پرش به محتوا

مناسک حج و عمره (بهجت): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
#اگر كسى طلبى داشته باشد و به انداز هزينه حجّ او باشد، يا هزينه حج او را كامل كند و ديگر شرايط استطاعت را نيز دارا باشد، اگر وقت وصول طلب نرسيده باشد، وصول واجب نيست؛ مگر آنكه در صورت طلب، بدهكار حاضر به پرداخت باشد كه در اين صورت، گرفتن واجب است و بايد به حج برود و چنانچه وقت وصول طلب فرا رسيده باشد، واجب است وصول كند و اگر بدهكار بدحساب باشد و حاضر به پرداخت نشود، درصورتى‌كه طلبكار در ضرر و حرج نمى‌افتد، بايد او را مجبور به پرداخت نمايد، هرچند متوقّف بر مراجعه به حاكم جور باشد.
#اگر كسى طلبى داشته باشد و به انداز هزينه حجّ او باشد، يا هزينه حج او را كامل كند و ديگر شرايط استطاعت را نيز دارا باشد، اگر وقت وصول طلب نرسيده باشد، وصول واجب نيست؛ مگر آنكه در صورت طلب، بدهكار حاضر به پرداخت باشد كه در اين صورت، گرفتن واجب است و بايد به حج برود و چنانچه وقت وصول طلب فرا رسيده باشد، واجب است وصول كند و اگر بدهكار بدحساب باشد و حاضر به پرداخت نشود، درصورتى‌كه طلبكار در ضرر و حرج نمى‌افتد، بايد او را مجبور به پرداخت نمايد، هرچند متوقّف بر مراجعه به حاكم جور باشد.
#:البته در موارد ذيل، مطالبه و گرفتن طلب براى حج واجب نيست:
#:البته در موارد ذيل، مطالبه و گرفتن طلب براى حج واجب نيست:
الف)- بدهكار قدرت بر پرداخت بدهى را نداشته باشد؛ ب)- بدهكار بدحساب باشد و مجبور كردن به پرداخت او ممكن نباشد؛
#:الف)- بدهكار قدرت بر پرداخت بدهى را نداشته باشد؛ ب)- بدهكار بدحساب باشد و مجبور كردن به پرداخت او ممكن نباشد؛
ج)- بدهكار بدحساب باشد و مطالبه بدهى موجب دردسرى شود كه عرفاً تحمّل آن مطابق با شأن طلبكار نباشد؛
ج)- بدهكار بدحساب باشد و مطالبه بدهى موجب دردسرى شود كه عرفاً تحمّل آن مطابق با شأن طلبكار نباشد؛
د)- گرفتن طلب، متوقّف بر مراجعه به حاكم باشد و اين امر، موجب ذلّت و پايين آمدن شأن طلبكار شود؛ به‌گونه‌اى كه تن دادن به آن عقلايى نباشد؛
د)- گرفتن طلب، متوقّف بر مراجعه به حاكم باشد و اين امر، موجب ذلّت و پايين آمدن شأن طلبكار شود؛ به‌گونه‌اى كه تن دادن به آن عقلايى نباشد؛
خط ۶۹: خط ۶۹:
#دروغ و دشنامِ حرام، حرمت آن در حال احرام شديدتر است. فخرفروشى براى اثبات برترى خود و امثال آن اگر موجب اهانت به ديگران شود، اين عمل فى حد نفسه حرام است و اگر موجب نشود، حرام نيست و كفّاره ندارد. قسم خوردن به لفظ جلاله «و الله» و «بالله» و نيز «لا و الله» و «بلى و الله» كه به آن «جدال» گفته مى‌شود، بر مُحرم حرام است.
#دروغ و دشنامِ حرام، حرمت آن در حال احرام شديدتر است. فخرفروشى براى اثبات برترى خود و امثال آن اگر موجب اهانت به ديگران شود، اين عمل فى حد نفسه حرام است و اگر موجب نشود، حرام نيست و كفّاره ندارد. قسم خوردن به لفظ جلاله «و الله» و «بالله» و نيز «لا و الله» و «بلى و الله» كه به آن «جدال» گفته مى‌شود، بر مُحرم حرام است.
#:چند مورد از حرمت قسم خوردن، استثناء شده است:
#:چند مورد از حرمت قسم خوردن، استثناء شده است:
الف)- اگر به‌وسيله قسم خوردن حقى ثابت شود يا باطلى از بين برود، قسم خوردن مانعى ندارد؛
#:الف)- اگر به‌وسيله قسم خوردن حقى ثابت شود يا باطلى از بين برود، قسم خوردن مانعى ندارد؛
ب)- اگر قصد او قسم خوردن نباشد، بلكه غرض ديگرى داشته باشد، مانند اظهار محبت يا تعظيم، مثل اينكه بگويد: «تو را به خدا از اين غذا ميل كن» مانعى ندارد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/104 همان، ص104]</ref>.
ب)- اگر قصد او قسم خوردن نباشد، بلكه غرض ديگرى داشته باشد، مانند اظهار محبت يا تعظيم، مثل اينكه بگويد: «تو را به خدا از اين غذا ميل كن» مانعى ندارد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/104 همان، ص104]</ref>.
#واجب سوم از واجبات حج تمتّع، وقوف در «مزدلفه» (مشعر) است و از اركان حج محسوب مى‌شود... وقوف در مشعر الحرام بايد با نيّت و قصد قربت باشد. اگر كسى خواست علاوه بر نيّت قلبى، آن را بر زبان آورد، مى‌تواند اين جمله را بگويد: «وقوف مى‌نمايم در مشعر الحرام به نيّت حج تمتع واجب يا مستحب قربة إلى الله». در وقوف مشعر طهارت شرط نيست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/156 ر.ك: همان، ص156]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/157 157]</ref>.
#واجب سوم از واجبات حج تمتّع، وقوف در «مزدلفه» (مشعر) است و از اركان حج محسوب مى‌شود... وقوف در مشعر الحرام بايد با نيّت و قصد قربت باشد. اگر كسى خواست علاوه بر نيّت قلبى، آن را بر زبان آورد، مى‌تواند اين جمله را بگويد: «وقوف مى‌نمايم در مشعر الحرام به نيّت حج تمتع واجب يا مستحب قربة إلى الله». در وقوف مشعر طهارت شرط نيست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/156 ر.ك: همان، ص156]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1074/1/157 157]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش