۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
لسترنج و نیکلسون نوشتهاند كه نویسندۀ فارسنامه را نخست حمداللّه مستوفی «ابن بلخى» خوانده است. حاجى خليفه نيز شهرت او را به همین صورت نوشته است. | لسترنج و نیکلسون نوشتهاند كه نویسندۀ فارسنامه را نخست حمداللّه مستوفی «ابن بلخى» خوانده است. حاجى خليفه نيز شهرت او را به همین صورت نوشته است. | ||
[[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] احتمال داده است كه وى همان ابوزيد احمد بن سهل البلخى، مؤلف صور الاقاليم باشد اما با توجه بهزمان زندگى احمد بن سهل (حدود 236-322 ق) چنين احتمالى صحيح به نظرنمىآيد. ابن بلخى در فارسنامه مىگوید كه اگر چه بلخى نژاد است، اما در فارستربيت يافته است. پدر بزرگ وى در زمان ركنالدوله خمار تگين كه از سوىسلطان بركيارق سلجوقى، بر فارس فرمان مىراند، در حدود 492 ق، مستوفىيا حسابدار ماليات فارس بود. ابن بلخى در همین دوران به فارس آمد و با تاريخ و اوضاع طبيعى و اقتصادى و سياسى این ديار به خوبى آشنا شد. از این رو سلطان ابوشجاع محمد، برادر و جانشين بركيارق، او را به نوشتن [[فارسنامه ابن بلخی|فارسنامه]] فرمان داد. | [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] احتمال داده است كه وى همان ابوزيد احمد بن سهل البلخى، مؤلف صور الاقاليم باشد اما با توجه بهزمان زندگى احمد بن سهل (حدود 236-322 ق) چنين احتمالى صحيح به نظرنمىآيد. ابن بلخى در فارسنامه مىگوید كه اگر چه بلخى نژاد است، اما در فارستربيت يافته است. پدر بزرگ وى در زمان ركنالدوله خمار تگين كه از سوىسلطان بركيارق سلجوقى، بر فارس فرمان مىراند، در حدود 492 ق، مستوفىيا حسابدار ماليات فارس بود. ابن بلخى در همین دوران به فارس آمد و با تاريخ و اوضاع طبيعى و اقتصادى و سياسى این ديار به خوبى آشنا شد. از این رو سلطان ابوشجاع محمد، برادر و جانشين بركيارق، او را به نوشتن [[فارسنامه ابن بلخی|فارسنامه]] فرمان داد.<ref> برگ نیسی، کاظم، ج3، ص135</ref> | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
برگ نیسی، کاظم، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد3، ص135، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش