۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شرح التصريح علي التوضيح علي ألفية إبن مالک في النحو' به 'شرح التصريح علی التوضيح ابن مالك في النحو و الصرف للشيخ ابيمحمد بن عبدالله بن يوسف بن هشام الانصاري') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR07774.jpg|بندانگشتی|ابن هشام، عبدالله بن یوسف]] | [[پرونده:NUR07774.jpg|بندانگشتی|ابن هشام، عبدالله بن یوسف]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابن هشام، عبدالله بن یوسف | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابن هشام، ابومحمد جمالالدین عبدالله بن یوسف | ||
ابن هشام الانصاری | ابن هشام الانصاری | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |یوسف | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |قاهره | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |761 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |عبداللطيف بن مرحَّل | ||
شمسالدين محمد بن سراج | |||
تاجالدين تبريزى | |||
اجالدين فاكهانى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE07774AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''اِبْنِ هِشام، ابومحمد جمالالدين عبدالله بن يوسف انصارى'''، نحوى عصر ممالیک مصر مىباشد | '''اِبْنِ هِشام، ابومحمد جمالالدين عبدالله بن يوسف انصارى'''، نحوى عصر ممالیک مصر مىباشد. | ||
اطلاعات ما از زندگى او، به اندازه شهرت و بلندى آوازه وى نيست. نخستين و عمدهترين منبعى كه شرح حال او را آورده، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] است كه حدود یک سده پس از وى مىزيسته است و منابع كهن پس از او چيزى بر اطلاعات اندك وى نيفزودهاند. | |||
از | سلسله نسب ابن هشام به قبيله خزرج، از انصار پيامبر(ص)، مىرسد و نسبت انصارى وى از همین جاست. | ||
== ولادت == | |||
وى در قاهره زاده شد و همانجا پرورش يافت. | |||
== تحصیلات == | |||
در آن روزگار، الملك الناصر محمد بن قلاوون بر مصر حكم مىراند و با پایان يافتن آشوبها و كشمكشها و اخراج صليبيان، مصر امنيت خود را باز يافته و به یکى از بزرگترين پايگاههاى علم و ادب آن روز تبديل شده بود. ابن هشام در چنين شرايطى در قاهره به تحصيل علم پرداخت. ابتدا قرائات قرآن، مقدمات صرف و نحو، حديث و لغت را فراگرفت و سپس نزد استادان بنامى چون عبداللطيف بن مرحَّل، شمسالدين محمد بن سراج، تاجالدين تبريزى و تاجالدين فاكهانى به تكمیل این علوم پرداخت. همچنين از فراگيرى شعر و ادب نيز غفلت نورزيد و ديوان زُهير بن ابى سُلمى را نزد ابوحيان غرناطى كه از 679ق در مصر اقامت داشت، فراگرفت. علم حديث را از بدرالدين ابن جماعه آموخت و فقه شافعى را نيز نزد تقىالدين سبکىخواند. ابن هشام از میان همه استادانش به ابن مرحّل علاقهاى خاص داشت و بيشترين دست مايه علمى خود در نحو را از او برگرفت. | |||
از سفرهاى احتمالى وى اطلاعى در دست نيست، جز اينكه، مىدانيم وى دوبار حج گزارده است. | |||
=== تدریس و تألیف === | |||
وى پس از طى مدارج علمى، به تدريس و تأليف روى آورد و در قبه منصوريه به تدريس و تفسير قرآن مشغول شد و مدتى نيز در شاطبيه احاديثى را كه از ابن جماعه شنيده بود، روايت مىكرد. | |||
=== شاگردان === | |||
از شاگردان معروف او مىتوان ابن ملاح طرابلسى، ابن ملقن، محمد بن احمد بن نویرى، ابراهیم بن محمد بن عنان و فرزندش محبالدين ابن هشام را نام برد. | |||
=== شهرت === | |||
وى به زودى در نحو شهرتى عظيم به دست آورد و سرآمد همگنان شد و حتى بر استادانش برترى يافت و آثارش در فراسوى مرزهاى مصر و شام به دست دانشپژوهان و انديشمندان افتاد. [[ابن خلدون]] از جمله كسانى است كه کتاب مغنى وى را در مغرب يافته و به گفته خود از آن بهرهها برده و جامعيت کتاب را دليل بر مقام ارجمند مؤلف و توان علمى او دانسته است. وى كه سخت شيفته آثار ابن هشام شده بود، در ستايش او راه افراط پيمود، چندانكه او را از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] نيز برتر خواند. | وى به زودى در نحو شهرتى عظيم به دست آورد و سرآمد همگنان شد و حتى بر استادانش برترى يافت و آثارش در فراسوى مرزهاى مصر و شام به دست دانشپژوهان و انديشمندان افتاد. [[ابن خلدون]] از جمله كسانى است كه کتاب مغنى وى را در مغرب يافته و به گفته خود از آن بهرهها برده و جامعيت کتاب را دليل بر مقام ارجمند مؤلف و توان علمى او دانسته است. وى كه سخت شيفته آثار ابن هشام شده بود، در ستايش او راه افراط پيمود، چندانكه او را از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] نيز برتر خواند. | ||
== مذهب == | |||
وى نخست حنفى مذهب بود، سپس به مذهب شافعى روى آورد و چون در مدارس شافعى به مقام شايستهاى نرسيد، در 756ق به مذهب حنبلى گراييد تا بتواند در مدارس حنبلیان به مقام استادى دست يابد؛ از همینرو کتاب مختصر خرقى را كه لازمه تدريس در این مدارس بود، در مدتى اندك حفظ كرد و بدينسان به مقصود خود نايل آمد. بدينسان ملاحظه مىشود كه وى نيز همانند سلف خود [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]، در راه رسيدن به مقاصد خویش، از تغيير مذهب ابائى نداشته است. | وى نخست حنفى مذهب بود، سپس به مذهب شافعى روى آورد و چون در مدارس شافعى به مقام شايستهاى نرسيد، در 756ق به مذهب حنبلى گراييد تا بتواند در مدارس حنبلیان به مقام استادى دست يابد؛ از همینرو کتاب مختصر خرقى را كه لازمه تدريس در این مدارس بود، در مدتى اندك حفظ كرد و بدينسان به مقصود خود نايل آمد. بدينسان ملاحظه مىشود كه وى نيز همانند سلف خود [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]، در راه رسيدن به مقاصد خویش، از تغيير مذهب ابائى نداشته است. | ||
=== دشمنی با ابوحیان غرناطی === | |||
ابن هشام با استادش ابوحيان غرناطى، دشمنى بسيار داشت. برخى این دشمنى را ناشى از حسادت ابن هشام نسبت به مقام برجسته و بارز ابوحيان مىدانند. به گفته [[شوکانی، محمد|شوكانى]] چون ابوحيان بزرگترين نحوى روزگار خود به شمار مىرفت، ابن هشام مىخواست از راه رقابت و در افتادن با او، برای خود شهرتى كسب كند، اما دشمنى او احتمالاً انگيزه ديگرى نيز داشته است و آن اينكه ابن هشام كه سخت شيفته و حامى آثار [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] بود و نسبت به آراء نحوى او تعصب خاصى داشت، نمىتوانست انتقادات شديد ابوحيان را نسبت به آراء و آثار [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحمل كند و از اينرو با وى از در مخالفت و دشمنى درآمد. | ابن هشام با استادش ابوحيان غرناطى، دشمنى بسيار داشت. برخى این دشمنى را ناشى از حسادت ابن هشام نسبت به مقام برجسته و بارز ابوحيان مىدانند. به گفته [[شوکانی، محمد|شوكانى]] چون ابوحيان بزرگترين نحوى روزگار خود به شمار مىرفت، ابن هشام مىخواست از راه رقابت و در افتادن با او، برای خود شهرتى كسب كند، اما دشمنى او احتمالاً انگيزه ديگرى نيز داشته است و آن اينكه ابن هشام كه سخت شيفته و حامى آثار [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] بود و نسبت به آراء نحوى او تعصب خاصى داشت، نمىتوانست انتقادات شديد ابوحيان را نسبت به آراء و آثار [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحمل كند و از اينرو با وى از در مخالفت و دشمنى درآمد. | ||
=== خصوصیت تألیفات === | |||
بيشتر تأليفات ابن هشام همانند ديگر نحویان همروزگارش شرح، تفسير و اختصار است و چنانكه مىدانيم از اواسط سده 5ق به بعد كه در واقع بايد آن را دوران ركود علم نحو خواند، نحویان هيچ ابداع و ابتكارى از خود نداشتند و حتى نحویان معروفى چون [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] نيز بيشتر به تلخيص، شرح و نظم آثار ديگران روى مىآوردند. ابن هشام نيز از این قاعده مستثنى نبود، با اينهمه، به درستى نمىدانيم كه گرايش شديد مردم نسبت به آثار او از چيست و چرا پس از قرنها هنوز برخى آثار او همچنان در صدر كتب درسى قرار دارد. | بيشتر تأليفات ابن هشام همانند ديگر نحویان همروزگارش شرح، تفسير و اختصار است و چنانكه مىدانيم از اواسط سده 5ق به بعد كه در واقع بايد آن را دوران ركود علم نحو خواند، نحویان هيچ ابداع و ابتكارى از خود نداشتند و حتى نحویان معروفى چون [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] نيز بيشتر به تلخيص، شرح و نظم آثار ديگران روى مىآوردند. ابن هشام نيز از این قاعده مستثنى نبود، با اينهمه، به درستى نمىدانيم كه گرايش شديد مردم نسبت به آثار او از چيست و چرا پس از قرنها هنوز برخى آثار او همچنان در صدر كتب درسى قرار دارد. | ||
=== گرایش به مکتب نحویان === | |||
وى وابسته به مكتب نحوى خاصى نيست، زيرا در زمان او كشمكش و درگيرى بين مكتبهاى نحوى بصره و كوفه، ديگر فروكش كرده بود و نحویان تعصبى نسبت به شخص يا مكتب خاصى نداشتند، از همینرو وى در آثار خود به آراء نحویان بصره و كوفه هر دو استناد كرده است، هرچند كه آراء منطقى بصريان به هر حال در سراسر آثار او ديده مىشود. | وى وابسته به مكتب نحوى خاصى نيست، زيرا در زمان او كشمكش و درگيرى بين مكتبهاى نحوى بصره و كوفه، ديگر فروكش كرده بود و نحویان تعصبى نسبت به شخص يا مكتب خاصى نداشتند، از همینرو وى در آثار خود به آراء نحویان بصره و كوفه هر دو استناد كرده است، هرچند كه آراء منطقى بصريان به هر حال در سراسر آثار او ديده مىشود. | ||
=== ویژگی کتاب مغنی === | |||
وى تقريباً همه شهرت خود را لااقل در شرق جهان اسلام، مديون کتاب مغنى خویش است كه مورد تمجيد و ستايش بسيار اهل علم، بهویژه [[ابن خلدون]] قرار گرفته است. ابن هشام کتاب مغنى را نخست در 749ق در مكه تأليف كرد، اما به گفته خود وى در راه بازگشت به مصر مفقود شد. او بار ديگر در 756ق كه به مكه رفت، مجدداً به تأليف آن پرداخت. کتاب مغنى از همان آغاز، مورد توجه بسيار علما قرار داشت و هماكنون نيز پس از گذشت قرنها همچنان در زمره کتابهاى درسى مدارس علمیه است و امروزه در ایران بيش از هر جاى ديگر به آن توجه دارند. | وى تقريباً همه شهرت خود را لااقل در شرق جهان اسلام، مديون کتاب مغنى خویش است كه مورد تمجيد و ستايش بسيار اهل علم، بهویژه [[ابن خلدون]] قرار گرفته است. ابن هشام کتاب مغنى را نخست در 749ق در مكه تأليف كرد، اما به گفته خود وى در راه بازگشت به مصر مفقود شد. او بار ديگر در 756ق كه به مكه رفت، مجدداً به تأليف آن پرداخت. کتاب مغنى از همان آغاز، مورد توجه بسيار علما قرار داشت و هماكنون نيز پس از گذشت قرنها همچنان در زمره کتابهاى درسى مدارس علمیه است و امروزه در ایران بيش از هر جاى ديگر به آن توجه دارند. | ||
وى سرودههایى نيز به شيوه شعر دانشمندان داشته كه در برخى منابع ابياتى از آنها آمده است. وى در قاهره درگذشت و در مقبره صوفيه مدفون شد. ابن نباته مصرى شاعر معاصر وى او را رثا گفته است. | وى سرودههایى نيز به شيوه شعر دانشمندان داشته كه در برخى منابع ابياتى از آنها آمده است. | ||
== وفات و محل دفن == | |||
وى در قاهره درگذشت و در مقبره صوفيه مدفون شد. ابن نباته مصرى شاعر معاصر وى او را رثا گفته است. | |||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش