۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مد' به 'مد') |
جز (جایگزینی متن - 'حش' به 'حش') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند بهخاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند. | بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند بهخاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند. | ||
نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال | نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال طرحشده در این موضوع و صحت و سقم آنها میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص31-50</ref>. | ||
توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دورههای گذشته نهتنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهاتهایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقداماتهارونالرشید در این زمینه اشاره میکند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار میدهد؛ در آن زمان همدان از توابع و مضافات بسیاری برخوردار بوده و خود نیز توسعه کامل داشته است؛ بدین صورت که دارای پنج ناحیه مستقل و مشتمل بر دویستودوازده آبادی بوده است. نویسنده در نهایت به بررسی همدان در عصر حاضر پرداخته است، که به چهار بخش عمده تقسیم میشود: بخش سیمینهرود، بخش کبوترآهنگ، بخش اسدآباد و بخش رزن<ref>ر.ک: همان، ص55-64</ref>. | توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دورههای گذشته نهتنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهاتهایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقداماتهارونالرشید در این زمینه اشاره میکند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار میدهد؛ در آن زمان همدان از توابع و مضافات بسیاری برخوردار بوده و خود نیز توسعه کامل داشته است؛ بدین صورت که دارای پنج ناحیه مستقل و مشتمل بر دویستودوازده آبادی بوده است. نویسنده در نهایت به بررسی همدان در عصر حاضر پرداخته است، که به چهار بخش عمده تقسیم میشود: بخش سیمینهرود، بخش کبوترآهنگ، بخش اسدآباد و بخش رزن<ref>ر.ک: همان، ص55-64</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در طول این بخش، نگارنده به تشریح اوضاع و شمارش حاکمانی میپردازد که شهر همدان، در ادوار تاریخی گوناگون، در دست آنها رد و بدل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص65-76</ref>. | در طول این بخش، نگارنده به تشریح اوضاع و شمارش حاکمانی میپردازد که شهر همدان، در ادوار تاریخی گوناگون، در دست آنها رد و بدل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص65-76</ref>. | ||
بخش هشتم کتاب در مورد طلوع دین اسلام و مذهب تشیع در کهنشهر همدان است. همدان در سال 22 یا 23 هجری توسط سربازان اسلام فتح گردید و دین مقدس اسلام، تدریجا در آن، مانند سایر شهرهای | بخش هشتم کتاب در مورد طلوع دین اسلام و مذهب تشیع در کهنشهر همدان است. همدان در سال 22 یا 23 هجری توسط سربازان اسلام فتح گردید و دین مقدس اسلام، تدریجا در آن، مانند سایر شهرهای فتحشده قدم نهاد و مردم هم بدان گرایش پیدا کردند. | ||
با وجود مخالفتهای حکام وقت نسبت به شیعیان، طرفداران این مذهب از زمان طلوع اسلام در شهر همدان وجود داشته و در پوشش تقیه به فعالیت دینی و مذهبی میپرداختند. نگارنده بر این باور است که با مطالعه کتب تاریخ و تراجم میتوان به دست آورد که از قرن دوم هجری شخصیتهای بزرگ شیعه در همدان وجود داشتهاند. در ادامه این بخش اشاراتی به موضوع عبور [[امام رضا(ع)|امام هشتم(ع)]] از این شهر و شمارش نمایندگان ائمه معصومین(ع) در این شهر و ماجرای کمک مالی مردم همدان به مختار ثقفی، شده است.<ref>ر.ک: همان، ص77-90</ref>. | با وجود مخالفتهای حکام وقت نسبت به شیعیان، طرفداران این مذهب از زمان طلوع اسلام در شهر همدان وجود داشته و در پوشش تقیه به فعالیت دینی و مذهبی میپرداختند. نگارنده بر این باور است که با مطالعه کتب تاریخ و تراجم میتوان به دست آورد که از قرن دوم هجری شخصیتهای بزرگ شیعه در همدان وجود داشتهاند. در ادامه این بخش اشاراتی به موضوع عبور [[امام رضا(ع)|امام هشتم(ع)]] از این شهر و شمارش نمایندگان ائمه معصومین(ع) در این شهر و ماجرای کمک مالی مردم همدان به مختار ثقفی، شده است.<ref>ر.ک: همان، ص77-90</ref>. | ||
ویرایش