پرش به محتوا

ابن ازرق، احمد بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
| data-type="authorTeachers" |ابومنصور جواليقى
 
ابن سمرقندى
 
قاضى ابوبكر
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |
| data-type="authorWritings" |تاريخ الفارقي
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۳۷: خط ۴۱:
</div>
</div>


'''احمد بن يوسف بن ازرق فارقى'''، محدث، فقيه، مورخ، جغرافى‌دان معروف سده 6ق / 12م و مؤلف تاريخ «مَيافارقين و آمِد» معروف به «تاريخ الفارقي» مى‌باشد. او در شوال 510ق / 1117م، در مَيافارقين، از شهرهاى ديار بكر، در خانواده‌اى اصيل و سرشناس متولد شد.
'''احمد بن يوسف بن ازرق فارقى'''، محدث، فقيه، مورخ، جغرافى‌دان معروف سده 6ق / 12م و مؤلف تاريخ «مَيافارقين و آمِد» معروف به «تاريخ الفارقي» مى‌باشد.  
 
== ولادت ==
او در شوال 510ق / 1117م، در مَيافارقين، از شهرهاى ديار بكر، در خانواده‌اى اصيل و سرشناس متولد شد.


اطلاعات مفصلى درباره پدر و خاندان او در دست نيست. نياى وى رئيس ابوالحسن على بن ازرق یکى از رجال مشهور زمان خود بود و لقب رئيس، بر پايگاه مهم سياسى - اجتماعى وى دلالت دارد.
اطلاعات مفصلى درباره پدر و خاندان او در دست نيست. نياى وى رئيس ابوالحسن على بن ازرق یکى از رجال مشهور زمان خود بود و لقب رئيس، بر پايگاه مهم سياسى - اجتماعى وى دلالت دارد.


== تحصیلات ==
عمده اطلاعات ما درباره این مورخ، از جاى‌جاى کتاب تاريخش به دست مى‌آيد. وى در جوانى برای فراگيرى دانش به بغداد رفت و در آنجا به آموختن قرآن، فقه، لغت و نحو، حديث و تفسير همت گماشت و از دانش گروه زيادى از مشايخ و استادان آن شهر، بهره گرفت.
عمده اطلاعات ما درباره این مورخ، از جاى‌جاى کتاب تاريخش به دست مى‌آيد. وى در جوانى برای فراگيرى دانش به بغداد رفت و در آنجا به آموختن قرآن، فقه، لغت و نحو، حديث و تفسير همت گماشت و از دانش گروه زيادى از مشايخ و استادان آن شهر، بهره گرفت.


قرآن را نزد شيخ ابومحمد بن بنت الشيخ، شيخ عبدالوهاب حفاف، ابومنصور رزّاز و جماعتى ديگر خواند. فرائض يا مبحث ارث را پيش شيخ ابوالمظفر بن شهرزورى عطار و نحو و لغت را در خدمت ابومنصور جواليقى آموخت. حديث را از ابن سمرقندى، عبدالوهاب اَنماطى و قاضى ابوبكر فراگرفت.
قرآن را نزد شيخ ابومحمد بن بنت الشيخ، شيخ عبدالوهاب حفاف، ابومنصور رزّاز و جماعتى ديگر خواند. فرائض يا مبحث ارث را پيش شيخ ابوالمظفر بن شهرزورى عطار و نحو و لغت را در خدمت ابومنصور جواليقى آموخت. حديث را از ابن سمرقندى، عبدالوهاب اَنماطى و قاضى ابوبكر فراگرفت.


چنين به نظر مى‌رسد كه وى از میان همه دانش‌هایى كه آموخت، به تاريخ دلبستگى بيشترى داشت و در كسب آن مشتاقانه كوشش مى‌ورزيد. اكثر مؤلَّفات تاريخى موجود مانند: [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، تاريخ موصل، اخبار الطوال، معارف و...، كتب لغت، جغرافيا و هر آنچه را كه به حوادث تاريخى مرتبط بود، مطالعه كرد.
چنين به نظر مى‌رسد كه وى از میان همه دانش‌هایى كه آموخت، به تاريخ دلبستگى بيشترى داشت و در كسب آن مشتاقانه كوشش مى‌ورزيد. اكثر مؤلَّفات تاريخى موجود مانند: [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، تاريخ موصل، [[اخبار الطوال]]، معارف و...، كتب لغت، جغرافيا و هر آنچه را كه به حوادث تاريخى مرتبط بود، مطالعه كرد.


او همچون جدش ابوالحسن على، مدتى از عمر خود را عهده‌دار پاره‌اى از مشاغل دولتى بود. در 543ق / 1148م، وى را در شغل اِشراف بر اوقاف حومه مَيافارقين مى‌بينيم و این زمانى بود كه مكين‌الدين مصرى از جانب سعيد حسام‌الدين در این شهر حكم مى‌راند. در 562ق / 1166م، نظارت بر حصن كيفا را بر عهده گرفت. پس از مدتى به مَيافارقين بازگشت و به منصب اِشراف بر موقوفات این شهر گمارده شد. افزون بر اينها، وى در بلاد ديگر، مناصب ديگرى را بر عهده داشت.
او همچون جدش ابوالحسن على، مدتى از عمر خود را عهده‌دار پاره‌اى از مشاغل دولتى بود. در 543ق / 1148م، وى را در شغل اِشراف بر اوقاف حومه مَيافارقين مى‌بينيم و این زمانى بود كه مكين‌الدين مصرى از جانب سعيد حسام‌الدين در این شهر حكم مى‌راند. در 562ق / 1166م، نظارت بر حصن كيفا را بر عهده گرفت. پس از مدتى به مَيافارقين بازگشت و به منصب اِشراف بر موقوفات این شهر گمارده شد. افزون بر اينها، وى در بلاد ديگر، مناصب ديگرى را بر عهده داشت.
خط ۵۱: خط ۵۹:
او یک چند متصدى اِشراف موقوفات دمشق بود و مدتى نيز مسئولیت‌هاى مهمى در گرجستان داشت. به سبب همین پايگاه بلند اجتماعى - سياسى وى بوده است كه گزارش‌هاى او را مى‌توان از صحت و سنديت قابل ملاحظه‌اى برخوردار دانست؛ زيرا او در مقامى بوده كه مى‌توانسته است از مسائل و رویدادهاى سياسى و اجتماعى بسيارى كه برای ديگران دست‌يافتنى نبود، اطلاع حاصل كند.
او یک چند متصدى اِشراف موقوفات دمشق بود و مدتى نيز مسئولیت‌هاى مهمى در گرجستان داشت. به سبب همین پايگاه بلند اجتماعى - سياسى وى بوده است كه گزارش‌هاى او را مى‌توان از صحت و سنديت قابل ملاحظه‌اى برخوردار دانست؛ زيرا او در مقامى بوده كه مى‌توانسته است از مسائل و رویدادهاى سياسى و اجتماعى بسيارى كه برای ديگران دست‌يافتنى نبود، اطلاع حاصل كند.


== مسافرتها ==
او عالمى كثيرالسفر بود. به سابقه علاقه شديدى كه به تاريخ و اوضاع اجتماعى، تاريخى و جغرافيايى داشت، به سفرهاى متعددى دست زد. در خلال این سفرها با طبقات مختلف، از خلفا، سلاطين و وزرا گرفته تا علما، قضات و مسئولان حكومتى شهرها و ولايات ملاقات‌ها كرد و اطلاعات ارزشمندى به دست آورد. این سفرهاى آموزنده تأثير زيادى در او برجاى گذاشت. در واقع بخش زيادى از آنچه در کتاب وى آمده، ثمره مشاهدات و يادداشت‌هاى او در طى این سفرهاست.
او عالمى كثيرالسفر بود. به سابقه علاقه شديدى كه به تاريخ و اوضاع اجتماعى، تاريخى و جغرافيايى داشت، به سفرهاى متعددى دست زد. در خلال این سفرها با طبقات مختلف، از خلفا، سلاطين و وزرا گرفته تا علما، قضات و مسئولان حكومتى شهرها و ولايات ملاقات‌ها كرد و اطلاعات ارزشمندى به دست آورد. این سفرهاى آموزنده تأثير زيادى در او برجاى گذاشت. در واقع بخش زيادى از آنچه در کتاب وى آمده، ثمره مشاهدات و يادداشت‌هاى او در طى این سفرهاست.


خط ۶۱: خط ۷۰:
وى در سفرهاى مكررش به دمشق، مساجد، قبور و مشاهد گروهى از خلفا، علما، قضات و اولیا را زيارت كرد و بعدها شرح مشاهدات خویش را در کتاب تاريخ خود آورد.
وى در سفرهاى مكررش به دمشق، مساجد، قبور و مشاهد گروهى از خلفا، علما، قضات و اولیا را زيارت كرد و بعدها شرح مشاهدات خویش را در کتاب تاريخ خود آورد.


== وفات ==
تاريخ درگذشت وى به‌درستى روشن نيست، اما بنا بر یکى از دو يادداشتى كه وى به خط خود در صفحه آخر نسخه‌اى از «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] نوشته و در آن صريحاً قيد كرده كه قرائت این کتاب را در 577ق / 1181م، به پایان رسانده است، معلوم مى‌شود كه تا این تاريخ هنوز حيات داشته است.<ref>کیوانی، مجدالدین، ج2، ص722</ref>.    
تاريخ درگذشت وى به‌درستى روشن نيست، اما بنا بر یکى از دو يادداشتى كه وى به خط خود در صفحه آخر نسخه‌اى از «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] نوشته و در آن صريحاً قيد كرده كه قرائت این کتاب را در 577ق / 1181م، به پایان رسانده است، معلوم مى‌شود كه تا این تاريخ هنوز حيات داشته است.<ref>کیوانی، مجدالدین، ج2، ص722</ref>.    


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش