پرش به محتوا

رسائل حکمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ک‎م' به 'ک‌‌‌م'
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ک‎م' به 'ک‌‌‌م')
خط ۲۹: خط ۲۹:
محقق اثر در انتهای مقدمه، پس از ذکر شرح حال نویسنده و اشاره به از بین رفتن آثار نویسنده، چنین می‌نویسد: «بارى این بنده با جدیت و زحمت فراوان، از میان اوراق پراکنده باقى‎مانده مرحوم والد، موفق گردید موضوعاتى را جمع‏‌آورى و پاک‎نویس کرده و مبادرت به چاپ آنها بنماید که آن کتاب متأسفانه به‌واسطه مسافرت و عدم درک مسئولیت و قصور چاپخانه مربوطه در مورد غلط‎گیرى آن و همچنین به چاپ نرسیدن قسمتى از مطالب مهمه این مجموعه، مجدداً با تصحیح اغلاط درصدد تجدید طبع کتاب برآمدم»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23</ref>. ‎
محقق اثر در انتهای مقدمه، پس از ذکر شرح حال نویسنده و اشاره به از بین رفتن آثار نویسنده، چنین می‌نویسد: «بارى این بنده با جدیت و زحمت فراوان، از میان اوراق پراکنده باقى‎مانده مرحوم والد، موفق گردید موضوعاتى را جمع‏‌آورى و پاک‎نویس کرده و مبادرت به چاپ آنها بنماید که آن کتاب متأسفانه به‌واسطه مسافرت و عدم درک مسئولیت و قصور چاپخانه مربوطه در مورد غلط‎گیرى آن و همچنین به چاپ نرسیدن قسمتى از مطالب مهمه این مجموعه، مجدداً با تصحیح اغلاط درصدد تجدید طبع کتاب برآمدم»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23</ref>. ‎


رساله «بديعة في بيان مفهوم الماهية و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآن‌ر‎وی که عنوانی برای آن نیافته‌اند، نام یکی از فصل‎های ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیع‌الملک‎میرزا را برداشته‌اند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهاده‌اند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیع‌الملک‎میرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و می‌توان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسش‌های فلسفی بدیع‌الملک‎میرزا» خواند<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص124</ref>.  
رساله «بديعة في بيان مفهوم الماهية و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآن‌ر‎وی که عنوانی برای آن نیافته‌اند، نام یکی از فصل‎های ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیع‌الملک‌‌‌میرزا را برداشته‌اند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهاده‌اند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیع‌الملک‌‌‌میرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و می‌توان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسش‌های فلسفی بدیع‌الملک‌‌‌میرزا» خواند<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص124</ref>.  
   
   
پرسش‌های فلسفی بدیع‌الملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار به‌صورت شش سؤال از محضر میرزا علی‌اکبر پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسش‌های بدیع‌الملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگ‎های دیگر به‌خوبی نمایان می‌شود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل به‌خوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسش‌های خود با حکیمان مشهور هم‌عصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤال‎ها را تقاضا کند. حکیم یزدی، پس از دریافت سؤالات مزبور فقط به چهار سؤال بدیع‌الملک پاسخی موجز داده، می‌نویسد: «از این بیانات، جواب از سؤال پنجم و ششم نیز معلوم شد» و در ادامه این مطلب، پاسخ خود را «نخبه و نتیجه» تحقیقات حکما و عرفای پیشین دانسته و سائل را هشدار می‌دهد که فهم و دریافت این‌گونه مسائل مقدمات بسیاری می‌خواهد و زمان زیادی را باید صرف آن کرد و همچنین می‌افزاید که حکمای سلف درباره این مسائل، کتاب‌ها و رسائل فراوانی نوشته‌اند و براهین بی‌شماری اقامه کرده‌اند و خلاصه آنکه وی نباید ورود به این موضوع را سهل بپندارد و باید توجه داشته باشد که پاسخ‎گویی به این نوع مسائل نیز به‌هیچ‎وجه کار ساده و آسانی نیست. عین عبارت حکیم یزدی چنین است: «نیز معلوم شد این مطالب مقدمات زیادی دارد و کتاب‌ها در این مطالب تصنیف شده و زمان زیاد می‌خواهد و عمر زیاد در آن‌ها باید صرف بشود و بر هریک از این مطالب براهین عدیده اقامه شده؛ اینکه ذکر شد نخبه و نتیجه است». حکیم یزدی در خاتمه جوابیه خود می‌گوید: «اگر از این مختصرات، چیزی بر نواب والا معین بشود، مایه خرسندی من است و الا شرمساری خواهم داشت که نتوانستم چیز مفید بنویسم»<ref>ر.ک: همان، ص130-128</ref>.
پرسش‌های فلسفی بدیع‌الملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار به‌صورت شش سؤال از محضر میرزا علی‌اکبر پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسش‌های بدیع‌الملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگ‎های دیگر به‌خوبی نمایان می‌شود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل به‌خوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسش‌های خود با حکیمان مشهور هم‌عصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤال‎ها را تقاضا کند. حکیم یزدی، پس از دریافت سؤالات مزبور فقط به چهار سؤال بدیع‌الملک پاسخی موجز داده، می‌نویسد: «از این بیانات، جواب از سؤال پنجم و ششم نیز معلوم شد» و در ادامه این مطلب، پاسخ خود را «نخبه و نتیجه» تحقیقات حکما و عرفای پیشین دانسته و سائل را هشدار می‌دهد که فهم و دریافت این‌گونه مسائل مقدمات بسیاری می‌خواهد و زمان زیادی را باید صرف آن کرد و همچنین می‌افزاید که حکمای سلف درباره این مسائل، کتاب‌ها و رسائل فراوانی نوشته‌اند و براهین بی‌شماری اقامه کرده‌اند و خلاصه آنکه وی نباید ورود به این موضوع را سهل بپندارد و باید توجه داشته باشد که پاسخ‎گویی به این نوع مسائل نیز به‌هیچ‎وجه کار ساده و آسانی نیست. عین عبارت حکیم یزدی چنین است: «نیز معلوم شد این مطالب مقدمات زیادی دارد و کتاب‌ها در این مطالب تصنیف شده و زمان زیاد می‌خواهد و عمر زیاد در آن‌ها باید صرف بشود و بر هریک از این مطالب براهین عدیده اقامه شده؛ اینکه ذکر شد نخبه و نتیجه است». حکیم یزدی در خاتمه جوابیه خود می‌گوید: «اگر از این مختصرات، چیزی بر نواب والا معین بشود، مایه خرسندی من است و الا شرمساری خواهم داشت که نتوانستم چیز مفید بنویسم»<ref>ر.ک: همان، ص130-128</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:
وی در پاسخ به سؤال دوم که آیا یک وجود و یک حقیقت در وجود باید قائل شد؟ می‌نویسد: «بعد از آنکه دانسته شد که ذات بارى تعالى، صرف حقیقت هستى است و صرف هر حقیقتى، قابل تثنّى و تکرّر نیست و مستلزم وحدت است، البتّه باید یک حقیقت از براى وجود قائل شد و سایر وجودات را، نه موجودات را باید پرتو و عکوس و ظهور و اطوار و ظلال و وجوه و انوار آن حقیقت دانست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>.  
وی در پاسخ به سؤال دوم که آیا یک وجود و یک حقیقت در وجود باید قائل شد؟ می‌نویسد: «بعد از آنکه دانسته شد که ذات بارى تعالى، صرف حقیقت هستى است و صرف هر حقیقتى، قابل تثنّى و تکرّر نیست و مستلزم وحدت است، البتّه باید یک حقیقت از براى وجود قائل شد و سایر وجودات را، نه موجودات را باید پرتو و عکوس و ظهور و اطوار و ظلال و وجوه و انوار آن حقیقت دانست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>.  


«شرح فارسی رسـاله مـسئله وجود [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامی]]»: بدیع‌الملک‎میرزا خود از شاگردان مدرس یزدی بوده است. او برخی از آثار [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، از جمله «رساله مسئله وجود» را ترجمه و با درج مطالب استاد شرح کرده است.<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص126-124</ref>. ‎
«شرح فارسی رسـاله مـسئله وجود [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامی]]»: بدیع‌الملک‌‌‌میرزا خود از شاگردان مدرس یزدی بوده است. او برخی از آثار [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، از جمله «رساله مسئله وجود» را ترجمه و با درج مطالب استاد شرح کرده است.<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص126-124</ref>. ‎


این رساله با این استدلال آغاز شده است: «وجود، موجود است؛ چراکه اگر وجود موجود نباشد، لازم می‌آید که هیچ چیز موجود نباشد و چون تالى باطل است، مقدّم نیز باطل است؛ پس لازم می‌آید وجود موجود باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص153</ref>. سپس قاعده فرعیه که عبارت است از «ثبوت شي‏ء لشي‏ء فرع على ثبوت المثبت له» را در ثبوت وجود از براى ماهیت جاری ندانسته است. او با رد دیدگاه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] که مسئله وجود را از این قاعده فرعیه مستثنی دانسته، قواعد عقلیه را تخصیص‎بردار نمی‌داند<ref>ر.ک: همان، ص154-153</ref>. ‎این رساله با پاسخ به شبهات و سؤالات مختلف در موضوع مورد بحث ادامه یافته و با مبحثی تحت عنوان تحصیل و تکمیل پایان یافته است.  
این رساله با این استدلال آغاز شده است: «وجود، موجود است؛ چراکه اگر وجود موجود نباشد، لازم می‌آید که هیچ چیز موجود نباشد و چون تالى باطل است، مقدّم نیز باطل است؛ پس لازم می‌آید وجود موجود باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص153</ref>. سپس قاعده فرعیه که عبارت است از «ثبوت شي‏ء لشي‏ء فرع على ثبوت المثبت له» را در ثبوت وجود از براى ماهیت جاری ندانسته است. او با رد دیدگاه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] که مسئله وجود را از این قاعده فرعیه مستثنی دانسته، قواعد عقلیه را تخصیص‎بردار نمی‌داند<ref>ر.ک: همان، ص154-153</ref>. ‎این رساله با پاسخ به شبهات و سؤالات مختلف در موضوع مورد بحث ادامه یافته و با مبحثی تحت عنوان تحصیل و تکمیل پایان یافته است.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش