۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دیوان اشعار (ابهام زدایی)' به 'دیوان اشعار (ابهامزدایی)') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =سايه عمر، آزاده، ترانهها | | عنوانهای دیگر =سايه عمر، آزاده، ترانهها | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[معیری، محمدحسن]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =/آ16 8215 PIR | | کد کنگره =/آ16 8215 PIR | ||
| موضوع =شعر | | موضوع =شعر فارسی- قرن 14 | ||
| ناشر = مجيد | | ناشر = مجيد | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| شابک =964-453-028-4 | | شابک =964-453-028-4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12125 | ||
| کتابخوان همراه نور =12125 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار (ابهامزدایی)}} | |||
'''دیوان کامل رهی معیری ( سایه عمر، آزاده، رهآورد، ترانهها)'''، مجموعه اشعاری است که توسط محمدحسن رهی | '''دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، رهآورد، ترانهها)'''، مجموعه اشعاری است که توسط [[معیری، محمدحسن|محمدحسن رهی معیری]]، متخلص به رهی، به زبان فارسی، سروده شده و به اهتمام کیومرث کیوان در این کتاب جمع شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در متن کتاب، بهترتیب شاهد مجموعه قصاید و تغزلات، غزلیات، غزلیات ناتمام، مثنویات و منظومهها، قطعات، رباعیات، ابیات پراکنده، تکبیتها، ترانهها و نغمهها و یادبودهایی هستیم که توسط محمدحسن رهی معیری سروده شده است. | در متن کتاب، بهترتیب شاهد مجموعه قصاید و تغزلات، غزلیات، غزلیات ناتمام، مثنویات و منظومهها، قطعات، رباعیات، ابیات پراکنده، تکبیتها، ترانهها و نغمهها و یادبودهایی هستیم که توسط محمدحسن رهی معیری سروده شده است. | ||
شعر ناب، شعر تر، شعر تازه، شعر پرطراوت، شعر بیریا، شعر بیدروغ، شعر بیتکلف و شعر به واقع شعر در گوهره شعریاش را در دیوان رهی میتوان بازیافت. رهی، شعری زودیاب و آسانفهم دارد و این نه بدان معناست که شعرش فرودست است که در شعر بزرگانی چون سعدی، نظامی، فرخی و دیگر شعرای سبک خراسانی میتوان این آسانی و زودفهمی را بازیافت. | شعر ناب، شعر تر، شعر تازه، شعر پرطراوت، شعر بیریا، شعر بیدروغ، شعر بیتکلف و شعر به واقع شعر در گوهره شعریاش را در دیوان رهی میتوان بازیافت. رهی، شعری زودیاب و آسانفهم دارد و این نه بدان معناست که شعرش فرودست است که در شعر بزرگانی چون سعدی، نظامی، فرخی و دیگر شعرای سبک خراسانی میتوان این آسانی و زودفهمی را بازیافت. | ||
رهی چکیده و برآیندی از هزارودویست سال شعر فارسی است. در دیوان رهی نشانی از شعر رودکی، شمیمی از شعر حافظ، نسیمی از شعر مولانا و حتی حسی از شعر فردوسی جاری است، اما قویترین جریانی را که در دیوان رهی میتوان بازیافت، اقتفا از سعدی است. گاه احساس میکنیم که این بیت و این شیوه بیان را در غزلیات سعدی خواندهایم، اما نیکتر که مینگریم درمییابیم نگاهی که در شعر رهی وجود دارد، نگاهی امروزین است و حسی که در رگرگ سطور شعرهایش جاری است، حسی نو و بدیع است. | |||
رهی چکیده و برآیندی از هزارودویست سال شعر فارسی است. در دیوان رهی نشانی از شعر رودکی، شمیمی از شعر [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، نسیمی از شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و حتی حسی از شعر فردوسی جاری است، اما قویترین جریانی را که در دیوان رهی میتوان بازیافت، اقتفا از سعدی است. گاه احساس میکنیم که این بیت و این شیوه بیان را در غزلیات [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] خواندهایم، اما نیکتر که مینگریم درمییابیم نگاهی که در شعر رهی وجود دارد، نگاهی امروزین است و حسی که در رگرگ سطور شعرهایش جاری است، حسی نو و بدیع است. | |||
وجود این حس، یعنی اقتفای شیخ، ناشی از بهکارگیری همان ظرافتها و ظرایفی است که در شعر سعدی میبینیم و بالاخص در صنعت تضاد و تقابل این حس قویتر است؛ مانند شعر: | وجود این حس، یعنی اقتفای شیخ، ناشی از بهکارگیری همان ظرافتها و ظرایفی است که در شعر سعدی میبینیم و بالاخص در صنعت تضاد و تقابل این حس قویتر است؛ مانند شعر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''اشک سحر زداید، از لوح دل سیاهی''|2=''خرّم کند چمن را، باران صبحگاهی''<ref>ر.ک: معیری، محمدحسن، دیوان رهی معیری، ص17-18</ref>}}. | |||
خرّم کند چمن را، باران صبحگاهی | {{پایان شعر}} | ||
از دیگر ویژگیهای شعر رهی که حافظانه به شعرش زیبایی میبخشد، بهرهگیری از تجانس آوایی است. از پارهای از ابیات رهی بوی اشعار حافظ به مشام میرسد، اما این بهرهگیری تقلیدگونه نیست؛ چراکه بهکارگیری قالبهای یکسان، بالاخص در غزل، امری طبیعی مینماید. از این اشعار میتوان به موارد زیر مثال زد: | از دیگر ویژگیهای شعر رهی که حافظانه به شعرش زیبایی میبخشد، بهرهگیری از تجانس آوایی است. از پارهای از ابیات رهی بوی اشعار [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] به مشام میرسد، اما این بهرهگیری تقلیدگونه نیست؛ چراکه بهکارگیری قالبهای یکسان، بالاخص در غزل، امری طبیعی مینماید. از این اشعار میتوان به موارد زیر مثال زد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای وطن خصم تو را سنگ به جام افتاد است''|2=''تشت رسوایی این بوم ز بام افتاد است''}} | |||
تشت رسوایی این بوم ز بام افتاد است'' | {{پایان شعر}} | ||
یا | یا | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''تا جان ندهم بر سر من بازنیاید''|2=''در خانهام آن خانهبرانداز نیاید''<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>}} | |||
در خانهام آن خانهبرانداز نیاید | {{پایان شعر}} | ||
رهی در بهرهگیری از صنعت تطبیق نیز استاد است؛ همان تطبیقی که حکیم ابوالقاسم فردوسی استادانه از آن بهره میگیرد؛ مثلا در شعر: | رهی در بهرهگیری از صنعت تطبیق نیز استاد است؛ همان تطبیقی که حکیم ابوالقاسم فردوسی استادانه از آن بهره میگیرد؛ مثلا در شعر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بازآ که سنگ خاره و گل خنده میکنند''|2=''بر سستعهدی تو و بر سختجانیام''}} | |||
بر سستعهدی تو و بر سختجانیام'' | {{پایان شعر}} | ||
سنگ خاره با سختجانی مطابقت معنایی دارد و کوتاهی عهد گل با سستعهدی<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | سنگ خاره با سختجانی مطابقت معنایی دارد و کوتاهی عهد گل با سستعهدی<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | ||
گاه نوای نی مولانا را از اشعار رهی در گوش جان میشنویم، بالاخص آنگاه که دیوان شمس وی را میگشاییم و گاه شاهد حسی از شعر باباطاهر در اشعار رهی هستیم؛ مثلا در شعر | گاه نوای نی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را از اشعار رهی در گوش جان میشنویم، بالاخص آنگاه که دیوان شمس وی را میگشاییم و گاه شاهد حسی از شعر [[باباطاهر|باباطاهر]] در اشعار رهی هستیم؛ مثلا در شعر | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''از دل افسرده جز افسردهدل آگاه نیست''|2=''آنکه داند وحشت شبهای تار من تویی''<ref>ر.ک: همان، ص20-21</ref>}}. | |||
آنکه داند وحشت شبهای تار من تویی | {{پایان شعر}} | ||
گاهی شعر رهی، طریق پیچیدگیها و نازکخیالیها و نیز ظریفگوییهای سبک هندی را میپیماید و یاد اشعار صائب و طالب و کلیم را در خاطر زنده میکند؛ مثلا در شعر: | گاهی شعر رهی، طریق پیچیدگیها و نازکخیالیها و نیز ظریفگوییهای سبک هندی را میپیماید و یاد اشعار صائب و طالب و کلیم را در خاطر زنده میکند؛ مثلا در شعر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بر طرف جویبار چه حاجت که پا نهیم''|2=''تا هست دیده تر ما جویبار ما''}} | |||
تا هست دیده تر ما جویبار ما'' | {{پایان شعر}} | ||
رهی شاعری درونگراست، نگاه عمدهاش معطوف به درون است، بهندرت از پنجره درون سر به بیرون میکند و نگاهی به پیرامون خود میافکند. به همین روی بیشتر اشعار وی رنگ غزل به خود گرفته است و شعرهایش تغزلی است که روایت دل را بازمیگوید. هرچند، گاه نیز سر برون میآورد و فریاد برمیآورد؛ این فریاد از سر وطندوستی و عشق به وطن است. رهی، عاشق مام میهن است. در اشعار اجتماعی او فریادی خشمآلود بر چهره وطنفروشان هست و این وطندوستی او تا آنجاست که عاشقانه از آذربایجان میسراید و طعنی پرخشم دارد بر فروشندگان این بخش از وطن به بیگانگان<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | رهی شاعری درونگراست، نگاه عمدهاش معطوف به درون است، بهندرت از پنجره درون سر به بیرون میکند و نگاهی به پیرامون خود میافکند. به همین روی بیشتر اشعار وی رنگ غزل به خود گرفته است و شعرهایش تغزلی است که روایت دل را بازمیگوید. هرچند، گاه نیز سر برون میآورد و فریاد برمیآورد؛ این فریاد از سر وطندوستی و عشق به وطن است. رهی، عاشق مام میهن است. در اشعار اجتماعی او فریادی خشمآلود بر چهره وطنفروشان هست و این وطندوستی او تا آنجاست که عاشقانه از آذربایجان میسراید و طعنی پرخشم دارد بر فروشندگان این بخش از وطن به بیگانگان<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۸۰: | ||
{{ب|''بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش''|2=''نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم''}} | {{ب|''بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش''|2=''نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۹۰: | خط ۹۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۴: | ||
{{شعر و شاعری}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۷: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||