۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىآ' به 'میآ') |
جز (جایگزینی متن - 'مىی' به 'میی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# و نیز درباره گفته [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] که جهان هرگز خالى از حکمت نبوده است میگوید: زیرا همچنان که عنایت الهى اقتضاى وجود این عالم را میکند، همان عنایت اقتضاى صلاح آن را نیز میکند و این صلاح بهوسیله حکیمان متأله که شارعان شرایع و مؤسسان قاعدهاند به دست میآید و اگر زمانى از یکى یا از گروهى از ایشان خالى باشد فساد و هرجومرج حاصل میآید؛ و نیز درباره خلیفه خداوند در روى زمین میگوید: یعنى آنکه جانشینى میکند از خداوند در علم و ریاست و اصلاح عالم زیرا باید خداوند را موجودى باشد که از دیگران به او نزدیکتر باشد که فیض خداوند بهوسیله او به دیگران رسد، بنابراین حافظان علوم حقیقى و قائمان به حجتهاى خدا و اصلاحکنندگان خلق خدا، خلیفه خداوندند در روى زمین بر خلق او<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11737/1/19 ر.ک: همان، صفحه نوزده و بیست]</ref>. | # و نیز درباره گفته [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] که جهان هرگز خالى از حکمت نبوده است میگوید: زیرا همچنان که عنایت الهى اقتضاى وجود این عالم را میکند، همان عنایت اقتضاى صلاح آن را نیز میکند و این صلاح بهوسیله حکیمان متأله که شارعان شرایع و مؤسسان قاعدهاند به دست میآید و اگر زمانى از یکى یا از گروهى از ایشان خالى باشد فساد و هرجومرج حاصل میآید؛ و نیز درباره خلیفه خداوند در روى زمین میگوید: یعنى آنکه جانشینى میکند از خداوند در علم و ریاست و اصلاح عالم زیرا باید خداوند را موجودى باشد که از دیگران به او نزدیکتر باشد که فیض خداوند بهوسیله او به دیگران رسد، بنابراین حافظان علوم حقیقى و قائمان به حجتهاى خدا و اصلاحکنندگان خلق خدا، خلیفه خداوندند در روى زمین بر خلق او<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11737/1/19 ر.ک: همان، صفحه نوزده و بیست]</ref>. | ||
و بالاخره آنجا که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] گفته است: کتاب ما براى طالبان تأله و بحث است، او میگوید: زیرا اینان جامع هر دو حکمت هستند. حکمت ذوقیه که با آن انوار الهى را دریافت میکنند و حکمت بحثیه که با آن اصول و قواعد علوم را در | و بالاخره آنجا که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] گفته است: کتاب ما براى طالبان تأله و بحث است، او میگوید: زیرا اینان جامع هر دو حکمت هستند. حکمت ذوقیه که با آن انوار الهى را دریافت میکنند و حکمت بحثیه که با آن اصول و قواعد علوم را در مییابند همچون علم منطق و طبیعى و الهى؛ و در این بحث که همچنان که محسوسات را مشاهده میکنیم روحانیات را هم مشاهده میکنیم میگوید: محسوسات مانند ستارگان و اجسام طبیعى که بر پایه آن علوم هیئت و طبیعیات استوارند و روحانیات مانند ذاتهای مجرد و اشراقها و هیئتهاى نورى آنها که علوم الهى و اسرار ربانى بر آن مبتنى است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11737/1/21 ر.ک: همان، صفحه بیستویک]</ref>. | ||
و در پایان کتاب به مصداق: من صنف فقد استهدف و من ألف فقد استقذف به کم بضاعتى و کوتاهدستی خود در این صناعت اعتراف و به خطاها و سهوهاى خود اقرار مىنماید و از اینکه فترتى پیش آمده که او را از مباحثه و اشتغال و مطالعه و قیلوقال بازداشته اعتذار مىجوید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11737/1/21 ر.ک: همان]</ref>. | و در پایان کتاب به مصداق: من صنف فقد استهدف و من ألف فقد استقذف به کم بضاعتى و کوتاهدستی خود در این صناعت اعتراف و به خطاها و سهوهاى خود اقرار مىنماید و از اینکه فترتى پیش آمده که او را از مباحثه و اشتغال و مطالعه و قیلوقال بازداشته اعتذار مىجوید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11737/1/21 ر.ک: همان]</ref>. |
ویرایش