۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''هانرى كربن''' (۱۹۰۳ – ۱۹۷۸م) فیلسوف، | '''هانرى كربن''' (۱۹۰۳ – ۱۹۷۸م) فیلسوف، شیعهشناس، استاد مطالعات اسلامی و ایرانشناس فرانسوی و از نخستین متفکران و محققان اروپایی است که به تتبعات وسیع در تشیع پرداخت و عرفان و تفکر ایرانی اسلامی بویژه شیعی را به غرب شناساند. | ||
== ولادت == | |||
در چهاردهم آوریل 1903 در پاریس متولد شد. | در چهاردهم آوریل 1903 در پاریس متولد شد. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
در دوران كودكى آموزشهاى مذهب كاتوليك را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسيحى رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وى براى ادامه تحصيل به دانشگاه سوربن رفت و در سال 1925م ليسانس گرفت. يك سال بعد، گواهىنامه عالى فلسفه و در سال 1928م ديپلم تتبعات عالى دانشگاه پاريس و سرانجام در سال 1929م، ديپلم مدرسه السنه شرقى پاريس را اخذ نمود. در همين سالها با زبانهاى عربى، فارسى و پهلوى آشنا شد. | در دوران كودكى آموزشهاى مذهب كاتوليك را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسيحى رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وى براى ادامه تحصيل به دانشگاه سوربن رفت و در سال 1925م ليسانس گرفت. يك سال بعد، گواهىنامه عالى فلسفه و در سال 1928م ديپلم تتبعات عالى دانشگاه پاريس و سرانجام در سال 1929م، ديپلم مدرسه السنه شرقى پاريس را اخذ نمود. در همين سالها با زبانهاى عربى، فارسى و پهلوى آشنا شد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار.<ref>سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار هانرى كربن، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18</ref> | كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار.<ref>سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار هانرى كربن، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18</ref> | ||
وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]]، مهدى الهى قمشهاى، سيد كاظم عصار و سيد حسين نصر به گفتگو درباره فلسفه اسلامى، به خصوص حكمت صدرايى پرداخت. | وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]]، مهدى الهى قمشهاى، سيد كاظم عصار و [[نصر، حسین|سيد حسين نصر]] به گفتگو درباره فلسفه اسلامى، به خصوص حكمت صدرايى پرداخت. | ||
وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعالیتهای علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط | وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعالیتهای علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط هانرى كربن هموار گرديد. | ||
در محفلى كه حلقه اصحاب تاويل نام داشت، ديدار منظم اين دو شخصيت صورت مىگرفت. با وجود مشكل زبانى به وسيله ترجمه، ارتباط و گفت و گو ميان آن دو بزرگوار برقرار مىشد. كربن مصاحبههاى متعددى طى سالهاى 1337 و 1338ش با [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درباره عقايد، تعاليم و تاريخ تشيع به عمل آورد. | در محفلى كه حلقه اصحاب تاويل نام داشت، ديدار منظم اين دو شخصيت صورت مىگرفت. با وجود مشكل زبانى به وسيله ترجمه، ارتباط و گفت و گو ميان آن دو بزرگوار برقرار مىشد. كربن مصاحبههاى متعددى طى سالهاى 1337 و 1338ش با [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درباره عقايد، تعاليم و تاريخ تشيع به عمل آورد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
كربن مىگويد: با سيماى امام دوازدهم(عج) است كه تشيع نهانىترين سر خود را به ما عرضه مىكند و اين موضوع بر تارك كاخ رفيع الهيات و حكمت معنوى نشسته است. | كربن مىگويد: با سيماى امام دوازدهم(عج) است كه تشيع نهانىترين سر خود را به ما عرضه مىكند و اين موضوع بر تارك كاخ رفيع الهيات و حكمت معنوى نشسته است. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۸۲: | خط ۷۸: | ||
وی سرانجام در ۷ ژوئیه ۱۹۷۸ میلادی در سن ۷۵ سالگی در پاریس فرانسه درگذشت. | وی سرانجام در ۷ ژوئیه ۱۹۷۸ میلادی در سن ۷۵ سالگی در پاریس فرانسه درگذشت. | ||
== آثار== | |||
ارض ملكوت از ايران مزدايى تا ايران شيعى: كالبد انسان در روز رستاخيز، الشيعه الاثنا عشريه، المشاعر، المقدمات من كتاب نص النصوص فى شرح فصوص الحكم، تاريخ فلسفه اسلامى، جامع الاسرار و منبع الانوار، رساله فى اعتقاد الحكماء، روابط حكمت اشراق و فلسفه ايران باستان، روابط حكمت اشراق و فلسفه ايران باستان، عبهر العاشقين، شرح شطحيات شامل گفتارهاى شورانگيز و رمزى صوفيان، اسلام ايرانى، فلسفه ايرانى و فلسفه تطبيقى، كتاب جامع الحكمتين، مجموعه مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] و... | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش