نور اليقين في أصول‌الدين في شرح عقائد الطحاوي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طحاوي، احمد بن محمد' به 'طحاوی، احمد بن محمد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}
}}


'''نور اليقين في أصول الدين في شرح عقائد الطحاوي'''، شرحی است بر کتاب «عقاید» احمد بن محمد طحاوی (متوفی 321ق)، به قلم حسن کافی اقحصاری بوسنوی (متوفی 1024ق). زهدی عادلو فیتش بوسنوی، آن را تحقیق، بررسی و منتشر نموده است.
'''نور اليقين في أصول الدين في شرح عقائد الطحاوي'''، شرحی است بر کتاب «عقاید» [[طحاوی، احمد بن محمد|احمد بن محمد طحاوی]] (متوفی 321ق)، به قلم [[كافی، حسن بن طورخان|حسن کافی اقحصاری بوسنوی]] (متوفی 1024ق). [[بوسنوي، زهدي عادلوفيتش|زهدی عادلو فیتش بوسنوی]]، آن را تحقیق، بررسی و منتشر نموده است.


العقائد الطحاوية، رساله‌ای است پیرامون عقاید اهل سنت، مشتمل بر یک‌صدوپنج اصل. طحاوی یادآور شده که آنچه در این رساله آمده است، عقایدی از ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی، ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری و ابوعبدالله محمد بن حسن شیبانی می‌باشد. این رساله از رسائل معروفی است که در تاریخ، شروح و حواشی زیادی بر آن نوشته شده و جزء کتب درسی دانشگاه «مدینه منوره» بشمار می‌رود<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص23-24</ref>.
العقائد الطحاوية، رساله‌ای است پیرامون عقاید اهل سنت، مشتمل بر یک‌صدوپنج اصل. [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]] یادآور شده که آنچه در این رساله آمده است، عقایدی از ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی، ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری و ابوعبدالله محمد بن حسن شیبانی می‌باشد. این رساله از رسائل معروفی است که در تاریخ، شروح و حواشی زیادی بر آن نوشته شده و جزء کتب درسی دانشگاه «مدینه منوره» بشمار می‌رود<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص23-24</ref>.


محقق در ابتدای این اثر مقدمه مفصلی افزوده که در آن از انگیزه تحقیق این اثر سخن به میان آورده، سپس در طی چهار فصل که هرکدام دارای چند مبحث است، به معرفی شارح کتاب، حسن کافی اقحصاری و روزگار او از جهت سیاسی، اجتماعی، علمی و دینی پرداخته و در نهایت از ویژگی این اثر و نسخ مورداستفاده‌اش سخن گفته است.
محقق در ابتدای این اثر مقدمه مفصلی افزوده که در آن از انگیزه تحقیق این اثر سخن به میان آورده، سپس در طی چهار فصل که هرکدام دارای چند مبحث است، به معرفی شارح کتاب، [[كافی، حسن بن طورخان|حسن کافی اقحصاری]] و روزگار او از جهت سیاسی، اجتماعی، علمی و دینی پرداخته و در نهایت از ویژگی این اثر و نسخ مورداستفاده‌اش سخن گفته است.


به نظر شارح، برخی از شروحی که بر این اثر نوشته شده، دارای نواقصی است؛ زیرا یا بر مبنای علم کلام نگاشته شده که نویسندگان آن از شواهد و تعبیرات موهوم استفاده کرده‌اند یا اینکه آن شروح بسیار طولانی و مفصل بوده و ثبت و ضبط آنها دشوار است؛ بر همین اساس در برهه‌ای از زمان به فکر افتادم که برخی از این شروح مبسوط را گرفته و زوائد آن را حذف کرده و شرحی جامع و مختصر ارائه نمایم؛ به‌گونه‌ای که همان نتیجه و عملکرد را داشته باشد و چون نفوس را در مقصود، مایل به کشف و اقتصار یافتم، روش ایضاح و اقتصار را برگزیدم، درحالی‌که به کمی بضاعت خویش و قاصر بودنم در این فن، معترفم...
به نظر شارح، برخی از شروحی که بر این اثر نوشته شده، دارای نواقصی است؛ زیرا یا بر مبنای علم کلام نگاشته شده که نویسندگان آن از شواهد و تعبیرات موهوم استفاده کرده‌اند یا اینکه آن شروح بسیار طولانی و مفصل بوده و ثبت و ضبط آنها دشوار است؛ بر همین اساس در برهه‌ای از زمان به فکر افتادم که برخی از این شروح مبسوط را گرفته و زوائد آن را حذف کرده و شرحی جامع و مختصر ارائه نمایم؛ به‌گونه‌ای که همان نتیجه و عملکرد را داشته باشد و چون نفوس را در مقصود، مایل به کشف و اقتصار یافتم، روش ایضاح و اقتصار را برگزیدم، درحالی‌که به کمی بضاعت خویش و قاصر بودنم در این فن، معترفم...
شارح عبارات کتاب طحاوی را به‌صورت شرحی مزجی آورده؛ یعنی متون آن کتاب را با شرح خوش درآمیخته است؛ درحالی‌که ردها و نقدهایی را که عبارات کتاب طحاوی نسبت به گروه‌ها و مذاهب مخالف در بر دارد، مورد اشاره قرار داده؛ بی‌آنکه در پرداختن به افکار باطل آنان، به حاشیه برود و جداگانه به زیاده‌گویی مشغول شود. سپس ایشان عبارات طحاوی را با کتاب و سنت و گاه اقوال عالمان و اشعاری از شاعران مستدل می‌کند. سپس مشهورترین اعتراضات فرق مخالف را به‌طور خلاصه ذکر می‌کند و آنها را یکی پس از دیگری، با دلایل نقلی رد می‌نماید. سپس در زمین حریف فرود می‌آید و روش عقلی‌ای را که آنان در ایراد شبهات پیموده‌اند، در پیش می‌گیرد و با براهین عقلی، آنها را ناکار می‌کند<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ص102-103؛ مقدمه محقق، ص68 و 69</ref>.


برای روشن شدن روش شارح، نمونه‌ای از کار او ارائه می‌شود: شارح در شرح این عبارت طحاوی: «و كما كان بصفاته أزليا كذلک لا يزال عليها أبديا »، می‌نویسد: زیرا جدا کردن (برهنه کردن) خداوند از صفات کمالش خود نقصی است بر او. در این عبارت، ردی است بر معتزله و جهمیه و تابعین آن‌ها؛ زیرا آنان گمان ‌کرده‌اند: خداوند، زنده بی‌حیات، عالم بی‌علم، قادر بی‌قدرت و... است و بر هیچ شخصی متناقض و باطل بودن این مطلب پوشیده نیست؛ زیرا مثل این است که بگوییم: «خدا عالم است و خدا عالم نیست» و «شیء سفید، سفیدی ندارد». علاوه بر این، آیاتی از قرآن نیز در رد این نظریه معتزله و جهمیه وجود دارد؛ همچون آیه شریفه '''أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ''' (هود: 14) و آیه شریفه '''أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ''' (نساء: 166)<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص69-70</ref>.
شارح عبارات کتاب [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]] را به‌صورت شرحی مزجی آورده؛ یعنی متون آن کتاب را با شرح خوش درآمیخته است؛ درحالی‌که ردها و نقدهایی را که عبارات کتاب [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]] نسبت به گروه‌ها و مذاهب مخالف در بر دارد، مورد اشاره قرار داده؛ بی‌آنکه در پرداختن به افکار باطل آنان، به حاشیه برود و جداگانه به زیاده‌گویی مشغول شود. سپس ایشان عبارات [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]] را با کتاب و سنت و گاه اقوال عالمان و اشعاری از شاعران مستدل می‌کند. سپس مشهورترین اعتراضات فرق مخالف را به‌طور خلاصه ذکر می‌کند و آنها را یکی پس از دیگری، با دلایل نقلی رد می‌نماید. سپس در زمین حریف فرود می‌آید و روش عقلی‌ای را که آنان در ایراد شبهات پیموده‌اند، در پیش می‌گیرد و با براهین عقلی، آنها را ناکار می‌کند<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ص102-103؛ مقدمه محقق، ص68 و 69</ref>.
 
برای روشن شدن روش شارح، نمونه‌ای از کار او ارائه می‌شود: شارح در شرح این عبارت [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]]: «و كما كان بصفاته أزليا كذلک لا يزال عليها أبديا »، می‌نویسد: زیرا جدا کردن (برهنه کردن) خداوند از صفات کمالش خود نقصی است بر او. در این عبارت، ردی است بر معتزله و جهمیه و تابعین آن‌ها؛ زیرا آنان گمان ‌کرده‌اند: خداوند، زنده بی‌حیات، عالم بی‌علم، قادر بی‌قدرت و... است و بر هیچ شخصی متناقض و باطل بودن این مطلب پوشیده نیست؛ زیرا مثل این است که بگوییم: «خدا عالم است و خدا عالم نیست» و «شیء سفید، سفیدی ندارد». علاوه بر این، آیاتی از قرآن نیز در رد این نظریه معتزله و جهمیه وجود دارد؛ همچون آیه شریفه '''أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ''' (هود: 14) و آیه شریفه '''أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ''' (نساء: 166)<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص69-70</ref>.


لازم به ذکر است که شارح در بسیاری از صفحات کتابش از شرح ابن ابی‌العز استفاده برده و گاه مطالب ایشان را خلاصه نموده و به سبکی آسان و همه‌فهم تقدیم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص80</ref> و آنچه مؤکد استقلال شخصیت علمی نویسنده و توانایی وی است، وجود اضافات در مواضع مختلف این شرح است؛ اضافاتی که در شرح ابن ابی‌العز و غیر آن وجود ندارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
لازم به ذکر است که شارح در بسیاری از صفحات کتابش از شرح ابن ابی‌العز استفاده برده و گاه مطالب ایشان را خلاصه نموده و به سبکی آسان و همه‌فهم تقدیم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص80</ref> و آنچه مؤکد استقلال شخصیت علمی نویسنده و توانایی وی است، وجود اضافات در مواضع مختلف این شرح است؛ اضافاتی که در شرح ابن ابی‌العز و غیر آن وجود ندارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۱:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش