۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زبان =عربي' به 'زبان =عربی') |
جز (جایگزینی متن - 'حش' به 'حش') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نویسنده میگوید: از آنجا که در این اثر جوانب طبیعی و الهی فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را مورد بررسی قرار میدهیم، بهناچار باید از موضوع علم طبیعی و موضوع علم الهی و روش این دو بحث کنیم؛ چنانکه فارابی در تصنیف علوم این دو را عرضه نموده است. در ادامه مقصود [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از فلسفه طبیعی و موضوعات آن توضیح داده شده و از چگونگی دستیابی فارابی به علم الهی طبیعی به حکم تداخل بین موضوعات فلسفه طبیعی الهی، سخن به میان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38599/1/18 ر.ک: همان، ص19-18]</ref>. | نویسنده میگوید: از آنجا که در این اثر جوانب طبیعی و الهی فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را مورد بررسی قرار میدهیم، بهناچار باید از موضوع علم طبیعی و موضوع علم الهی و روش این دو بحث کنیم؛ چنانکه فارابی در تصنیف علوم این دو را عرضه نموده است. در ادامه مقصود [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از فلسفه طبیعی و موضوعات آن توضیح داده شده و از چگونگی دستیابی فارابی به علم الهی طبیعی به حکم تداخل بین موضوعات فلسفه طبیعی الهی، سخن به میان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38599/1/18 ر.ک: همان، ص19-18]</ref>. | ||
در فصل سوم به فلسفه طبیعی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] پرداخته شده است. این فصل از سه قسمت تشکیل شده: قسمت اول به بیان مبادی موجودات طبیعی اختصاص یافته است. قسمت دوم به علل موجودات طبیعی و اقسام آن از قبیل، علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی اشاره کرده است. نویسنده در این قسمت، نظر فارابی را در مسئله بغرنج سببیت و انکار تصادف و اختبار مطرح نموده است و این بدان جهت است که هرچیزی که در جهان هستی پدید میآید، با اسبابی محدود حادث میشود. در آخر مسئله سببیت را در خلال دیدگاه انتقادی | در فصل سوم به فلسفه طبیعی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] پرداخته شده است. این فصل از سه قسمت تشکیل شده: قسمت اول به بیان مبادی موجودات طبیعی اختصاص یافته است. قسمت دوم به علل موجودات طبیعی و اقسام آن از قبیل، علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی اشاره کرده است. نویسنده در این قسمت، نظر فارابی را در مسئله بغرنج سببیت و انکار تصادف و اختبار مطرح نموده است و این بدان جهت است که هرچیزی که در جهان هستی پدید میآید، با اسبابی محدود حادث میشود. در آخر مسئله سببیت را در خلال دیدگاه انتقادی مطرحشده توسط غزالی و اشاعره مبنی بر رد رابطه ضروری بین اسباب و مسببات آنها مطرح کرده است. در قسمت سوم، لواحق موجودات طبیعی (حرکت، زمان، مکان و خلأ) مطرح شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38599/1/19 ر.ک: همان، ص20-19]</ref>. | ||
در فصل چهارم، نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] درباره موجودات عالم و مراتب آنها در وجود و سپس اقسام وجود عرضه شده است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به تبعیت از [[ارسطو]] عالم را به عالم مافوق فلک قمر و عالم پایینتر از این فلک تقسیم نموده است. سپس از تأثیر عالم بالا بر عالم سفلی بحث نموده است. فارابی هرچند عالم را به دو قسم تقسیم نموده، لکن آن را واحد و محدود تصور نموده است و زمین را کروی و ثابت در مرکز جهان دانسته است. | در فصل چهارم، نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] درباره موجودات عالم و مراتب آنها در وجود و سپس اقسام وجود عرضه شده است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به تبعیت از [[ارسطو]] عالم را به عالم مافوق فلک قمر و عالم پایینتر از این فلک تقسیم نموده است. سپس از تأثیر عالم بالا بر عالم سفلی بحث نموده است. فارابی هرچند عالم را به دو قسم تقسیم نموده، لکن آن را واحد و محدود تصور نموده است و زمین را کروی و ثابت در مرکز جهان دانسته است. |
ویرایش