پرش به محتوا

نثر و شرح مثنوی شریف: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =4323
| کتابخانۀ دیجیتال نور =4323
| کتابخوان همراه نور =02189
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۳: خط ۴۴:
به عقيده شارحان قديم، در اينجا منظور از نى، «انسان كامل» است. او را از نيستان وحدت بريده‌اند، او از هستى خويش دست شسته و در هستى حقيقى وجود يافته است. هر نغمه او نشان اراده ذات بارى و اختيار او، اختيار الهى است... البته «نى» تنها يك مجاز است. اما نظر كسانى كه بعدها به ادعاى فهم مثنوى به شيوه‌يى ديگر برخاسته و نى را همان «نى» مادّى انگاشته‌اند، تأويل خطا برگزيده‌اند و راه خطا رفته‌اند...
به عقيده شارحان قديم، در اينجا منظور از نى، «انسان كامل» است. او را از نيستان وحدت بريده‌اند، او از هستى خويش دست شسته و در هستى حقيقى وجود يافته است. هر نغمه او نشان اراده ذات بارى و اختيار او، اختيار الهى است... البته «نى» تنها يك مجاز است. اما نظر كسانى كه بعدها به ادعاى فهم مثنوى به شيوه‌يى ديگر برخاسته و نى را همان «نى» مادّى انگاشته‌اند، تأويل خطا برگزيده‌اند و راه خطا رفته‌اند...


مولانا با گفتن اين بيت كه: «آتش عشق است كه اندر نى فتاد...»، مى‌خواهد اين نكته را بيان كند كه عشق، در همه عالم، وجود دارد و هر موجودى طبعا به ميزان استعداد خود به جانب كمال در حركت است. هستى مطلق آن ميل و اقتضاى ذاتى كه به ظهور دارد، به نام‌هاى: عشق و حبّ ذاتى خوانده شده است؛ ازاين‌رو، مى‌توان گفت كه تمام عالم از عشق به ظهور رسيده است و اين ظهور، دم‌به‌دم در تجدّد است. ناله انسان كامل از سرّ او جدا نيست؛ چنان‌كه على(ع) مى‌فرمايد: «انسان را از زبانش مى‌توان شناخت و از سخن او بدو راه توان يافت». ناله او آتشى است كه شنونده را مى‌سوزاند و هستى اضافى او را مى‌زدايد؛ بنابراين، مصراع: «هر كه اين آتش ندارد، نيست باد»، نفرين نيست، دعاى خير است. منظور اين است كه خدا كند كه چنان كسى نيز بدين آتش بيفتد و هستى موهوم او بسوزد و نابود شود.
مولانا با گفتن اين بيت كه: «آتش عشق است كه اندر نى فتاد...»، مى‌خواهد اين نكته را بيان كند كه عشق، در همه عالم، وجود دارد و هر موجودى طبعا به ميزان استعداد خود به جانب كمال در حركت است. هستى مطلق آن ميل و اقتضاى ذاتى كه به ظهور دارد، به نام‌هاى: عشق و حبّ ذاتى خوانده شده است؛ ازاين‌رو، مى‌توان گفت كه تمام عالم از عشق به ظهور رسيده است و اين ظهور، دم‌به‌دم در تجدّد است. ناله انسان كامل از سرّ او جدا نيست؛ چنان‌كه على(ع) مى‌فرمايد: «انسان را از زبانش مى‌توان شناخت و از سخن او بدو راه توان يافت». ناله او آتشى است كه شنونده را مى‌سوزاند و هستى اضافى او را مى‌زدايد؛ بنابراین، مصراع: «هر كه اين آتش ندارد، نيست باد»، نفرين نيست، دعاى خير است. منظور اين است كه خدا كند كه چنان كسى نيز بدين آتش بيفتد و هستى موهوم او بسوزد و نابود شود.


بدون ترديد، شراب در اين مورد مظهر جذبه‌اى است كه انسان را از موجوديت و انانيّت خود مى‌رهاند و او را غرق در عشق و معرفت و نشئه معنوى مى‌سازد. زهر و پادزهر بودن نى نيز اشاره به همين معنى است كه انسان كامل با سخنان و نظريّات خود، خوى‌هاى ناپسند سالك معتقد را از بين مى‌برد و موجب جان گرفتن دوباره خوى‌هاى الهى كه با سموم خوى‌هاى ناپسند مسموم شده بودند، مى‌گردد. مولانا با بيان اينكه نى از راه‌هاى پرخون حكايت مى‌كند و از عشق‌هاى مجنون قصّه مى‌گويد، راه عشق حقيقى را ممتاز مى‌كند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/67 نثر و شرح مثنوى، ج 1، ص 67] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/74 74]</ref>
بدون ترديد، شراب در اين مورد مظهر جذبه‌اى است كه انسان را از موجوديت و انانيّت خود مى‌رهاند و او را غرق در عشق و معرفت و نشئه معنوى مى‌سازد. زهر و پادزهر بودن نى نيز اشاره به همين معنى است كه انسان كامل با سخنان و نظريّات خود، خوى‌هاى ناپسند سالك معتقد را از بين مى‌برد و موجب جان گرفتن دوباره خوى‌هاى الهى كه با سموم خوى‌هاى ناپسند مسموم شده بودند، مى‌گردد. مولانا با بيان اينكه نى از راه‌هاى پرخون حكايت مى‌كند و از عشق‌هاى مجنون قصّه مى‌گويد، راه عشق حقيقى را ممتاز مى‌كند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/67 نثر و شرح مثنوى، ج 1، ص 67] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/74 74]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش