پرش به محتوا

النور المبين في شرح التحرير و منهاج الصالحين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شريعتمدار جزايري، نورالدين' به 'شریعتمدار جزایری، نورالدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}


'''النور المبين في شرح التحرير و منهاج الصالحين'''، اثر سید نورالدین شریعتمدار جزایری (معاصر)، یک دوره کامل فقه استدلالی با تکیه بر «تحرير الوسيلة» امام خمینی(ره) و «منهاج الصالحين» آیت‌الله‌العظمی حکیم به زبان عربی است. این شرح چند جلدی، حاوی جمیع ابواب فقه است که با عبادات آغاز و به دیات و مسائل مستحدثه (از کتاب تحریر) ختم شده است. نویسنده بعد از اتمام این موسوعه، دست به شرح کتاب اجتهاد و تقلید از کتاب تحریر، زده؛ بنابراین کتاب اجتهاد و تقلید دارای دو شرح شده: یکی شرح بر متن منهاج و دیگری بر متن تحریر و هنگام چاپ کتاب، بین دو متن تلفیق صورت گرفته؛ نخست متن تحریر و سپس متن منهاج ذکر شده؛ بر این اساس، کتاب، حاوی تمام فروع مطرح‌شده در دو کتاب مذکور گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.
'''النور المبين في شرح التحرير و منهاج الصالحين'''، اثر [[شریعتمدار جزایری، نورالدین|سید نورالدین شریعتمدار جزایری]] (معاصر)، یک دوره کامل فقه استدلالی با تکیه بر «[[تحرير الوسيلة (موسوعه جلد 22)|تحرير الوسيلة]]» [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] و «[[منهاج الصالحين (حکیم)|منهاج الصالحين]]» [[حکیم، محسن|آیت‌الله‌العظمی حکیم]] به زبان عربی است. این شرح چند جلدی، حاوی جمیع ابواب فقه است که با عبادات آغاز و به دیات و مسائل مستحدثه (از کتاب تحریر) ختم شده است. نویسنده بعد از اتمام این موسوعه، دست به شرح کتاب اجتهاد و تقلید از کتاب تحریر، زده؛ بنابراین کتاب اجتهاد و تقلید دارای دو شرح شده: یکی شرح بر متن منهاج و دیگری بر متن تحریر و هنگام چاپ کتاب، بین دو متن تلفیق صورت گرفته؛ نخست متن تحریر و سپس متن منهاج ذکر شده؛ بر این اساس، کتاب، حاوی تمام فروع مطرح‌شده در دو کتاب مذکور گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.


==روش شارح==
==روش شارح==
شارح، بخشی از متن تلفیق‌شده مزبور را در بالای صفحات آورده و آن را شماره‌گذاری کرده و با فاصله یک خط تیره به شرح آن همت گمارده‌ است.
شارح، بخشی از متن تلفیق‌شده مزبور را در بالای صفحات آورده و آن را شماره‌گذاری کرده و با فاصله یک خط تیره به شرح آن همت گمارده‌ است.
شارح از چهار منبع قرآن، سنت، اجماع و عقل و نظر عالمان به‌خصوص آیت‌الله خویی، جهت توضیح مطالب خود بهره برده است.
 
شارح از چهار منبع قرآن، سنت، اجماع و عقل و نظر عالمان به‌خصوص [[خویی، سید ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]]، جهت توضیح مطالب خود بهره برده است.


آخرین مسئله‌ای که شارح به آن پرداخته بحث درباره تسامح در ادله سنن است. ایشان ضمن عدم پذیرش قاعده تسامح در ادله سنن، می‌گوید: مفاد اخبار من بلغ، ثبوت استحباب نیست؛ زیرا علاوه بر اینکه این روایات از حیث سند ضعیف هستند، مفاد آنها تنها ثبوت اجر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص418</ref>.
آخرین مسئله‌ای که شارح به آن پرداخته بحث درباره تسامح در ادله سنن است. ایشان ضمن عدم پذیرش قاعده تسامح در ادله سنن، می‌گوید: مفاد اخبار من بلغ، ثبوت استحباب نیست؛ زیرا علاوه بر اینکه این روایات از حیث سند ضعیف هستند، مفاد آنها تنها ثبوت اجر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص418</ref>.


ایشان، معتقد است روایاتی که در این‌باره آمده، به حد استفاضه می‌رسد که در بین آن‌ها روایت صحیح نیز وجود دارد؛ همچون صحیحه هشام بن سالم از امام صادق(ع) که آن حضرت می‌فرماید: «مَنْ بَلَغَهُ عَنِ اَلنَّبِي(ص) شَيءٌ مِنَ اَلثَّوَابِ فَعَمِلَهُ كانَ أَجْرُ ذَلِك لَهُ وَ إِنْ كانَ رَسُولُ‌اَللَّهِ(ص) لَمْ يقُلْهُ» (هرکس به نقل از پیامبر(ص) مقداری از ثواب را شنید، آنگاه به آن عمل کرد، پاداش آن برای اوست؛ هرچند پیامبر(ص) آن را نفرموده باشد)<ref>ر.ک: همان، ص419</ref>.
ایشان، معتقد است روایاتی که در این‌باره آمده، به حد استفاضه می‌رسد که در بین آن‌ها روایت صحیح نیز وجود دارد؛ همچون صحیحه هشام بن سالم از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که آن حضرت می‌فرماید: «مَنْ بَلَغَهُ عَنِ اَلنَّبِي(ص) شَيءٌ مِنَ اَلثَّوَابِ فَعَمِلَهُ كانَ أَجْرُ ذَلِك لَهُ وَ إِنْ كانَ رَسُولُ‌اَللَّهِ(ص) لَمْ يقُلْهُ» (هرکس به نقل از پیامبر(ص) مقداری از ثواب را شنید، آنگاه به آن عمل کرد، پاداش آن برای اوست؛ هرچند پیامبر(ص) آن را نفرموده باشد)<ref>ر.ک: همان، ص419</ref>.


شارح، پنج احتمال را در معنای این نوع روایات، مطرح نموده و به بررسی هرکدام پرداخته و در پایان فرموده: از این روایات استحباب به دست نمی‌آید، بلکه ظاهر این نصوص، ترغیب مسلمانان بر اتیان مستحبات و پرهیز از سستی در آنهاست. ترغیب با ترتب ثواب موعود بر آن عمل حاصل می‌گردد؛ پس اگر خبر از معصوم صادر شده و عمل مطابق با واقع باشد، ثواب، ثواب واقغی برای خود آن عملی است که از طرف شارع جعل شده، وگرنه ثواب از باب تفضل خواهد بود...<ref>ر.ک: همان، ص423</ref>.
شارح، پنج احتمال را در معنای این نوع روایات، مطرح نموده و به بررسی هرکدام پرداخته و در پایان فرموده: از این روایات استحباب به دست نمی‌آید، بلکه ظاهر این نصوص، ترغیب مسلمانان بر اتیان مستحبات و پرهیز از سستی در آنهاست. ترغیب با ترتب ثواب موعود بر آن عمل حاصل می‌گردد؛ پس اگر خبر از معصوم صادر شده و عمل مطابق با واقع باشد، ثواب، ثواب واقغی برای خود آن عملی است که از طرف شارع جعل شده، وگرنه ثواب از باب تفضل خواهد بود...<ref>ر.ک: همان، ص423</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۶:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۶۳: خط ۶۴:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش