۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىن' به 'مین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''مقامات ژندهپیل'''، شرح احوال و مقامات [[ژندهپیل، احمد|شیخالاسلام ابونصر احمد بن ابىالحسن بن احمد بن محمد نامقى جامى]]، ملقب و مشهور به [[ژندهپیل، احمد|ژندهپیل (زندهفیل)]] است، در یک جلد، به زبان فارسی که به قلم [[غزنوي، محمد بن موسي|محمد بن موسی غزنوی]] نگاشته شده و با تحقیق و حواشی [[مويد سنندجي، حشمت|حشمت مؤید سنندجی]] در سال 1384ش، برای دومین مرتبه توسط انتشارات علمی - فرهنگی در تهران چاپ شده است. | |||
'''مقامات ژندهپیل'''، شرح احوال و مقامات شیخالاسلام ابونصر احمد بن ابىالحسن بن احمد بن محمد نامقى | |||
کتاب مقامات متعلق به قرن ششم هجرى است<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، صفحه سی</ref>. | کتاب مقامات متعلق به قرن ششم هجرى است<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، صفحه سی</ref>. | ||
«متن حاضر، هرچند بزرگترین و شاید مهمترین تألیف درباره احمد جام است، ولى یگانه اثر منحصربهفرد نیست»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهشت</ref>. | «متن حاضر، هرچند بزرگترین و شاید مهمترین تألیف درباره [[ژندهپیل، احمد|احمد جام]] است، ولى یگانه اثر منحصربهفرد نیست»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهشت</ref>. | ||
«تألیف کتاب مقامات را غزنوى در همان زمان زندگى شیخ احمد و آغاز آشنایى خود با او شروع کرد و گاهى به سبب بیاعتقادى مردم چندان دلسرد میشد که میخواست دست از آن بدارد، ولى احمد او را به ادامه آن تشویق | «تألیف کتاب مقامات را غزنوى در همان زمان زندگى شیخ احمد و آغاز آشنایى خود با او شروع کرد و گاهى به سبب بیاعتقادى مردم چندان دلسرد میشد که میخواست دست از آن بدارد، ولى احمد او را به ادامه آن تشویق مىنمود و شخصا از علت توبه و دوران انزوا و نخستین حوادث زندگانیاش براى او حکایت میکرد. پس از وفات شیخ در 536 هجرى، یادداشتهاى محمد غزنوى گویا چندین ده سال پراکنده و ناتمام ماند و کار تألیف بهکندى بسیار پیش میرفت»<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوچهار</ref>. | ||
کتاب پیش رو، علاوه بر رساله سمرقندیه که مجموعهاى از جوابهاى شیخ احمد به چند پرسش است، داراى دو فصل یا مقاله ضمیمه مىباشد که چون بهمنزله تکمله مقامات محسوب میشده، در ضمیمه این اثر ذکر و چاپ شده است؛ نخست رساله کوچکى است تألیف کوچکترین پسر شیخ | کتاب پیش رو، علاوه بر رساله سمرقندیه که مجموعهاى از جوابهاى [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]] به چند پرسش است، داراى دو فصل یا مقاله ضمیمه مىباشد که چون بهمنزله تکمله مقامات محسوب میشده، در ضمیمه این اثر ذکر و چاپ شده است؛ نخست رساله کوچکى است تألیف کوچکترین پسر [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]]، یعنى شهابالدین اسماعیل. وى در این رساله کوشیده است از راه چند دلیل معقول و منطقى، بزرگوارى پدرش شیخ احمد را براى کسانى که معتقد به کرامات نبودند، ثابت کند. ضمیمه دوم، رساله یا مقالهای است در شرح کراماتى که پس از وفات شیخالاسلام بروز کرده است، مانند معالجه بیمارى معتقد یا هلاک دشمنى بزرگ که قصد آزار فرزندان یا اعقاب شیخ را داشته است یا به خواب اشخاص آمدن و آنان را از امور پنهان خبر دادن و امثال آن. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف مقامات خواجه سدیدالدین محمد بن موسى بن یعقوب غزنوى، از امامان غزنه بوده و مکتبى و شاگردانى داشته است. تولد وى باید در اوائل سده ششم هجرى بوده باشد. وى شرح نخستین برخورد خویش را با ژندهپیل در مقدمه کتاب مقامات آورده است. او با گروهى از یارانش براى زیارت حج به مکه مىرفت؛ چون به جام رسیدند، غزنوى با خود اندیشید که بروم و شیخ احمد را که اینقدر آوازه او در همهسوى پیچیده است، دیدن کنم. چون داخل خانقاه شد، یکى از پسران احمد وعظ مىگفت. در این مجلس، غزنوى کراماتى مشاهده کرد و وجود شیخ چندان در او نفوذ کرد که از سفر مکه دست کشید، مقیم خانقاه شد و شاگردى احمد را برگزید. پس از آن هفت بار به غزنه رفت، ولى هر بار به نزد شیخ بازگشت؛ چون در هیچجا آرام نمییافت. اطلاعات ما از حیات محمد غزنوى بسیار اندک است. از روایات کتاب مقامات برمیآید که وى یک بار سخت مریض شد و به دعاى شیخ شفا یافت (حکایت 32). وقتى قصد رفتن به غزنه را داشت، ولى شیخ به او رخصت نداد. محمد غزنوى دچار چشم دردى سخت شد که دو سال ادامه یافت و سرانجام به دعاى احمد بهبود یافت (حکایت 35)<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوسه - هفتادوچهار؛ متن کتاب، ص1-3</ref>. | مؤلف مقامات خواجه سدیدالدین محمد بن موسى بن یعقوب غزنوى، از امامان غزنه بوده و مکتبى و شاگردانى داشته است. تولد وى باید در اوائل سده ششم هجرى بوده باشد. وى شرح نخستین برخورد خویش را با ژندهپیل در مقدمه کتاب مقامات آورده است. او با گروهى از یارانش براى زیارت حج به مکه مىرفت؛ چون به جام رسیدند، غزنوى با خود اندیشید که بروم و [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]] را که اینقدر آوازه او در همهسوى پیچیده است، دیدن کنم. چون داخل خانقاه شد، یکى از پسران احمد وعظ مىگفت. در این مجلس، غزنوى کراماتى مشاهده کرد و وجود شیخ چندان در او نفوذ کرد که از سفر مکه دست کشید، مقیم خانقاه شد و شاگردى احمد را برگزید. پس از آن هفت بار به غزنه رفت، ولى هر بار به نزد شیخ بازگشت؛ چون در هیچجا آرام نمییافت. اطلاعات ما از حیات محمد غزنوى بسیار اندک است. از روایات کتاب مقامات برمیآید که وى یک بار سخت مریض شد و به دعاى شیخ شفا یافت (حکایت 32). وقتى قصد رفتن به غزنه را داشت، ولى شیخ به او رخصت نداد. محمد غزنوى دچار چشم دردى سخت شد که دو سال ادامه یافت و سرانجام به دعاى احمد بهبود یافت (حکایت 35)<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوسه - هفتادوچهار؛ متن کتاب، ص1-3</ref>. | ||
سبک نویسنده مقامات، همان سبک ساده و روشن آثار قرون ششم و هفتم هجرى است، بیآنکه مانند پارهاى از کتب آن روزگار لغات عربى فراوان بهکار برده یا در پى صنایع لفظى و آراستن جملهها به سجع برآمده باشد و بدین منظور لغات مترادف و زائد در پى هم ردیف کرده و یا از احادیث و آیات یا تمثیلات و اشعار عربى آنچه در چنته داشته، نقل نموده باشد. حکایات این کتاب در کمال سادگى و روانى نوشته شده و بهندرت یک کلمه زائد میتوان در آن یافت. جملهها کوتاه و زیباست و خواندن کتاب روىهمرفته بسیار لذتبخش میباشد. خصائص دستورى آثار این عهد که در مقدمههاى چاپهاى انتقادى کتبى مانند تذكرة الأولياء عطار و جهانگشاى جوینى و أسرار التوحيد و نظایر آنها توضیح داده شده و در شاهکار استاد مرحوم ملکالشعراى بهار با آن دقت و فصاحت بیان گردیده، در حق این کتاب نیز صدق مىکند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهفت</ref>. | سبک نویسنده مقامات، همان سبک ساده و روشن آثار قرون ششم و هفتم هجرى است، بیآنکه مانند پارهاى از کتب آن روزگار لغات عربى فراوان بهکار برده یا در پى صنایع لفظى و آراستن جملهها به سجع برآمده باشد و بدین منظور لغات مترادف و زائد در پى هم ردیف کرده و یا از احادیث و آیات یا تمثیلات و اشعار عربى آنچه در چنته داشته، نقل نموده باشد. حکایات این کتاب در کمال سادگى و روانى نوشته شده و بهندرت یک کلمه زائد میتوان در آن یافت. جملهها کوتاه و زیباست و خواندن کتاب روىهمرفته بسیار لذتبخش میباشد. خصائص دستورى آثار این عهد که در مقدمههاى چاپهاى انتقادى کتبى مانند تذكرة الأولياء عطار و جهانگشاى جوینى و أسرار التوحيد و نظایر آنها توضیح داده شده و در شاهکار استاد مرحوم ملکالشعراى بهار با آن دقت و فصاحت بیان گردیده، در حق این کتاب نیز صدق مىکند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهفت</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش