پرش به محتوا

تاریخ تشیع (خواجویان): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ه‌و' به 'ه‌و')
جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹: خط ۱۹:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16799
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16419
| کتابخوان همراه نور =16419
| کتابخوان همراه نور =16419
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''تاريخ تشيع'''، از آثار سودمند دكتر محمد كاظم خواجويان (مشهد 1317- 1372‌ش همانجا) است كه در آن پيدايش و تحولات تاريخ تشيع را از آغاز تا پايان دوره دوم خلافت عباسيان و حكومت آل بويه به صورت مختصر بررسى كرده است.
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| تاریخ تشیع (ابهام‌زدایی)}}
'''تاريخ تشيع'''، از آثار سودمند [[خواجویان، محمدکاظم|دكتر محمدكاظم خواجويان]] (مشهد 1317- 1372‌ش همانجا) است كه در آن پيدايش و تحولات تاريخ تشيع را از آغاز تا پايان دوره دوم خلافت عباسيان و حكومت آل بويه به صورت مختصر بررسى كرده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۵: خط ۳۷:


#مقدمه‌اى كه ناشر (جهاد دانشگاهى مشهد) بدون ذكر تاريخ نوشته، با تأسف، بسيار كوتاه و نارسا است و سراسرش جز كلى‌گويى نيست!.<ref>مقدمه ناشر، ص3</ref>نویسنده محترم نيز اساساً مقدمه‌اى براى كتابش ننوشته و هدف و روش و مخاطبانش و چگونگى نگارش كتاب حاضر را مشخص نكرده است.
#مقدمه‌اى كه ناشر (جهاد دانشگاهى مشهد) بدون ذكر تاريخ نوشته، با تأسف، بسيار كوتاه و نارسا است و سراسرش جز كلى‌گويى نيست!.<ref>مقدمه ناشر، ص3</ref>نویسنده محترم نيز اساساً مقدمه‌اى براى كتابش ننوشته و هدف و روش و مخاطبانش و چگونگى نگارش كتاب حاضر را مشخص نكرده است.
#نویسنده با بيان اين نكته كه گروهى از نويسندگان، از جمله برخى نويسندگان اهل سنّت و مستشرقان و ناسيوناليست‌هاى ایرانى در عصر حاضر، در پيدايش تشيّع به ازدواج دختر يزدگرد با حسین بن على(ع) اشاره كرده‌اند و مدّعى شده‌اند كه علّت گرايش ایرانیان به تشيّع پيوند زناشويى مذكور بوده، افزوده است كه اينان ارتباط بين دو خاندان ساسانى و پيامبر(ص) را در تشكّل و نفوذ و رشد تشيّع در ایران بسيار مؤثّر دانسته‌اند. او سپس نقدهاى استاد مطهرى به اين مطلب را آورده و بعد ادامه داده است كه [[شهیدی، سید جعفر|دكتر سيد جعفر شهيدى]] در كتاب «زندگانى على بن الحسين(ع)» داستان شهربانو و ازدواج وى با امام حسین(ع) را ساخته پندار و افسه‌گانه دانسته است و به ضرب‌المثل عربى اشارت دارد كه: «چه بسيار مشهورى كه ريشه ندارد». وى در فصلى كه سخن از امام سجّاد(ع) و تولّد او دارد، به تفصيل به نقد و بررسى سندهاى روايى و تاريخى چنين داستانى پرداخته است و به نقش شعوبيّه در انتشار خبر چنين ازدواجى بين امام حسین(ع) و دختر يزدگرد اشاره كرده است. از جمله دلايل محكم و متقن شهيدى اين است كه تمام راويان خبر، زمان وقوع آن را دوران خليفه دوّم (23- 13ق) گفته‌اند، در حالى‌كه ولادت امام سجّاد(ع) را سال 38ق دانسته‌اند. ايشان خود روايت ديگرى را كه براساس آن ميلاد حضرت سجّاد(ع) سال 48ق است، مقبول مى‌داند، در اين صورت بين اين ازدواج و تولّد امام سجّاد بيش از 30 سال فاصله وجود دارد و اين خود بر ترديدها مى‌افزايد.<ref>متن كتاب، ص18- 19</ref>
#نویسنده با بيان اين نكته كه گروهى از نويسندگان، از جمله برخى نويسندگان اهل سنّت و مستشرقان و ناسيوناليست‌هاى ایرانى در عصر حاضر، در پيدايش تشيّع به ازدواج دختر يزدگرد با حسین بن على(ع) اشاره كرده‌اند و مدّعى شده‌اند كه علّت گرايش ایرانیان به تشيّع پيوند زناشويى مذكور بوده، افزوده است كه اينان ارتباط بين دو خاندان ساسانى و پيامبر(ص) را در تشكّل و نفوذ و رشد تشيّع در ایران بسيار مؤثّر دانسته‌اند. او سپس نقدهاى استاد [[مطهری، مرتضی|مطهرى]] به اين مطلب را آورده و بعد ادامه داده است كه [[شهیدی، سید جعفر|دكتر سيد جعفر شهيدى]] در كتاب «زندگانى على بن الحسين(ع)» داستان شهربانو و ازدواج وى با امام حسین(ع) را ساخته پندار و افسانه دانسته است و به ضرب‌المثل عربى اشارت دارد كه: «چه بسيار مشهورى كه ريشه ندارد». وى در فصلى كه سخن از [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجّاد(ع)]] و تولّد او دارد، به تفصيل به نقد و بررسى سندهاى روايى و تاريخى چنين داستانى پرداخته است و به نقش شعوبيّه در انتشار خبر چنين ازدواجى بين امام حسین(ع) و دختر يزدگرد اشاره كرده است. از جمله دلايل محكم و متقن شهيدى اين است كه تمام راويان خبر، زمان وقوع آن را دوران خليفه دوّم (23- 13ق) گفته‌اند، در حالى‌كه ولادت امام سجّاد(ع) را سال 38ق دانسته‌اند. ايشان خود روايت ديگرى را كه براساس آن ميلاد حضرت سجّاد(ع) سال 48ق است، مقبول مى‌داند، در اين صورت بين اين ازدواج و تولّد امام سجّاد بيش از 30 سال فاصله وجود دارد و اين خود بر ترديدها مى‌افزايد.<ref>متن كتاب، ص18- 19</ref>
#نویسنده با يادآورى اين نكته كه سلمان صحابى پارساى پيامبر(ص)، ایرانى الاصل و اهل جى اصفهان يا استخر فارس يا رامهرمز بوده، افزوده است: او پس از تحقيق، از آيين زرتشت به مسيحيت گرويد و پيش از جنگ خندق به حضور پيامبر(ص) در مدينه رسيد و اسلام آورد، از اين پس يكى از ياران بااخلاص و مشاوران صديق و فداكار و معروف پيامبر(ص) گرديد. پيامبر(ص) در حالى‌كه مهاجران و انصار، سلمان را از خود مى‌دانستند فرمود: «سلمان منّا اهل‌البيت».... وى در زمان حيات پيامبر(ص) از هواداران على(ع) بود و پس از رحلت پيامبر(ص) و انتخاب ابوبكر سخن معروف خود را به فارسی چنين گفت: «كرديد و نكرديد»، و بدين‌وسيله از آنان به سبب پيروى نكردن از على بن ابى‌طالب انتقاد كرد.<ref>همان، ص25</ref>
#نویسنده با يادآورى اين نكته كه سلمان صحابى پارساى پيامبر(ص)، ایرانى الاصل و اهل جى اصفهان يا استخر فارس يا رامهرمز بوده، افزوده است: او پس از تحقيق، از آيين زرتشت به مسيحيت گرويد و پيش از جنگ خندق به حضور پيامبر(ص) در مدينه رسيد و اسلام آورد، از اين پس يكى از ياران بااخلاص و مشاوران صديق و فداكار و معروف پيامبر(ص) گرديد. پيامبر(ص) در حالى‌كه مهاجران و انصار، سلمان را از خود مى‌دانستند فرمود: «سلمان منّا اهل‌البيت».... وى در زمان حيات پيامبر(ص) از هواداران على(ع) بود و پس از رحلت پيامبر(ص) و انتخاب ابوبكر سخن معروف خود را به فارسی چنين گفت: «كرديد و نكرديد»، و بدين‌وسيله از آنان به سبب پيروى نكردن از على بن ابى‌طالب انتقاد كرد.<ref>همان، ص25</ref>
#نویسنده تأكيد كرده است كه: حسن بن على(ع) وارث اوضاعى بود كه از يك سو عافيت‌طلبان، اشراف و بزرگان قبيله‌هاى كوفه و از سوى ديگر كينه‌توزان نسبت به اسلام و اشراف اموى مستقر در شام، ايجاد كرده بودند. [[امام على(ع)]] در جامعه‌اى كه بيشتر افراد آن دچار ترديد شده، سستى و انزوا را پيشه خود ساخته بودند، با سه مشكل بزرگ همچون نداشتن ياور، مواجهه با دشمنى حيلر و مسلّح و عدم همكارى افراد مؤثّر، روبرو بود. پيداست با چنين موقعيّتى نمى‌توان با فرزند ابوسفيان به علّت گشاده‌دستى در بخشش بيت‌المال به سران قبايل و ساير راحت‌طلبان، مبارزه كرد. از اين‌رو امام در ابتدا به نبرد با طغيانگر شام اقدام كرد، امّا به دليل سستى و بى‌نظمى سپاهيان و كمى دوستان بااخلاص و نيز اقدامات معاويه براى تطميع سران سپاه امام، جز واگذارى قدرت به معاويه چاره‌اى نديد. امام با اين اقدام، از ريخته شدن خون مسلمانان جلوگيرى و ياران اندك خويش را حفظ كرد. از اين پس امام به روشنگرى افكار مسلمانان پرداخت و تلاش كرد تا ضمن آگاه ساختن شیعیان از اوضاعى كه به برقرارى صلح منجر شد، آنان را براى ادامه مبارزه در موقعيّت جديد آماده كند.<ref>همان، ص43</ref>
#نویسنده تأكيد كرده است كه: حسن بن على(ع) وارث اوضاعى بود كه از يك سو عافيت‌طلبان، اشراف و بزرگان قبيله‌هاى كوفه و از سوى ديگر كينه‌توزان نسبت به اسلام و اشراف اموى مستقر در شام، ايجاد كرده بودند. [[امام على(ع)]] در جامعه‌اى كه بيشتر افراد آن دچار ترديد شده، سستى و انزوا را پيشه خود ساخته بودند، با سه مشكل بزرگ همچون نداشتن ياور، مواجهه با دشمنى حيلر و مسلّح و عدم همكارى افراد مؤثّر، روبرو بود. پيداست با چنين موقعيّتى نمى‌توان با فرزند ابوسفيان به علّت گشاده‌دستى در بخشش بيت‌المال به سران قبايل و ساير راحت‌طلبان، مبارزه كرد. از اين‌رو امام در ابتدا به نبرد با طغيانگر شام اقدام كرد، امّا به دليل سستى و بى‌نظمى سپاهيان و كمى دوستان بااخلاص و نيز اقدامات معاويه براى تطميع سران سپاه امام، جز واگذارى قدرت به معاويه چاره‌اى نديد. امام با اين اقدام، از ريخته شدن خون مسلمانان جلوگيرى و ياران اندك خويش را حفظ كرد. از اين پس امام به روشنگرى افكار مسلمانان پرداخت و تلاش كرد تا ضمن آگاه ساختن شیعیان از اوضاعى كه به برقرارى صلح منجر شد، آنان را براى ادامه مبارزه در موقعيّت جديد آماده كند.<ref>همان، ص43</ref>
خط ۴۱: خط ۴۳:
#مورّخان در فضيلت حسین بن على بن الحسن بن الحسن ابن الحسن بن على بن ابى‌طالب(ع) (قتيل فخ)، روايات چندى را از پيامبر(ص) نقل كرده‌اند كه پيامبر بر فضيلت و يارى او تأكيد كرده‌اند. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] فضايلى از حسین بن على به‌ويژه سخاوت او بيان كرده است. قيام وى در ماه‌هاى آخر خلافت هادى عباسى 169ق رخ داد. در اين سال خليفه فردى به نام عبدالعزيز بن عبدالله، از نوادگان خليفه دوم را بر مدينه حاكم ساخت. وى نسبت به آل ابى‌طالب به شدّت سخت گرفت و آنان را تحت تعقيب و شكنجه قرار داد. حسین بن على كه از شيوه حاكم به تنگ آمده بود، با گروهى از طرفداران علويان در مدينه قيام كرد و به مؤذّن دستور داد در اذان صبح به شيوه شیعیان عبارت «حىّ على خير العمل» را بگويد. حاكم به محض شنيدن اذان از مدينه فرار كرد. در همين زمان گروهى از سپاهيان خليفه از حج بازگشتند. سرداران خليفه، موسى بن عيسى، محمد بن سليمان و حماد تركى با سپاهيان از حج برگشته، با كمك حاكم مدينه بر ياران اندك حسین بن على در محلّ فخ، بين مكّه و مدينه، تاختند و موفّق شدند، حسین بن على و يارانش را به قتل برسانند؛ سپس خانه و نخلستانهاى وى و يارانش را در مدينه سوزاندند و اموال آنها را ضبط كردند. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] نام بسيارى از بزرگان علويان و راويانى كه با حسین بن على قيام كردند را آورده است.<ref>همان، ص89- 90</ref>
#مورّخان در فضيلت حسین بن على بن الحسن بن الحسن ابن الحسن بن على بن ابى‌طالب(ع) (قتيل فخ)، روايات چندى را از پيامبر(ص) نقل كرده‌اند كه پيامبر بر فضيلت و يارى او تأكيد كرده‌اند. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] فضايلى از حسین بن على به‌ويژه سخاوت او بيان كرده است. قيام وى در ماه‌هاى آخر خلافت هادى عباسى 169ق رخ داد. در اين سال خليفه فردى به نام عبدالعزيز بن عبدالله، از نوادگان خليفه دوم را بر مدينه حاكم ساخت. وى نسبت به آل ابى‌طالب به شدّت سخت گرفت و آنان را تحت تعقيب و شكنجه قرار داد. حسین بن على كه از شيوه حاكم به تنگ آمده بود، با گروهى از طرفداران علويان در مدينه قيام كرد و به مؤذّن دستور داد در اذان صبح به شيوه شیعیان عبارت «حىّ على خير العمل» را بگويد. حاكم به محض شنيدن اذان از مدينه فرار كرد. در همين زمان گروهى از سپاهيان خليفه از حج بازگشتند. سرداران خليفه، موسى بن عيسى، محمد بن سليمان و حماد تركى با سپاهيان از حج برگشته، با كمك حاكم مدينه بر ياران اندك حسین بن على در محلّ فخ، بين مكّه و مدينه، تاختند و موفّق شدند، حسین بن على و يارانش را به قتل برسانند؛ سپس خانه و نخلستانهاى وى و يارانش را در مدينه سوزاندند و اموال آنها را ضبط كردند. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] نام بسيارى از بزرگان علويان و راويانى كه با حسین بن على قيام كردند را آورده است.<ref>همان، ص89- 90</ref>
#نویسنده در مورد مذهب دولت آل بويه بحث كرده و سرانجام به اين نتيجه رسيده است كه به هرحال از مجموع گزارشها چنين برمى‌آيد كه آل بويه، شيعى مذهب و مروّج و مؤيّد مذهب شيعه امامى بوده‌اند و وضعيت اجتماعى و محيطى مؤثّرى را براى آزادى و قدرت يافتن امامى مذهبان در حوزه زير فرمان خويش فراهم آورده بودند.<ref>همان، ص133- 136</ref>
#نویسنده در مورد مذهب دولت آل بويه بحث كرده و سرانجام به اين نتيجه رسيده است كه به هرحال از مجموع گزارشها چنين برمى‌آيد كه آل بويه، شيعى مذهب و مروّج و مؤيّد مذهب شيعه امامى بوده‌اند و وضعيت اجتماعى و محيطى مؤثّرى را براى آزادى و قدرت يافتن امامى مذهبان در حوزه زير فرمان خويش فراهم آورده بودند.<ref>همان، ص133- 136</ref>
#ادعایى منفى نسبت به نویسنده كتاب حاضر مطرح شده است به اين صورت: «تاريخ‌نگارى مرحوم خواجويان متأثر از بينشى است كه كل تاريخ اسلام را در قالب تضاد قبايلى عرب جنوبى و شمالى تجزيه و تحليل مى‌نمايد».<ref>لؤلؤئى، كيوان، شماره 41، ص64</ref>، ولى اين تحليل كه بيانگر پيش‌فرض و مبناى تاريخنگارى دكتر خواجويان و اشاره‌اى گذرا به «نظريه شكافها» است؛ به استناد معتبر تاريخى نياز دارد و البته اين مدّعى ظاهراً تاكنون با روش علمى به اثبات نرسيده است. == وضعيت كتاب ==
#ادعایى منفى نسبت به نویسنده كتاب حاضر مطرح شده است به اين صورت: «تاريخ‌نگارى مرحوم خواجويان متأثر از بينشى است كه كل تاريخ اسلام را در قالب تضاد قبايلى عرب جنوبى و شمالى تجزيه و تحليل مى‌نمايد».<ref>لؤلؤئى، كيوان، شماره 41، ص64</ref>، ولى اين تحليل كه بيانگر پيش‌فرض و مبناى تاريخنگارى دكتر خواجويان و اشاره‌اى گذرا به «نظريه شكافها» است؛ به استناد معتبر تاريخى نياز دارد و البته اين مدّعى ظاهراً تاكنون با روش علمى به اثبات نرسيده است.  
 
== وضعيت كتاب ==
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و منابع و مآخذ در انتهاى اثر آمده است.
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و منابع و مآخذ در انتهاى اثر آمده است.


خط ۵۲: خط ۵۶:
#مقدمه ناشر و متن كتاب.
#مقدمه ناشر و متن كتاب.
#لؤلوئى، كيوان، «تاريخ تشيع اثرى از شادروان دكتر محمد كاظم خواجويان»، پايگاه مجلات تخصصى نور، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، اسفند 1379 شماره 41، ص61-65.
#لؤلوئى، كيوان، «تاريخ تشيع اثرى از شادروان دكتر محمد كاظم خواجويان»، پايگاه مجلات تخصصى نور، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، اسفند 1379 شماره 41، ص61-65.
 
==وابسته‌ها==
 
{{وابسته‌ها}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]