۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''مشارق أنوار العقول'''، اثر نویسنده عمانی پیرو مکتب اباضیه، [[سالمی، عبدالله|ابومحمد عبدالله بن حُمید سالمی]] (متوفی 1332ق)، در موضوع کلام و اصول دین است. تصحیح و تحقیق این اثر توسط [[خليلي، احمد بن حمد|شیخ احمد بن حمد خلیلی]] و [[عميره، عبد الرحمن|عبدالرحمن عمیره]] صورت گرفته است. | |||
'''مشارق أنوار العقول'''، اثر نویسنده عمانی پیرو مکتب اباضیه، ابومحمد عبدالله بن حُمید سالمی (متوفی 1332ق)، در موضوع کلام و اصول دین است. تصحیح و تحقیق این اثر توسط شیخ احمد بن حمد خلیلی و عبدالرحمن عمیره صورت گرفته است. | |||
در ابتدای هر دو جلد این اثر مقدمهای از عبدالرحمن عمیره آمده است. تاریخ نگارش مقدمه جلد اول به سال 1407ق و نگارش مقدمه جلد دوم، به یک سال پس از آن برمیگردد. | در ابتدای هر دو جلد این اثر مقدمهای از عبدالرحمن عمیره آمده است. تاریخ نگارش مقدمه جلد اول به سال 1407ق و نگارش مقدمه جلد دوم، به یک سال پس از آن برمیگردد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
این اثر، شرح منظومهای است بیش از سیصد بیت به نام «أنوار العقول» از همین نویسنده<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص38</ref> که علاوه بر طرح مباحث توحید و نبوت، مطالبی نیز در موضوعات متنوع چون علم، وعد و وعید، قضا و قدر، ایمان و اسلام و... در آن آمده است. | این اثر، شرح منظومهای است بیش از سیصد بیت به نام «أنوار العقول» از همین نویسنده<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص38</ref> که علاوه بر طرح مباحث توحید و نبوت، مطالبی نیز در موضوعات متنوع چون علم، وعد و وعید، قضا و قدر، ایمان و اسلام و... در آن آمده است. | ||
[[عميره، عبد الرحمن|عبدالرحمن عمیره]]، این کتاب را شایسته بررسی و مطالعه و قرار دادن آن در صفی واحد با امهات کتبی که در اعتقادات و اصول دین نگاشته شده است، میداند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | |||
عبدالرحمن | |||
==تاریخ تألیف== | ==تاریخ تألیف== | ||
نویسنده این اثر، عبدالله | نویسنده این اثر، [[سالمی، عبدالله|عبدالله سالمی]]، کتاب را در سال 1313ق، به پایان برده است<nowiki></ref></nowiki>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص418<nowiki></ref></nowiki>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده کتاب را با شرح و تفسیر «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز نموده، سپس به شرح «الحمد لله» پرداخته است. ایشان درباره «ال» در «الحمد» میگوید: برای «ال» سه احتمال وجود دارد: عهد، استغراق و جنس؛ درهرحال «لام» در کلمه «الله»، یا برای تخصیص است یا برای استحقاق و یا برای ملکیت؛ بنابراین نه احتمال مطرح است که برخی از آنها در مورد خداوند ممتنع است<ref>ر.ک: همان، ج1، ص67</ref>. جمله | نویسنده کتاب را با شرح و تفسیر «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز نموده، سپس به شرح «الحمد لله» پرداخته است. ایشان درباره «ال» در «الحمد» میگوید: برای «ال» سه احتمال وجود دارد: عهد، استغراق و جنس؛ درهرحال «لام» در کلمه «الله»، یا برای تخصیص است یا برای استحقاق و یا برای ملکیت؛ بنابراین نه احتمال مطرح است که برخی از آنها در مورد خداوند ممتنع است<ref>ر.ک: همان، ج1، ص67</ref>. جمله «الحمدلله» میتواند قضیهای باشد که از حیث لفظ خبری و از حیث معنا انشائی باشد و یا اینکه از دو حیث لفظ و معنی خبری باشد<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>. | ||
نویسنده، در توضیح «قرب» به خداوند مطالب ارزندهای را ذکر کرده است، از جمله: قرب بنده به خداوند و قرب خداوند به بنده این است که بنده با خدمت به خدا نزدیک شود و او با رحمت به وی نزدیک گردد، بنده با سجود و او با جود، بنده با اطاعت و او با توفیق استقامت. | نویسنده، در توضیح «قرب» به خداوند مطالب ارزندهای را ذکر کرده است، از جمله: قرب بنده به خداوند و قرب خداوند به بنده این است که بنده با خدمت به خدا نزدیک شود و او با رحمت به وی نزدیک گردد، بنده با سجود و او با جود، بنده با اطاعت و او با توفیق استقامت. | ||
قرب خداوند به مخلوقات بر سه قسم است: قرب عام که همان علم و قدرت و اراده است؛ قرب خاصه از مؤمنین که لطف و رحمت و بر است و قرب خاصه از مقربین که قرب حفظ و نصرت و اجابت است. | قرب خداوند به مخلوقات بر سه قسم است: قرب عام که همان علم و قدرت و اراده است؛ قرب خاصه از مؤمنین که لطف و رحمت و بر است و قرب خاصه از مقربین که قرب حفظ و نصرت و اجابت است. | ||
قرب بندگان به خداوند دارای سه مرتبه است: قرب ابدان که عمل به ارکان است؛ قرب قلب با تصدیق و ایمان و قرب روح با تحقیق<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | قرب بندگان به خداوند دارای سه مرتبه است: قرب ابدان که عمل به ارکان است؛ قرب قلب با تصدیق و ایمان و قرب روح با تحقیق<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
مؤلف رکن اول کتاب را به علم و اقسام و احکام آن اختصاص داده است. ایشان میگوید: بهخاطر شرفت علم، این بحث را بر دیگر ابواب مقدم نمودهام<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. علم در یک تقسیم به قدیم و محدث تقسیم میشود. قدیم صفت ذات خداوند است و به علوم غیر از علم خداوند علم محدث میگویند<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. علم حادث، به ضروری و نظری و هرکدام به تصور و تصدیق تقسیم میگردد که هیچکدام از این اقسام بر علم خداوند قابل صدق نیست<ref>ر.ک: همان</ref>. | مؤلف رکن اول کتاب را به علم و اقسام و احکام آن اختصاص داده است. ایشان میگوید: بهخاطر شرفت علم، این بحث را بر دیگر ابواب مقدم نمودهام<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. علم در یک تقسیم به قدیم و محدث تقسیم میشود. قدیم صفت ذات خداوند است و به علوم غیر از علم خداوند علم محدث میگویند<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. علم حادث، به ضروری و نظری و هرکدام به تصور و تصدیق تقسیم میگردد که هیچکدام از این اقسام بر علم خداوند قابل صدق نیست<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
راههای به دست آوردن علم سهتاست: عقل محض، وجدان و حس<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>. | |||
علم بهلحاظ حکم شارع در مورد آن، به واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام تقسیم میشود<ref>ر.ک: همان، ص132-134</ref>. | علم بهلحاظ حکم شارع در مورد آن، به واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام تقسیم میشود<ref>ر.ک: همان، ص132-134</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:آپلود آذر (98)]] | [[رده:آپلود آذر (98)]] |
ویرایش