاگردان، شعر و آثار== | ==دانش و بینش، شاگردان، شعر و آثار== |
ویرایش