۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''العشرة الکاملة في الإجتهاد و التقلید''' اثر [[بحرانی، سلیمان بن عبدالله|شیخ سلیمان بن عبدالله بحرانی]] (متوفی 1121ق)، کتابی است پیرامون موضوع اجتهاد و تقلید و مباحث مربوط به آن که با تحقیق [[آل سنبل، ضیاء بدر|ضیاء بدر آل سنبل]] و موسسه طیبه لاحیاء التراث، به چاپ رسیده است. | |||
'''العشرة الکاملة في الإجتهاد و التقلید''' اثر شیخ سلیمان بن عبدالله بحرانی (متوفی 1121ق)، کتابی است پیرامون موضوع اجتهاد و تقلید و مباحث مربوط به آن که با تحقیق ضیاء بدر آل سنبل و موسسه طیبه لاحیاء التراث، به چاپ رسیده است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با دو مقدمه از محقق مؤلف آغاز و مطالب در ده بحث، عرضه شده است. | کتاب با دو مقدمه از محقق مؤلف آغاز و مطالب در ده بحث، عرضه شده است. | ||
عنوان کتاب، اقتباسی است از آیه شریفه 196 سوره بقره: «تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ» که بسیاری از علما، در عناوین تألیفات خود، از آن استفاده کردهاند بهصورتی که طبق آنچه صاحب الذریعة آن را احصاء کرده، عددش به پانزده کتاب می رسد<ref>مقدمه محقق، ص5</ref>. | عنوان کتاب، اقتباسی است از آیه شریفه 196 سوره بقره: «تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ» که بسیاری از علما، در عناوین تألیفات خود، از آن استفاده کردهاند بهصورتی که طبق آنچه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذریعة]] آن را احصاء کرده، عددش به پانزده کتاب می رسد<ref>مقدمه محقق، ص5</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۶: | ||
در بحث نهم، موضوع ترجیحات در صورت تعارض اخبار، مورد بحث و بررسی قرار گرفته<ref>همان، ص135- 182</ref> و ازآنجاکه عدالت، شرط جواز تقلید از مجتهد، نفوذ حکم حاکم شرعی و قبول خبر راوی است، آخرین بحث، به چگونگی تحقق عدالت اختصاص یافته است<ref>همان، ص183- 210</ref>. | در بحث نهم، موضوع ترجیحات در صورت تعارض اخبار، مورد بحث و بررسی قرار گرفته<ref>همان، ص135- 182</ref> و ازآنجاکه عدالت، شرط جواز تقلید از مجتهد، نفوذ حکم حاکم شرعی و قبول خبر راوی است، آخرین بحث، به چگونگی تحقق عدالت اختصاص یافته است<ref>همان، ص183- 210</ref>. | ||
در خاتمه کتاب، به ذکر اخبار و روایاتی پرداخته شده است که دربردارنده نکات اخلاقی و نصایح مفیدی بوده و نویسنده سزاوار دانسته است که قضات و متصدیان منصب افتاء، آن را نصبالعین خویش قرار داده و از آن، پیروی نمایند. از جمله این روایات، حدیثی است از امام صادق(ع) که فرمودند: «أَنْهَاكَ عَنْ خَصْلَتَيْنِ فِيهِمَا هَلْكُ اَلرِّجَالِ أَنْ تَدِينَ اَللَّهَ بِالْبَاطِلِ وَ تُفْتِيَ اَلنَّاسَ بِمَا لاَ تَعْلَمُ»؛ ترا از دو خصلت نهى مىکنم که در آن دو مردان هلاک شدهاند. نخست اینکه خدا را به باطل اطاعت کنى (آیین باطلى را دین خدا پندارى)، دوم آنکه چیزى را که نمىدانى براى مردم فتوا دهى<ref>همان، ص211</ref>. | در خاتمه کتاب، به ذکر اخبار و روایاتی پرداخته شده است که دربردارنده نکات اخلاقی و نصایح مفیدی بوده و نویسنده سزاوار دانسته است که قضات و متصدیان منصب افتاء، آن را نصبالعین خویش قرار داده و از آن، پیروی نمایند. از جمله این روایات، حدیثی است از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که فرمودند: «أَنْهَاكَ عَنْ خَصْلَتَيْنِ فِيهِمَا هَلْكُ اَلرِّجَالِ أَنْ تَدِينَ اَللَّهَ بِالْبَاطِلِ وَ تُفْتِيَ اَلنَّاسَ بِمَا لاَ تَعْلَمُ»؛ ترا از دو خصلت نهى مىکنم که در آن دو مردان هلاک شدهاند. نخست اینکه خدا را به باطل اطاعت کنى (آیین باطلى را دین خدا پندارى)، دوم آنکه چیزى را که نمىدانى براى مردم فتوا دهى<ref>همان، ص211</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش